واقعا گاهی در مونده میشی و فقط میخوای بگی
چراااااااا ؟؟؟ خدااااا چرااااااااا؟
وقتی داشت همه چیز خوب میشد
وقتی یه بار خوشبختی به روی من هم لبخند زده بوددد
چراااا همه چیز بهم خورد خراب شد؟
فقط ارزو میکنم این روزا بگذره و روزای خوب بیاد
(1399 تير 29، 16:48)fatush76 نوشته است: [ -> ]واقعا گاهی در مونده میشی و فقط میخوای بگی
چراااااااا ؟؟؟ خدااااا چرااااااااا؟
وقتی داشت همه چیز خوب میشد
وقتی یه بار خوشبختی به روی من هم لبخند زده بوددد
چراااا همه چیز بهم خورد خراب شد؟
فقط ارزو میکنم این روزا بگذره و روزای خوب بیاد
سلام فاتوش خانم
راستش زندگی قرار نیست همیشه یک شکل باشه خدا خودش چیزای خبر داره که کسی نداره
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
درود
یه نگاهی به تاپیک
شــــــادی و خوشحـــــــالی یعنی انداختم و با خودم فکر میکردم توی این همه سالها از زندگیم واقعا خوشحالی و شاد بودن از ته دل حس کردم ؟! ولی دیدم تنها لحظه های شاد زندگیم توی همون بچگی بود واقعی و خالص
نه اینکه اصلا شاد نبودم ولی اکثرشون گذرا و سطحی بودن ، فکر میکنم اکثر ما ادما همینطور باشیم با اون سطح از خوشحالی و شاد بودن و لذت بردن از زندگی خیلی فاصله داریم !
(1399 مرداد 4، 10:16)Pourya نوشته است: [ -> ]درود
یه نگاهی به تاپیک شــــــادی و خوشحـــــــالی یعنی انداختم و با خودم فکر میکردم توی این همه سالها از زندگیم واقعا خوشحالی و شاد بودن از ته دل حس کردم ؟! ولی دیدم تنها لحظه های شاد زندگیم توی همون بچگی بود واقعی و خالص
نه اینکه اصلا شاد نبودم ولی اکثرشون گذرا و سطحی بودن ، فکر میکنم اکثر ما ادما همینطور باشیم با اون سطح از خوشحالی و شاد بودن و لذت بردن از زندگی خیلی فاصله داریم !
سلام علیکم
هنوزم فرصت هستا
یه امتحان کنید
حتما یه چیزی هست که شما را از ته دل خوشحال میکند
بگردین پیداش کنید انجام بدین
اگر اون خوشحالی واقعی نبود
یه راه دیگه را امتحان کنید
(1399 مرداد 2، 22:46)هومان نوشته است: [ -> ]نقل قول: دیو چو بیرون رود فرشته درآید
موافق نیستم
هومان جان عاااالی بود
یعنی جایزه بهترین موافق نیستم ماه رو باید بدیم به پستت
الان دیدمش .. همچین یه لبخند بامزه ای رو لبم نشست
و اینکه ممنونم که سخاوتمندانه نظرت رو گفتی
ی نگاه مسموم کافیه که همه پاکیتو بگیره
هی دارم سُر میخورم سمتش
خدایا خوب یا بد به پات نوشته شدیم خودت ردیفش کن قربونت برم
همه چمدونامو بستم میگن خیلی اونجا هستن
میگن میدونارو بستن ولی من پیاده میرم
میگن خیلی بد کردمو از همین جا برگردم
میگن سیاهِ پروندم ولی روم زیاده میرم
اوضاعم خوب نیست اصلا خوب نیست اونقدر شکننده شدم که از هرچیز کوچیکی دلخور میشم تمام انگیزه هام رو از دست دادم دیگه برام مهم نیست که چی میشه دیگه هیچ آرزویی ندارم هرچی نگاه میکنم دلیلی برای نفس کشیدنم پیدا نمیکنم میدونم رفیق خوبی نبودم و حقی به گردن هیچکدومتون ندارم ولی اگه میشه لطف کنید و برام دعا کنید خیلی اوضاع زندگیم خرابه
اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز یه سایه
سایه ای که خالی از عشق و امید
همیشه محتاج به نور خورشید ...
پنجره باز و بسته کن
یاد هوای ابری و
ابرای دل شکسته کن
پنجره باز و بسته کن
یاد پرنده آسمان
غروب ریشه بسته کن
۱) ای جان ..
تو در گزینش جانها ..
چه میکنی؟
۲) گر غایبی ز دل .. تو در این دل چه میکنی؟
ور در دلی، ز دوده سودا چگونهای؟