کانون

نسخه‌ی کامل: درد دل های شما
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
چند وقت پیش اینجا یه درد و دلی کردم و دیگه خوندمش عصبیم نکرد فقط قسمت اخرش همچنان ذهنمو درگیر کرده دوباره میذارمش تا ثبت شه اینجا
تا روزی یادم بمون هچه روزای سختی رو سپری کردم ...  جای خنده دار ترش اینه که روانپزشک برگرده بهت بگه نیاز ب یک تا سه جلسه  ایی سی تی داری Gigglesmile

نقل قول: یه روز صبح از خواب بیدار میشی و روزتو میخوای شروع کنی مثل روزای قبل کاراهای معمولیتو انجام میدی حاضر میشی میری سرکار.خدا رو شکر میکنی که سالمی و درد و بیماری چند سال قبلو نداری خداروشکر میکنی که تونستی کار پیدا کنی و بیکار نیستی اما دلت شور میزنه دلتو میسپاری به خدا و ذکر لا حول و لا قوه الا بالله رسیدی سرکار. با خوش رویی به همه سلام میکنی و جواب سلامتو با اخم میگیری. اهمیت نمیدی میری پشت میز کارت تا روز کاریتو شروع کنی . خدا رو شکر میکنی که گلدونت تو این سرما گل داده و روحیه اتو بیشتر میکنه. کار شروع شد...ساعت به ساعت میگذره و غرق انجام وظایفتی... رییست صدات میکنه و میگه باید بیشتر کار کنی و یکسری کار دیگه بهت محول میکنه. خداروشکر که رییست اعتماد داره که از پس هر کاری برمیای. اما همکارم که یه هفته است بداخلاقی میکنه و بدرفتاری معلوم میشه که میترسه با این وظیفه جدیدم کارشوازش بگیرم. میشینی پشت میزت و کارتو انجام میدی... مدیرت صدات میکنه و میگه فلان جا اشتباه کردی بهش توضیح میدی کارهایی که  انجام دادی این ها بوده... قبول نمیکنه و فشار کاریشو رو سر تو .....میری پشت میزت میشینی کاربری زنگ میزنه که چرا اله است و بله است و جیم بله....ئتا میای براش توضیح بدی شروع میکنه به داد زدن و .... فقط چون فک میکنه حق با اونه و سابقه کاریش زیاده و اطلاعات داره ... اما نه در حوزه کاری تو...ئاینم میگذره رو میکنی به گلت نفس عمیق میکشی و لذت میبری از گلاش و شروع میکنی به انجام کارت.ئاین ماجرای چهارساعت اول کاری ادامه پیدا میکنه با موجهای منفی و ... تا هشت ساعت تموم شه و خسته میری خونه خداروشکر که اینقدر کار بود که انجام بدی تا حقوقی که میگیری رو حلال کنیئعصر مهمون میاد برات یه مهمون عزیز خداروشکر که عزیزانی داری در کنارت که در سختی ها میتونی بهشون تکیه کنی میگین میخندین حرف میزنین... حرف میزنین...حرف میزنه... حرفایی میزنه که تا عمق وجودت اتیش میگیره اما چون عزیزه برات دم نمیزنی...منت میذاره...مقایسه میکنه...تحقیر میکنه... اما هیچی نمیگی با اینکه جوابشو داری و اخرشم به چشم حقارت نگاه میکنه و زندگیتو میبره زیر سوال... مهمونت عزیزت میره...سعی میکنی حرفاشو به یاد نیاری و خودتوسرگرم کنی... دوستت بهت پیام میده نمیدونه در چه حال و روحیه ایی هستی و شروع میکنه به سرزنش کردنت و توهین کردن که چرا نمیری ببینیش و وقتی سعی میکنی سکوت کنی و زیاد چیزی نگی که بحثمون شه بیشتر شاکی میشه و .... باز سکوت میکنی و میریزی تو خودت...شب سر یه موضوع کوچیک شاهد جر و بحث خانواده ایی... سعی میکنی اروومشون کنی ....