سلا به همه دوستان
طبق قولی که داده بودم حرفامو اینجا میزنم
دوستانی که مدتی است در این کانون با هم هستیم میدونن که من از تاریخ 6 اردیبهشت که عضو شدم تا به امروز پاک بودم و همه شما میدونید که شکست خوردن بعد از 7 ماه چقدر سخت و سنگینه. نمیدونم ...شاید به خودم مغرور شده بودم اما هر چی هست تقصیر رو گردن دیگری نمیندازم و باید به پای لرزش هم بشینم.
واقعا نمیدونم چطور شد انگار اصلا توی این دنیا نبودم و هیچی احساس نمیکردم تا به خودم اومدم و دیدم تمام بدنم داره میلرزه و احساس بدی دارم.
بعد از این حالت از خودم بدم اومد و تصمیم گرفتم دیگه به کانون نیام چون واقعا روم نمیشد.
اما دیدم بی انصافیه که وسط خط شماها رو تنها بذارم. حداقلش که میتونم تجربه 7 ماه رو در اختیار شماها بذارم واقعا حیفم میومد
و جا داره بگم که احساس کردم کسانی که تازه وارد این جمع هستند(baby,tasmim,گمراه، mahdi,rehd60,...)اراده قوی دارن و فکر میکنم دیگه از این به بعد ستاره ها مال اونا باشه.
دوست ندارم از جزئیات شکستم براتون بگم چون دوست دارم ذهن شما به سمت موفقیت بره
سلام جناب پرواز
چه خوب که لذت 7 ماه پاک بودن را چشیدید. فکر کنم خیلی به انسان امید و روحیه بده. انشاالله با توکل به خدای مهربون و اراده قوی که خدای خوبمون به شما داده موفق به پاکی همیشگی می شید.ما هم به امیدخدا با کمک خدا و راهنمایی و همراهی شما دوستان حتما موفق می شیم. چه خوب که اینجا رو ترک نکردید و در کنار ما موندید.
موفق باشید
التماس دعا
عاشق شدم عشق تو بر بادم داد
دنیا به سرم آمد و دل جانم داد
سلام.می ترسم .....ازاین می تر سم که نکنه دوباره غفلت بکنم .نکنه باز دست شیطان رو بگیرم .نکنه دوباره خدا رو فراموش کنم
خدایا به ما این توانایی روبده که یاد تو ازخاطرمون نره .به ما این قدرت رو بده
چون اگر تورا ازیاد ببریم انسانیت خود را از یاد برده ایم
تنها ترین من تنها نزار منو
تنها سفرنکن این دلشکسته ی از یاد رفترو دیوونه تر نکن.
سلام به همه دوستان
سر بریدن با چاقوی کند
امروز وضع خوبی نداشتم. گیوتینم یکمی کند شده بود و یک فکر پلید به سراغم اومد و می خواست سوارم بشه.
یک کلیک به سمت نابودی اما این گیوتین کار خودشو کرد
به کارش عادت کرده خلاصه به هر دردسری بود شرش را کندم
. اما بهم حال نداد ، نه منظورم هوس نبود ، منظورم کشتن این فکر پلید بود خیلی کثافت کاری شد. تمام لباس هامو کثیف کرد
چندشم شد. کار باید تمیز و شیک باشه مثل قاتل های حرفه ای یک گلوله تر و تمیز
، یا همین گیوتین خودم وقتی تیز هست خیلی کارش تمیز هست.بسه دیگه خیلی خشن نوشتم
. خوب که فکر کردم دیدم اشکال کند شدنش از قبل بود به خاطر اعصابم نباید بی خودی اعصابم:smiley-yell: را خرد کنم . این یک کلیک خیلی حالم را گرفت.
به نظرتون این درد دل بود؟
یه فیلسوف میگه که:
تلاش برای فراموشی کسی که دوستش داری درست مثل این می مونه
که کسی رو که تا حالا ندیدی بخوای به خاطر بیاری
تنها ترین من تنها نزار منو
تنها سفر نکن این دلشکسته ی از یاد رفترو دیوونه تر نکن
سلام جناب گیوتین
خدا قوت. تبریک می گم که تو این مبارزه تون سربلند بیرون اومدید. چه خوب تعریف کردید و انتظارتون رو از خودتون بیان کردید. حق با شماست امیدوارم همگی بتونیم خیلی راحت و سریع افکار مزاحم رو از خودمون دور کنیم . فکر کنم همین که انسان چنین چیزی رو بخواد خودش خیلی خوبه و با عنایت خدا و اراده ای که به انسان می ده هر چه زودتر چنین خواسته ای محقق بشه.
