شاید پیرو مطالبی که دوستان ذکر کردن این تجربه یکی از اعضا خالی از لطف نباشه
"
امـــــــــــــا
الان بعد از توبه ام
یاد گرفتم اونها همه بهانه ان
اگه قراره نشکنم باید قاطع همون لحظه اول بگم"عمرا" و اون فکر رو با تیپا از ذهنم بندازم بیرون
اگه میخواید این حس فردا یا پس فردا برنگرده
همون اولین لحظه قاطع جلوش در بیاید و بندازینش دور
هورمونها هم بهانه است
وقتی اراده کاری رو کنیم بدنمون هم با ما راه میاد
دارم تجربه اش میکنم"
یاعلی
(1391 دي 18، 12:37)K.E Traveler نوشته است: [ -> ]ببین عزیز من بارانی جان فرض کن طرف از همون راه "یکبار برای همیشه"استفاده کنه و مثلا تا 1 ماه از هرگونه عامل تحریک دور میشه و پاک میمونه ولی به محض دیدن یه صحنه واقعا کنترلش رو از دست میده و... اون راهی که من ترک کردم تعداد دفعات خ.ا شاید زیاد باشه ولی شکست نه! چون خ.ا کردن تو این روش جزو برنامس*کنترل غریزه جنسی از فواید این روشه*___اون افرادی که شکست خوردند شاید روحیش رو نداشتن من یادمه این برنامه ترک رو از عید 90 شروع کردم ورفته رفته استانه بالا رفت و از بهمن 91تا الان الحمدلله پاکم@@باید صبر پیشه کرد@@ولی اول و آخرش کسی قبول نمیکنه@@البته پری جان منظورم از اون جمله نشان دادن زیاد شدن طاقته منکه عملا چنین زنی رو ندیدم
اولا که چرا باید از این صحنه ها ببینه؟
ما اگر بخوایم ترک کنیم باید تا میتونیم خودمونو از این صحنه ها دور کنیم.
باید به چشمامون یاد بدیم که هرکثافتی ارزش دیدن نداره!
دوما باید یاد بگیریم..هرچیم که ببینیم
حالا اتفاقی
هرچقدرم که وضعمون خراب بشه و کنترلمونو از دست بدیم بازهم نباید اون کارو بکنیم!
دیگه خیلی وضعمون حاد شد فوری پاشیم بریم زود تند سریع غسل بکنیم پاشیم بیایم به کارامون برسیم.
یه چیز مهم که هست باید قبل از نیت برای ترک اتفاق بیفته اینه که بیاین به این مسائل منطقی نگاه کنیم!
ما باید به مسائل جنسی..به اتفاقاتی که در درونمون میفته منطقی نگاه کنیم.زیاد راجبشون کنجکار نباشیم..این هم به نظر من با مطالعه حاصل میشه.تو همین اینترنت..مقاله هایی راجب خ.ا بخونیم...مقاله هایی که راجب اتفاقات جنسی تو سن ما هستند بخونی..
اینا باعث میشم به این مسائل منطقی نگا کنیم.
مثلا وقتی یه چیزی دیدیم بجای اینکه فوری بریم سر شکست بگیم:
من اتفاقی یا غیر اتفاقی..یه چیزیو دیدم..در من این حالت حاصل شد..
خب خیلی طبیعیه..این یعنی من از لحاظ جنسی و جسمی سالم هستم که االان این طوری شدم..پس بهتره پاشم برم سر کارم..برم تو جمع..برم یکم بامامانم حرف بزنم..یکم تلویزیون ببینم
یا مثلا..اونی که من دیدم واقعا همچین چیز خاصیم نبودکه .طبیعیه..این اتفاقااین فیلما همه جا پخشه
یه آدمای احمقیم تنگاشون میکنن..
ولی من که از اونا نیستم!
این حرفیم که گفتین با ترک یک بار برای همیشه موفقیت حاصل نمیشه..
من به نوبت خودم اعلام میکنم که برای من بسیار هم موفقیت آمیز بود!
یعنی من تو این دوره چند ماهه حتی اتفاق افتاد خیلیم چیزای وحشتناکی دیدم..ولی باز هم دست به خ.ا نزدم.
