من نمیدونم ناهار چی خوردم اونوقت میگید حافظه ام ضعیفه؟
حالا دختر و پسر بودنش فرق نمیکنه مهم اینه که اومدم ترک کنم
سلام پوریا جان
خوبی؟
والا ترسیدم بگم مهدی69 ام
گفتم شاید باز بن کنن
نقل قول: من به خاطر فرار از فکر نامزدم دارم به قرصای مسکن وخواب آور معتاد میشم
سلام
اولا که الحمدلله که حال پدر خوبه.. ان شاءالله عالی هم میشن..توکل به خدا..
در مورد کاری که کردی و بهانه اش..یه کوچولو حرف بزنیم خوبه..
عزیزم فکر نامزده ت حالا هرچی.. اینقدر بزرگ نیست که خودتو به خاطرش بیچاره کنی..!
فرض کنیم که به بدترین شکل ممکنه و بدون هیچ دلیلی تو رو ناراحت کرده باشه..
خب کرده باشه!
تموم شده رفته!
اثری که داره میمونه..نمیشه انکار کرد..
میتونی رشد بدی و بزرگ کنی و توش غرق بشی..
میتونی نبینی و رد بشی و یه جای دیگه یه جور دیگه جبران کنی تاثیری که گذاشته رو..
مسکن فقط موقتا درد رو ساکت میکنه.. خواب فراموشی موقته!!
همه اینها دست خودمونه.. بیا بیرون از فکر..
درمان تو تغییر نگاهت هست.. تو هر مرحله ای که هستی جنبه های مثبت رو پیدا کن و رشد بده.. قدم بردار.. راکد نباش!!
دوست داشتی بازم حرف میزنیم.
در پناه خدا،شاد باشی و موفق ..
یاعلی.
متاسفانه اين نمره ها ملاكه
با همين نمره ها تشويق ميشي
با همين نمره ها استخدام ميشي
با همين نمره ها كنكور ميدي و ...
در ضمن وقتي ببيني كه حاصل تلاشتو بدست نياوردي اينطوري مثل من بغض گلوتو ميگيره و نااميد و دپرس ميشي
ببخشيد وقتي به خدا ميگي كمكم كن به تو توكل كردم و اينطوري بشه
بعد با خودت چي ميگي؟؟
الان فقط ميخوام داد بزنم و بهش بگم مگه من بهت توكل نكردم
مگه من چه كار كردم؟؟؟
آخه چرااااااااااااااااااا؟؟؟
ببین منم اول همین فکرا رو می کردم ولی بعد دیدم که باید تلاشمو بیشتر کنم آنقدر باید تلاش کنم و نمره بالا بگیرم که اگه استاد بخواد هم نتونه کاری کنه یعنی اثری نداشته باشه
در مورد توکل به خدا هم بگم که اصلا چنین فکری را نکن اگر درخواستی که کردی به صلاحت می بود خدا حتما بهت کمک می کرد حتما صلاحی در کار بوده که بعدا متوجه خواهی شد من چون تجربه دارم می گم وگرنه نمیگفتم
تواب جان عزیزم اینایی که تعریف کردی توی تحصیل خیلی ها پیش میاد...
تقریبا دور از ذهنه کسی تجربشون نکرده باشه!
حالا یکی بیشتر یکی کمتر...پس برای همه هست...
پس این دفعه عزم کامل جزم که مو لا درز هیچ کدوم از نمره ها نره
باشه عزیزم؟ می دونم زحمت کشیدی، می دونم حقت خیلی خیلی بالاتر از این نمره ها بوده و بهت ظلم شده...کاملا درک می کنم، منم این حسو تجربه کردم اما فراموش میشه و اونقدر هم که تو داری میگی و فکر می کنی اهمیت خیلی زیادی نداره... حتی با اینکه درصد موثر هم توی کنکور داره اما تو با تلاشت می تونی همه ی اینا رو جبران کنی و یادت باشه که تو یاد گرفتی ولی اونا اندازه ی تو بلد نبودن پس تو جلو تری و بالاخره جواب جلوتر بودنت رو میبینی... همیشه این جوری بوده که کوچک ترین تلاش آدما تو این قضایا بی جواب نمونده و ان شاء الله از این به بعدم نمی مونه...
و همون طور که گفتم یادت باشه که این مراحل تو تحصیل خیلی ها هست و به صورت نسبی این اتفاقا برای همه نزدیک به همه! البته به طور نسبی... تو خوشحال باش که نمره ات با اینکه کمتر از حقته اما حاصل تلاش خودته نه پارتی بازی و حق اون نمره رو نداشتن...
این جوری ببین...به خدا هم نزدیک تری چون کار اشتباه نکردی و همیشه خدا مظلوم ها رو بیشتر دوست داره و شک نکن حتی 1 درصد که برات جبران می کنه جوری که اصلا یاد این نمره ها و خاطرات اذیت شدن و ناراحت شدنت نمیوفتی... ایشالا هر چه زود تر
پس دیگه ناراحت نباش..
شاید توقع من یکم بیجاست
راستی کدام دانشگاه درس می خونید؟
البته اگه مایلید بگید می تونید به صورت پیام خصوصی بگید