سر خارا سمت تو کج میشه و هر چی دلشون میخواد بهت میگن بغض میکنی و حرفی نمیزنی و میری بخوابی اما ساعت یازده شب بخیر گفتی و ساعت سه خوابت میبره و باز فردا شروع میشه یک هفته تمام دقیقا به همین صورت میگذره... بماند که فشار های روحی و موارد دیگه زندگی روته و سعی میکنی اروم باشی و به همه چی نظم بدی.... بماند که هر وقت تا خوابت میبره کابوس میبینی و از خواب میپری.... بماند که داری سعی میکنی وقایع ناگوار گذشته و چند ماه پیشتو فراموش کنی و نمیتونی و هر لحظه جلوی چشاته نمیدونی باید هنوزم خداروشکر کنی که بعد از سپری کردن دو هفته عمرمت ب این شکل هنوز زنده ای و از بین نرفتی؟ فردای همه ی این روزا تو یه روز تعطیل وقتی دوباره بیدار میشی از خودت میپرسی برای چی زنده ای برای چی زندگی میکنی و قراره چکار کنی... تمام زندگیه بیست و اندی سپری شدت رو میبری زیر سوال... از اون روز که تو کلاس سوم بخاطر دوبار نمره 18 گرفتن توی درسم تو گوشیم سیلی خورد و گفتن یا درس بخون یا بشین خونه کار خونه بکن در اینده بشی یه کلفت تا روزی که افت تحصیلی سال اول راهنمایی داشتم و اولین نمره تک و چند شب گریه ام که باید چجوری امضای والدین روبگیرم یا روزی که دیپلممو گرفتم و گفتن کار مهمی نکردی و اینم معدله که داری و .... یا روزی که دانشگاه قبول شدم و خوشحالیمو به گریه تبدیل کردن که همچین این دختره خوشحاله انگار شریف قبول شده این همه خرجت کردیم این بشیو ..... نه شایدم روز فارغ التحصیلیم که گفتن باید ارشد ادامه بدی تا بتونی زندگی کنی و کار داشته و باشی لیسانس چیزی نیست که گرفتی و بدرد ...... میخوره و شایدم روزایی که با جنگ و دعوا سپری شد تا اجازه بدن برم سر کار واقعا کدوم روزاشو برای خودم زندگی کردم؟ کدوم انتخابامو ازادانه انتخاب کردم بدون تحت تاثیر قرار نگرفتن دیگران و امر نکردن بهم واقعا تو این سن من چی میخوام از زندگی. رشته ام کارم علایقم در سه جهت متفاوت و من درگیرم که واقعا کدومو میخوام و در هر سه حوزه ازم انتظار بهترین بودن رو دارن. مگه من روزام بلند تر از بقیه است و بیشتر از بیست وچهار ساعته؟ مگه من رباتم که یه هارد اطلاعات از هرجا بریزن توش و بتونه پردازش کنه بر اساس اونا و کار انجام بده؟ مدتیه لبخند از صورتم رفته و از همه فراریم تا کسی منو با این چهره بی روح نبینه و فقط زمانی که خسته ام میرم تو جمع تا فک کنند بخاطر خستگیمه... دیگه حتی توان نقاب زدن هم ندارم...دستام بسمت خداست و نگام به اطراف تا نشونه هاشو ببینم و لبم خو گرفته به اسم خدا به اسم ائمه به اسم شهدا شدم یه ادم دیوونه با خدا حرف میزنم با خودم حرف میزنم با شهدا حرف میزنم با ائمه حرف میزنم وارد حوزه خدا شناسی میشم میبینم سهمی که ازش به ارث بردم از ارزن هم کمتره میرم سراغ ائمه، نمیفهممشون، میرم سراغ شهدا میرسم به مطالب و وقایعی که شک میکنم به حقایق وقایع رویدادها و اخرش یه بن بسته ته اون بن بست با خودم روبرو میشم و بدتر از اینکه خودمو نمیشناسم...ببخشید شما؟ نمیشناسی؟ منم شادبانو...شادبانو؟شادبانو که منم!...خب منم توام دیگه....نه اما تو یکی دیگه هستی... اره یکی دیگه ام اما توام....یعنی چی ...یعنی چی و چه و چه و .... و اخرش سردرد، گریه، اشک، بیتفاوتی، دیوار سفید روبرو، دکتر، تجویز، نسخه.... ولی هنوز زنده ام و زندگی ادامه داره و من همچنان سرگردانم ...