الینا خانوم به کانون ترک خوش آمدید
الان دوستان میان کمکتون
این پست هم جالب بود بنظرم
".... چرا دنبال عامل بیرونی میگردی؟
بنظر من اشتباه فکر کنی چون سراغ این چیزا نمیری ینی نباید مشکلی باشه
این نظر منها، شاید غلط باشه
این بیماری اسمش هست تصویرپردازی جنسی، ینی کافی یه روز یه عکس دیده باشی
کافی، اون رو به افراد مختلف تعمیم بدی، مثلا
یه دختر توی خیابون میبی خب؟ اون تصویری که یه سال پیش هم دیدی
تو بک گراند ذهنیت داری و میدونی تو بدن طرف مقابل کلا چیا داره.. همین کافی
برای یه تصویر پردازی و شکست.. باور کن همه تصویر پردازی و وسوسه دارن، چند پست قبل ترم
گفتم حتی افراد با سابقه ترک بالا حتی خانوم های با سابقه ترک طولانی هم وسوسه دارند
اما اونا یه گیوتین دارن همین که وسوسه خواست بیاد میزنند نصف میکنن چون لذت زودگذر رو نمیخوان
اما ماها که میشکنیم میخوایم هم نشکنیم هم لذت رو ببریم!
تکلیفمون با خودمون معلوم نیست! یا رومی روم یا زنگی زنگ! کدومشیم؟
نمیشه بذاریم فکر تا یه جا پیش بره بعد
لجام بندازیم رامش کنیم! این کار واقعا ناممکن، همون اول باید نابودش کرد.. بدترین
مشکل ما به نظرم ذهنی تا جسمی باشه
یاعلی"
سلام فقط 2 روز نبودم چه کردید؟
بنظر من اگه به ترک این عمل مثه یه مشکل بزرگ نگاه نکنی میتونی ترک کنی
آقا میشه من 2باره یه کلاس بزارم
من از اون موقعی که اومدم پاکم بدون هیچ شکستی
خانم زهرا تو پست ـشون منظور تراولر رو کامل توضیح دادن ...
منم همین شکلی اومدم جلو ... اول یه هفته ای یکبار و کم کم دو هفته سه هفته و نهایتا ماه و در نهایت ترک ...
مصداق بارز این معتادین به مواد مخدر هستن ... (دور از جون شما
)
تو هفته اول کمی بهشون میدن چون نیاز دارن ... کم کم تو دوره سه ماه کاملا فرد نیازش به مواد رفع میشه و بدون اون هم میتونه زندگی کنه
خ.ا هم همینه ... خ.ا متاسفانه برای ما شده نیاز !!
خودمون این نیاز رو برای خودمون ایجاد کردیم و راه اینکه دیگه بهش نیاز نداشته باشیم اینکه کم کم ازش دور بشیم ...
البته این به این معنی نیست که مقاوتی جلوی وسوسه نکنیم و خودمون رو قول بزنیم ... بعضی اوقات دیگه از دست خارج میشه مثل تو خواب که دیگه ارادی نداریم و به الجبار خ.ا میکنیم
دیگه تو این شرایط نباید ناراحت بود ...
سلام
اینقد از خودم بدم امده امشب شکستم ای خدا اون همه اراده بخاطر یه یک عکس که شاید یکمی شهوت انگیز بود از ببین رفت
سلام
وقتی اومدم کانون 6 یا 7 شکست یشتر نداشتم.
اما الان......
کجای کارم اشتباه بود نمی دونم
هی.....
حالم از این دخترایی که اینجوری میگردن بهم میخوره ولی بیشتر از اونا حالم از پسرایی که اینا رو نگاه میکنن به هم میخوره. یه مشت هیز. این کارا باعث ننگه ایرانیاست
مثل آن مسجد، بین راه تنهایم!
هر کس هم که می آید مسافر است، می شکند!
هم نمازش را هم دلم.........
پ.ن: دلمان بسی تنگ است..!
(1391 دي 18، 23:58)tark نوشته است: [ -> ]مثل آن مسجد، بین راه تنهایم!
هر کس هم که می آید مسافر است، می شکند!
هم نمازش را هم دلم.........
پ.ن: دلمان بسی تنگ است..!
