راه حلش داشتن یه چیزیه که به زندگی معنا بده ( مثل معنویت و ...)
من خودم به خوندن داستان معتاد شده بودم و مشکل این بود که وقتی می خواستم نبینم احساس می کردم که دیگه هیچ هدفی توی زندگی ندارم و فکر می کردم که " مگه میشه تا آخر عمر اینها رو نگاه نکرد؟" ، اما واقعیت اینه که بعد از یه مدت این حس کاملا از بین می ره و الآن دیگه هیچ تمایلی به خوندن داستان و ... ندارم. در واقع نباید برای این حس اصالت قائل شد. یکی دو بار که وسوسه بشی و نبینی 90 درصد راه رو رفتی و بقیش یه کم اراده می خواد.
من رو معنویت نجات داد.سحر خیزی و افزایش اراده هم موثره.
سلام به همه..
من برگشتم
سالم و سرحاللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
از همتونم عذر میخوام که اون آدم بی شعور جو کانون و بهم زد
خیلی براش دعا کردم که خدا کمکمون کنه بتونیم از این وضع نجاتش بدیم نه به خاطر خودش بلکه به خاطر بچه های بی گناه اما...
خدا یا به اون بچه های بی گناه کمک کن
(1389 تير 11، 21:34)pedram نوشته است: [ -> ]از این فیلم و انیمیشن ها زیاد دارم!
ولی در کنار فیلم و انیمیشن عادت کردم از اون فیلما هم نگاه میکنم!
همه بهم میگن نبین ولی بد جوری به دیدنشون عادت کردم!
اگه بتونم بزارم کنار این فیلمارو 90 درصد راه رو رفتم...
سلام پدرام جون...بدتر از من که نیستی تمام زندگیم شده بود این جور فیلما ... این آخری 70 یا 80 گیگ فیلم پاک کردم
هنوز هم گه گاهی می بینم .. ببین اگه واقعا معتاد این جور فیلما شدی باید کم کم بذاری کنار یه دفعه نمی شه...مگه اینکه دیگه خیلی رو خودت تسلط داشته باشی که اینجوی واقعا عالیه
البته فکر نکنم شما زیاد وضعت خراب باشه ... سراغ کامپیوتر که اومدی سریع برو سراغ یه کاری که وقتت را پر کنه برو سراغ بازی مورد علاقت برو چت کن برو سایت مورد علاقت،اگه خیلی خیلی تحریک شدی لباس بپوش برو بیرون هوایی بخور من اینطوری تقریبا وقتم پر می شه
به تو و بقیه توصیه می کنم به
هیچ وجه سراغ این فیلما نرید نه به خاطر این که صرفا تحریک کننده اند نه، فیلمهای جدیدی که در سراسر اینترنت پخشه می خواد انحرافات جنسی متعددی را در شما بوجود بیاره...نمی تونم بحثو باز کنم چون اینجا جاش نیست من خودم به چند نمونه از این انحرافات جنسی فلاکت بار گرفتار شدم و اصلا نمی تونم از خودم دورشون کنم...به هیچ وجه به هیچ وجه به هیچ وجه تا می تونید و در توان دارید سراغش نرید و خودتون را معتاد این جور فیلم و عکسها نکنید.
(1389 تير 12، 9:28)باران.. نوشته است: [ -> ]سلام به همه..
من برگشتم
سالم و سرحاللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل
از همتونم عذر میخوام که اون آدم بی شعور جو کانون و بهم زد
خیلی براش دعا کردم که خدا کمکمون کنه بتونیم از این وضع نجاتش بدیم نه به خاطر خودش بلکه به خاطر بچه های بی گناه اما...
خدا یا به اون بچه های بی گناه کمک کن
من کاملا درکش می کنم دست خودش نیست...این یه مردابیه که هر چی دست و پا بزنی بیشتر تا خرخره غرق کثافت می شی مگه اینکه یه دست کمکت کنه...اون دست،دست خیلیا می تونه باشه
مشکل این فرد اینه که هنوز تنفری نسبت به این عمل در خودش بوجود نیاورده و تازمانی که این کار براش لذت بخش باشه وضع همینه که هست .. اگه خونشون عوض می شد و به یه جای دورتر منتقل می شدن می تونست اول با خودش کلنجار بره و این عادت را از خودش دور کنه بعدا برگرده و از اون بچه ها حلالیت بطلبه و به هر نحوی راضیشون کنه
سلام
من دارم دنبال یه گمشده میگردم....کسی هم که داره دنبال گمشده میگرده دقت میکنه که از تعداد زیادی بپرسه...
پس من اینجا رو انتخاب میکنم که میدونم مخاطب زیادتری داره....
رفقا کسی از آقا ادریس خبر نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد از اینکه گفتن شکستن نه تو مسنجر دیدمشون نه دیگه کانون بودن.....
اگر خبری از نام برده دارین بی زحمت منو هم مطلع کنین...
در پناه امن یاد خدا،ایام به کام..یاعلی.
سلام
تنها خانوم،رضا خودشو دوست داره،جناب کشتی با نفس، و دیگر دوستان ممنون!
واقعا خوشحال شدم کمکم کردید!
من خیلی معتاد فیلم نیستم،اونجوری که فکر میکنید!
فقط گاهی وقتی وسوسه میشم میرم سمتش!
بله تنها خانوم باید کانون رو جایگزین کنم
باید معنویاتمو تقویت کنم!
من به غیر از نماز خوندن هیچ کار دیگه ای نمیکنم!