روزا خیلی داره سخت میگذره سختیش تا کم میشه یه سختی دیگه سرت خراب میشه همیشه اعتقاد دارم که اگر ظرفیتشو نداشته باشی خدا بهت سختی نمیده اما ایا واقعا من ضرفیتشو دارم؟ خدا داره باهام چکار میکنه؟ برای چه اتفاق بزرگتری دارم اماده میشم؟ خدا برای چی داره اینطوری اداپته ام میکنه؟
ذهنم خیلی درگیر خیلی چیزاست یه تغییر بزرگ با اتفاقات کوچیک
- غربالگری دوستان و اطرافیانم
- اهمیت به خودم و به خودم برسم مواظب روحیه و خورد و خوراک و همه چیم باشم
- یه تصمیم برای زندگی کاریم اینکه تا کی باید برای دیگران کار کنم و چون هم رشته باهاشون نیستم سرکوفت بشنوم. میتونم خودم اقای خودم تو کار باشم؟
- رفتن به سمت خواسته هام و علایقم که منطقی هستن و برم دنبالشون و از اونا کسب درامد داشته باشم و توجه به کسی نکنم به حرفاشون به تمسخراشون
- یادگیری دروس و مطالب و دوره های آموزشی که دلم میخواد و باعث میشه به پیشرفت زندگیم از لحاظ کاری درسی و بهبود کیفیت زندگی و اخلاق ورقفتار کمک کنه
و .....
در کل شاید بهتره بگم آیا میتونم روی پای خودم بایستم و مستقل شم و سبک زندگی خودم رو داشته باشم؟
گاهی وقتا یه تصمیماتی رو باید گرفت هرچقدرم سعی کنی فرار کنی فقط زمان رو از دست میدی و باید در اخر خودت تصمیم گیرنده زندگیت باشی
نباید فرصت رو از دست بدم و بذارم این سختی ها منو در خودشون حل کنه چون زندگی فراتر از این حرفاست و این سختی ها این تمسخر ها تحقیرها و .... فقط گذریه و مرحله ایی از زندگیته و زود سپری میشه
گاهی وقتا خدارو شگر میکنم که خدا ما ها رو طوری خلق کرده که به همه چی عادت میکنیم دیر یا زود داره اما در اخر با مشکلات و سختی ها با خاطرات و عشق های ناکام کنار میام و ساده ازشون میگذریم و دیگه به یاد اوردنشون قلبمون رو از جا نمیکنه اشک تو چشامون جمع نمیکنه نفسامون سخت نمیشه و بهممون نمیریزه
برای اینکه حس و حال خوب به دست بیاریم
فقط کافیه به دیگران حس و حال خوب بدیم ; و برعکس!

یکی از دوستام رو که فشار کنکور روشه متقاعد کردم نماز بخونه. ساعات درس روزانش از 7 ساعت رسید به 12 ساعت در روز. واقعا هم اروم شد
هیچوقت تو این چند سالِ اخیر انقدر دلم نمیخواست نماز بخونم. قصد شروع کردنش رو دارم

#مشت_بعدی

(خودم هم باورم نمیشه اینکه حس و حالمو خوب گرفتم و چیزهایی رو دارم تو زندگیم میبینم که خیلی وقت بود منتظرشون بودم)
یه روز خوب میاد نه؟
شاید همین روزها....

اینکه هنوز قد راست کردم و پشتم خم نشده
واسه اینه که مطمئنم میاد...

فقط دیر و زود داره...
حتما میاد...
(1395 آذر 23، 23:28)آرمــین نوشته است: [ -> ]یه روز خوب میاد نه؟
شاید همین روزها....

اینکه هنوز قد راست کردم و پشتم خم نشده
واسه اینه که مطمئنم میاد...

فقط دیر و زود داره...
حتما میاد...

Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69) Khansariha (69)

 هرکه شد در ره حق کشته سرافراز بود 

ورنه هرکشته سرافراز نکردد هرگز
گاهي براي خنده دلم تنگ ميشود ...................


.
.
.
.
.
.
[تصویر:  500x498_1463662832410703.png]
خیلی وقت بود نیومده بودم کانون....اون دوره هایی که می اومدم اوضاع بهتر بود...الان افتادم تو سرازیری
 تصمیم گرفتم از امروز هر روز یه سری بزنم...کانون از این تلگرام و اینستاگرام بهتره هم از جهت فان...هم تاثیرش...هم انرژی و انگیزه ای که میده
کلی درس , پروژه , کار و دغدغه دارم همین جوریش وقت کم میارم ...حالا تو این گیر و دار این حس لعنتی هم ول کنم نیس...بابا ول کن دیگه....اه.. 

تبر به دوش به دنبال خویش می گردم
که بشکنم مگر این "لات" بی سر و پا را
و خودمو راحت کنم..... 106
(1395 آذر 25، 23:43)همساده نوشته است: [ -> ][تصویر:  500x498_1463662832410703.png]
 سید احمد قاضی از قول علامه نقل می‌کند که: پس از ورودم به نجف اشرف به بارگاه امیرالمؤمنین رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و گفت: «شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده‌اند. از این پس، هفته‌ای دو جلسه با هم خواهیم داشت.» و در همان جلسه گفت: 
«اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.»
خدایا دارم غرق می شم.
دیگه بحث بهشت و جهنم نیست. خدایا زندگیم رو سیاه کرده خ.ا.
مهربانم نجاتم بده.
نکته مهمه نهى از مجالست با اهل معصیت ، یا نهى از نشستن در مجلسى که معصیت خدا در او
مى شود، یا نهى از مواده و مخالطه و آمیزش با دشمنا ن خدا، تاءثیر اخلاق و حالات و
اعمال آنهاست در انسان . 
و از اینها بالاتر در تاءثیر در قلب ، اعمال خود
انسان است که با اندک مداومت و مراقبتى از اعمال سیئه قلب تاءثر شدید پیدا مى کند
که تنزه از آن و تنزیه قلب با سالهاى دراز ممکن نشود و میسور نگردد.
انحطاط جوامع ترویج مصرف گرایی از طریق جشنواره های فروش

پیش تر ها ابتدا "نیاز" به وجود می آمد و در پی ِ آن برآوردنِ "نیاز".
برای مثال شخصی کفش ش پاره می شد، لباس ش کهنه می شد و ... ؛ آن گاه سراغ خریدن چیزی نو می رفت.
اما امروزه، بسیاری از این احساس نیازها واقعی نیستند؛ به این معنی که شخص کفش ش سالم است، چندین پیراهن خوب دارد و ... ؛ لیکن، هم چنان شوق خریدن دارد.

یکی از عواملی که جوامع را به سمت مصرف گرایی سوق می دهد، تحریک مردم به خرید با ادعای ارایه ی تخفیف می باشد.
 به فراوانی، این روزها در کوچه و بازار و اینترنت می بینیم: OFF% ؛
حتی از معادل فارسی اش هم، حراج، استفاده نمی کنند.
همین  OFF% ها چه قدر افراد را به سوی خریدهای غیر ضروری سوق می دهند. شخص وسط تابستان بی هیچ نیازی به چتر، با خود می گوید: بذار بخرم، کلی تخفیف خورده!
با گسترش فضای مجازی و دسترسی به اینترنت، تعداد فروشگاه های اینترنتی نیز روز به روز افزایش پیدا می کند؛ فروشگاه هایی با ویترینی به وسعت یک کشور و مشتریانی که هیچ محدودیت مکانی و زمانی برای خرید ندارند.
پیشنهاد شگفت انگیز،
99% OFF ،
 قیمت های خط خورده،
ساعت شمار هایی که ثانیه ثانیه می گذرند؛ که بشتابید، تخیف تمام شدنی است !