مسجد خانه ی خداست
مسافر هرکه باشد ، صاحب خانه خداوند کریم است
صاحب خونه ی مسجد دلتون خدا باشه
(1391 دي 19، 0:00)Amirhossein18 نوشته است: [ -> ] (1391 دي 18، 23:58)tark نوشته است: [ -> ]مثل آن مسجد، بین راه تنهایم!
هر کس هم که می آید مسافر است، می شکند!
هم نمازش را هم دلم.........
پ.ن: دلمان بسی تنگ است..!
مسجد خانه ی خداست
مسافر هرکه باشد ، صاحب خانه خداوند کریم است
صاحب خونه ی مسجد دلتون خدا باشه
اخساس می کنم خدا رو گم کردم.. احساس می کنم خیلی ازش دور شدم.. احساس می کنم اون آدم سابق نیستم..
دلم از خودم گرفته..
برام دعا کنید تا بیشتر از این ازش دور نشم .......
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
سلام
قبل از اینکه با کانون آشنا بشم یادمه موقعی هایی که خ.ا میکردم همش میگفتم این دیگه آخرین باره ک .... با اینکه نمیدونستم گناه کبیره اس ولی چون بعدش افسردگی و یه حس پشیمونی بهم دست میداد دوست داشتم بزارمش کنار ولی مگه میشد؟؟!!! تا یکم اعصابم خورد میشد یا اینکه دلم میگرفت یا کلا فشارای روحیو عصبی بهم وارد میشد خ.ا میکردم ولی نه مثه ماسا جان ماهی یه بار؛من هفته ای 3-4 بار انجام میدادم اونم وقتی خیلی کوچیک بودم 9یا10ساله بودم شروع کردم ....
ولی وقتی با کانون آشنا شدم و فهمیدم که گناه کبیره اس اصلا باورم نشد . راستش ( ببخشید اینو میگما) به خودم گفتم الکیه یه سری آدم دور هم جمع شدن دارن یه کارو بزرگش میکنن ولی وقتی یه سری حدیث تو کانون خوندم خودمم تو نت سرچ کردم حدیثای بیشتری خوندم دیگه فهمیدم تا الان تو خواب غفلت بودم اینکه من با کانون َآشنا شدم خودش یه رحمت از طرف خداست فهمیدم چقد دوسم داره وگرنه هیچوقت با کانون آشنا نمیشدم و غافل بودم ....
خلاصه وقتی فهمیدم گناه کبیره اس با خودم 2-2تا 4تا کردم گفتم من که کم گناه ندارم تا اینجاشم بنده ی خوبی نبودم پس چرا با یه کار مسخره (واقعا مسخره اس ) بار گناهامو سنگین تر کنم حداقل اگه ترک کنم بار گناهام کمتر میشه و شاید بخشش خدا شامل حال منم بشه ....
زهرا جان حرف درستی زد روشی که گفتن بنظرم خیلی تاثیرگذار باشه تو این راه :
گفت واسه خودتون یه زمانیو مشخص کنید بگید آخر ماه انجامش میدم هر بار که وسوسه شدید با این راه ازش دور میشید و کم کم اصن یادتون میره
بعد یه مدت واستون عادی میشه
امیدوارم همتون آرامش پاکیو حس کنید
حامد خسته
اینکه شما یه عکسو ببینیو بشکنی ربطی به اراده نداره
اینکه شما مقاومت کنید و یه عکسو نبینید به اراده ربط داره
داداش من منی که مثلا ادعای اراده میکنم الان اگه یه عکس ببینم شاید بشکنم پس منی که میدونم چنین چیزی باعث شکستم میشه چرا برم سراغش؟؟!!؟؟
این حرفای شیطونه که میگه
نه تو انقدر ارادتو جنبت بالاس که هرچی ببینی نمیشکنی
نه اینطور نیست یادمه یکی از بچه های کانون بهم گفت ماهایی که خ.ا میکنیم آسیب پذیرتر از بقیه ایم مثلا جایی که میدونیم یه سری آدم حرفایی میزنن که ما تحریک میشیم خب نمیریم ؛سایتی که یه سری عکسو فیلمو داستان و ... داره نمیریم
دیدید هربار که شکست میخورید احساس میکنید از خدا دور شدید ؟؟ پس با پاکیتون فاصله ها رو کم کنید
شرمنده زیاد نوشتم