دارلینگ خانوم درباره این مشکلتون باید بگم که گاهی لازمه گوشاتون رو سنگین کنید!
دو روز دنیا رو واسه خودتون زندگی کنید...
این عیدو نمیخوام
من عیدی ندارم.این عید واسه من روزه عذابه
عیدم مثه هر روز
هر روز مثه دیروز
من حال دلم خیلی خرابه....
(1392 تير 2، 16:54)محب الزهرا نوشته است: [ -> ]این عیدو نمیخوام
من عیدی ندارم.این عید واسه من روزه عذابه
عیدم مثه هر روز
هر روز مثه دیروز
من حال دلم خیلی خرابه....
سلام. پاشو دفعه دیگه این حرفا رو نزنی ها. پاشو و برای زندگی و پاکی بجنگ
(1392 تير 2، 16:54)محب الزهرا نوشته است: [ -> ]این عیدو نمیخوام
من عیدی ندارم.این عید واسه من روزه عذابه
عیدم مثه هر روز
هر روز مثه دیروز
من حال دلم خیلی خرابه....
محب الزهرای عزیز
منم اوضاع احوالم زیاد میزون نبود این چند روز اخیر
اما به خودم اینو گفتم ی امروز رو بیخیال غم و غصه دنیا
چرا قصه دردو واسه فردا نذاریم
سیبیل های حمید خان فدای اون دلت و غم و غصه اش
ی امروز رو شاد باش
فردارو هم شاد باش
سلام دارلینگ خانم
زیاد اهمیتی بهشون ندین. از این توقعات زیاد هست.
من خودم این ترم تو دانشگاه شهرمون درس برداشتم. شهرمون هم کوچیکه و همه یه جورایی با هم آشنان. یکی همسایه پسرخاله آدمه، یکی پسرخاله همسایه آدمه، یکی دوست یه نفر دیگه است و ...
نمره های اولیه رو که اعلام کردم، تا وقتی نمره ها نهایی شد کلی فشار روم بود، چون هر کسی ازم توقع داشت که نمره آشناهاش رو بدم.
طرف از بیست نمره گرفته "یک"، بعد دومادمون بهش "قول" داده که با من صحبت کنه تا نمرشو درست کنم و کلی تعریف کرده که کریم روی منو زمین نمیندازه و اگه باهاش صحبت کنم حتماً نمره میده! خلاصه روی همین قضیه کلی خواهرم ازم دلخور شده که چرا یک رو ده نکردم و باعث شدم دومادمون جلوی دوستاش کم بیاره!
آقا شکست، رکورد گینس داره؟!
اگر داره خبرم کنید!
سلام خدمت دوستای گلم
عیدتون مبارک باشه
دلم براتون یه ذره شده بود ... چقدر شما ها خوب و مهربونین ، واقعا کانون به نظرم مثل خونه ی خداس مثه مسجد ... اینجا همه خوبن اینحا همه دغدغشون پاک بودن .... همه اینجا بوی خدا میدن ... خدا حفظتون کنه همتون رو
جاتون خالی مشهدم که دیگه چی بگم ... واسه تک تکتون دعا کردم یکی یکی اسمتون رو بردم میگفتم آقا خودم رو که میدونم لیاقت ندارم ولی به دوستام بده بهترین هارو ...
الانم دلم واسه حرم امام رئوفم تنگ شده ...وایی اینجا دارن اذان میگن گریم گرفته
کاش الان تو صحنت بودم آقا کاش میشد همیشه پیشت باشم ... دل تنگه دلم کاش میشد دوباره بشینم فقط به گنبدت نگاه کنم و باهات حرف بزنم ... کاش میشد همیشه نگهم میداشتی... هههــــی خدایا شکرت
التماس دعا
یا علی
14 شکست تو یه هفته نشانه حقارت نیس؟!
از بس ک حقیرم تن به این کار میدم!
آره من دلیلش رو فهمیدم ...
همینه!
سلام عمو
کاری که شده دیگه شده
نمی گم امیدوار باش و از این حرفا
خودت می دونی که منم خیلی رو فرم نیستم
حامی م ازم نا امید شده و دیگه بی خیالم شده
حامی های دیگه هم داشتم اما هیچ کدوم قدر اون برام زحمت نکشیدن
باور کنید می شد ده نفر با تلاشای ایشون واسه م ترک کنن اما من یه نفر ...
اگر راهی برای دست برداشتن وجود داشت اگر می شد این جوری ادامه داد به زندگی من خودم نفر اول بودم
حالا که راهی نیست مجبوریم هم امیدوار باشیم هم خوش بین
بکی باید مارو ببنده به تخت
(1392 تير 3، 23:19)Alone man نوشته است: [ -> ]بکی باید مارو ببنده به تخت
سلام
واسه اين وامونده.. اگه هم ب تخت ببندن افاقه نميكنه...
ماها تخيل قوي داريم..!!!!!
خودمون پرورشش داديم..
با چيزايي مزخرفي ك ب خوردش داديم پر شده.. حالا حالا ها ذخيره داره...لامصب تمام هم نميشه......
خيلي وقتا ميگم خدايا غلط كردم..
اما غلط كردم!
و بايد پاش وايسم.......
نميدونم اين كابوس كي تمام ميهش و بكارت ذهن و چشمم بر ميگرده... نميدونم.......
حسرت روزايي ك ب بدترين شكل از دستشون دادم بيچاره ام ميكنه.........
التماس دعا..
ياعلي.
می راندم به سوی جهنم چرا خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