یکی دو سالی است که جشنواره ی فروش"یلدا" را باب کرده اند؛ جشنواره ای برای کاهش هزینه های سبد خانوار، آن چنان که خود ادعا می کنند!
بزرگ ترین فروشگاه اینترنتی و از بنیان گذاران این جشنواره، در آماری با افتخار اعلام کرده است که در فلان سال در چند ساعت اول شروع "یلدای شگفت انگیز"، چند هزار "مسواک برقی" فروخته است!!! کاملا مشخص است که واقعیت پنهان در پس این تخفیف ها، ایجاد نیاز کاذب در مشتریان با ارایه ی تخفیف های متنوع است؛ و گر نه، بی "مسواک برقی" هم می توان روز را به شب رسانید!
بدون لحظه ای درنگ می توان فهمید که این قبیل جشنواره های فروش، الگو برداری محض از کشورهای سرمایه داری غربی می باشد.
آنهاBoxing Day ،Black Friday  و ... دارند و این ها "یلدای شگفت انگیز" را برای ما به ارمغان آورده اند
نزدیک بودن تاریخ شب یلدا ( 30 آذر) و Boxing Day در روز بعد از کریسمس (ششم دی ماه) شاید اتفاقی نباشد.

[تصویر:  3.jpg]

همان فروشگاه، این طور تبلیغ می کند: در "یلدای شگفت انگیز" چشم از وبسایت ما برندارید، مباد که پیشنهاد هیجان انگیزی را از دست بدهید! یلدای خود را خاطره انگیز کنید!
کدام خاطره! جدا از خانواده و خیره در صفحه نمایش کامپوتر نشستن و چند هزار تومان تخفیف گرفتن، هیچ ارزشِ در یاد ماندن ندارد.

از گذشته ها، شب یلدا، شبِ جمع شدن ها بوده است؛ نشستن در کنار هم، صحبت ها، نگاه ها، لبخندها و ... ؛
کاش این بساط جشنواره فروش شان را در روزی دیگر پهن کنند؛ کاش "یلدا" را به حال خود رها کنند.

53   53   53
[تصویر:  064.png]
فقط موقعی میشه خودارضایی، سیگار و هر کوفت دیگه ای رو ترک کرد که،
یه لذّت بالاتر تو زندگی داشته باشی که بیشتر از اینها ارضات کنه !

یه هدف،
یه لذت معنوی،

مطمئنم شده که تو لحظاتی از زندگی هممون، انقدر شاد باشیم. انقدر از خود بی خود باشیم. انقدر غرق رابطمون با رفیقِ بی رفیقان باشیم که خودارضایی و ارضای کوتاه و گذراش به چشممون نیاد.

من سالها پیش نماز میخوندم. سوم دبیرستان. بدون اینکه قصدش رو داشته باشم ماه ها پاک بودم و شاید بزرگترین دوره پاک بودنم از زمان بلوغم بود.
بعد ها هم نماز خوندم ولی....
 توی اون دوره خاص از زندگیم از نماز خوندن لذت میبردم. لذتی که هیچوقت و هیچ کجای دیگه تجربش نکردم

اگه گرفتار فکر و عمل خودارضایی هستیم، دلیلش اینه که هدفی نداریم که انقدر ذهنمون رو پر کنه که سمت این فکرهای پوچ نریم.
ترکِ خودارضایی هدف نیست. اتفاقا وقتی به خودمون میگیم "ترک خودارضایی" داریم خودمون رو معتاد به خودارضایی تصور میکنیم! میشه این نگاه رو عوض کرد. ما قرار نیست خودارضایی رو ترک کنیم. ما قراره بهش بی نیاز شیم

از خدا توی همین سحرگاه میخوام که دلِ همه مون رو به خودش و عهدی که باهاش بستیم خوش کنه

-این مقدمه برای اعلام وضعیتم بود با توجه به اینکه هیچ جای کانون خونه ای ندارم! پاکم مثل 7 سالگیم ....
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649 1650 1651 1652 1653 1654 1655 1656 1657 1658 1659 1660 1661 1662 1663 1664 1665 1666 1667 1668 1669 1670 1671 1672 1673 1674 1675 1676 1677 1678 1679 1680 1681 1682 1683 1684 1685 1686