راستی قضیه این بنده خدا که ازش صحبت میکنید چیه؟؟؟
چیکار کرده؟؟؟؟
بابا بس کنید چقدر به این بیچاره سرکوفت می زنید..:smiley-yell:
حالا اومد یه چیزی گفت و رفت شما چقدر کشش می دید...اون مسئلش حساسه اگه دوباره گذارش به این تاپیک بیفته و این حرفا را بشنوه ناامید ناامید می شه و میفهمه که راه برگشتی نیست و بدتر به کاراش ادامه می ده
من براش آرزوی موفقیت در زندگی را دارم خصوصا در کنار گذاشتن این مسئله و ان شاء الله به حق خود خدا جوونهایی که این چنین گرفتار چنین آفاتی میشن زود به اشتباهشون پی ببرند و تا کار به جاهای باریک نکشیده کنار بکشند.
وای نه
ادرییییس
اما اشکالی نداره تو خیلی خوب مقاومت کردی و رکورد زدی ... این دفعه محکم تر از قبل پیشبرو
مطمئن باش برای همیشه ترکش می کنی
خيلي حال روحيم بده.
كسي هنوز از ادريس خبر نداره؟
كلا بهم ريختم ديگه حوصله ترك ندارم اصلا انگيزه ندارم نميدونم چه مرگم شده.
اصلا چرا بايد اينقد بجنگم
من با اينكار با اينكه روحمو عذاب ميده يه جورايي تو اون لحظه آرومم ميكرد از تنهايي
از استرس و فشار روحي.
انجام ندادنش واسم چي داشته خودمم نميدونم واسه چي ميجنگم؟؟
الانم پرم از استرس.اضطراب.فشار روحي.اعصاب خوردي.تنهايي
كاش ميشد خدا جواب آدماشو بده من واقعا بريدم بريدم.
من نميخوام بزنم ولي چرا نزنم يا چرا بايد زندگي اينجوري باشه كه بزنم
ميدونم همه مشكل دارن ولي خيليا بيشتر مشكل دارن بيشتر از توانشون بيشتر از صبرشون.
ميگن خدا دوست داره كه بهت مشكل ميده ولي...
ميدونم خدا و قرانم تو يه لحظه آدمو آروم ميكنه ولي بازم مثل يك كشتيه غرق شدم.
شكستن و نشكستن واسم بيمعنا ترين واژه ها شده....
بيزارم از خودم و از تمام آدما بيشتر از خودم بيزارم
شكست دوستامم خيلي رو روحيم تاثير بد ميذاره
اون روز ادريس شكست ولي من منگ شدم دلخوشي دادن دوستان هم بهش يا به خودم يه جورايي واسم مثل حروف يخي شده.
ميدونم هيچكي جز خودم نميتونه باعث تغييرم بشه ولي چرا بايد اينجوري باشه
من داغونم داغون داغون داغون
(1389 تير 12، 23:31)poone نوشته است: [ -> ]الانم پرم از استرس.اضطراب.فشار روحي...
كاش ميشد خدا جواب آدماشو بده
پونه جان حرفاتو درک میکنم، مخصوصن جمله های بالایی و مخصوصن تر جمله دومیش.
ولی شکستن راه حل این مسئله نیست. امروز به این فکر میکردم که به این کار میگن خ.ا. ولی حقیقتن هیچ ارضا شدنی در کار نیس، فقط یه حس لحظه ایه که اگه نگاه بلندتر بهش بندازیم عطشو بیشتر میکنه.
مثه وقتی که تشنه باشی و یه نوشیدنی شور بخوری. شاید تو لحظه ی نوشیدن حس کنی تشنگیت برطرف میشه ولی ...
یه شب بدجور تشنه بودم، یه لیوان دوغ خوردم که واقعن آدمو تشنه تر میکرد، مزشم که دوس داشتم. یه لیوان دیگه ؟ آره خوبه. یکی دیگه خوردم. گفتم وای عجب حالی داد. من چرا انقد تشنمه ؟ یه لیوان دیگه خوردم و ... اوووف اون شب مردم. از اون به بعد یادم موند وقتی تشنمه:
- بی پروا نخورم و یه کم که خوردم کمی صبر کنم اگه بازم تشنه بودم هی کم کم بخورم. که خیلی وقتا تشنگیم از بین میره
- نوشیدنی درست رو انتخاب کنم
من توو این راه (%$# :ناراحت) ترمز بریدم و زجر زیادی کشیدم تا بتونم خودمو جمع کنم .
شما الان سرعتت کمه، شتابتو که کم کنی خیلی راحتتر کنترلت رو به دست میگری ...
نمیگم خودم راهمو پیدا کردم ولی سعی میکنم با مورد اولی که گفتم جواب درستُ پیدا کنم
+
این اتفاق باعث شد یه چیزو مطمئن شم:
این %$# نوشیدنی درستی نیس.
پس مواظب باش که چی توو لیوانته
سلام
پونه خانوم اشکالی نداره!
هر چیزی اولش سختی داره بعدا لذت هاش فرا میرسه!
به قول یکی که به من میگفت یه چند سال با سختی زندگی کن ولی بعدش مزدش رو میگیری!
یه چند سال سختی بکش،
همه چیز که راحت نیست!
وقتی ازدواج کردی و به همسر آیندت رسیدی دیگه همه ی این سختی ها رو فراموش میکنی،
ادریس کجاست؟
بابا بی خیال من شاید 100 بار شکستم ولی هنوز نا امید نشدم!
در هر صورتی نباید نا امید شد!
شیطان قطعا منتظر همین لحظاته
سلام
دوستاي خوبم از همه تون ممنونم بخاطر كم كردن دلتنگيام.
اگه كانونم نبود دق ميكردم
دوباره در حال تلاشم.
به اميد پاكيه خودم و تمام بچه هاي كانون