موفق و سربلند باشید
التماس دعا
سلام جناب يك بار براي هميشه وبرواز.از شما جناب يك بار براي هميشه تشكر ميكنم به دليل اين همه مهرباني وعطوفتي كه هم به من و هم به همه دوستان داريدو از اين كه هميشه به وضعيت همه رسيدكي ميكنيد.واز شماجناب برواز از اينكه ما رو ترك نكردين تا تجربياتتون رو در اختيار ما قرار بديد ممنونم.
پرواز جان واقعاً ناراحت شدم .
ولی عیب نداره . بیا دوباره با هم شروع می کنیم .
سلام ، من این طوری فکر می کنم که دختر یا پسر بودن پرواز مهم نیست
بلکه این شهامتش هست که قابل تقدیره
من دوست دارم به همه اعتماد کنم به خاطر همین هم حرف پرواز رو باور می کنم هر چند این اتفاق تلخیه ولی من معتقدم که باید ادامه داد باید جنگید
باید با مشکلات رو برو شد تا ....
پیروزی
نمی دونم کار درستی می کنم یا نه
ولی خوب میگم
دوستان بیاین باهم این بخش مذهبی رو گسترش بدیم چون فکر می کنم که با ایمان بیشتر بهتر میشه مبارزه کرد.
سلام
من این دفعه واقعا تصمیم گرفتم ترکش کنم. من چند رور ÷یش چیزایی نوشتم که با واکنش شما روبرو شدم.
حالا که فکر میکنم می بینم که آدم با امید زنده است من با خوندن یه روش که دوستمون نوشته بود و یه کمی فکر واقعا خودمو عوض کردمو به قول دوستمونblue نشستم از دور به این لجن نگاه کردم و تو یه دفتر نوشتم که چه چقدر لذت داره و چرا این کارو میکنم و با نوشتن هدفام می خوام این کارو ترک کنم .
این دفعه یه حس دیگه دارم انگار یه چیزی داره بهم می گه تو میتونی
به شما هم ÷یشنهاد می کنم بشینید و از دور به [/color]استمناء نگاه کنید و هدفاتونو از ترکش بنوسید تا بهتر بتونید ترکش کنید البته این خیلی زوده که بگم ترک کردم چون که 4 روزه ÷اکم و به این فکر میکردم که چرا این کارو میکنم.
با تشکر از davoodgt
سلام دوستان امروز 11 روز كه ترك كردم و ديدم به دنيا عوض شده ،من قبلأ هم ترك كرده بودم اما هيج كدوم لذت اين بار رو نداشتن نميدونم اما فكر ميكنم به دليل اينه كه خيلي از شما رو مثل خودم بيدا كردم و همين باعث شده كه به خودم اميد بدم كه من ميتونم و حتمأ ميتونم،
البته تا حالا 2 بار شيطون ميخواسته دوباره بيارمون توي راه اما من ترمز زدم و كشيدم كنار و دنده عقب كرفتم و نتونست دنبالم بياد!
خدايا تو به همه كارهاي ما واقفي، خودت ما را از شر ابليس نجات ده
آمين يا رب العالمين
سلام
امروز داغوم نمي دونم چرا ولي بدجور در حد تيم ملي دارم مي جنگم.
فكر نكنم دووم بيارم .خدايا كمك برسون!
b52 نوشته است:سلام
امروز داغوم نمي دونم چرا ولي بدجور در حد تيم ملي دارم مي جنگم.
فكر نكنم دووم بيارم .خدايا كمك برسون!
سلام دوست عزيز يه نصيحت از من به عنوان برادر كوجكتر
فكر نكنم هيج يك از شما به اندازه من فشار شهوت روتون باشه
من توي مواد غذايي با عموم شريكم،ونصف روز توي مغازه ام ،اين مغازه ما به روي خياباني هست كه يه دانشكده فني دخترانه واقع شده!اين دانشجوها هر 2 الي 3 ساعت يه بار به ما سر ميزنن و شكم شون رو سير ميكنن،
من الان 11 روزه كه دارم با شيطون دست و بنجه نرم ميكنم و خدا رو شاكرم كه تا حالا سر بلند از اين جهنم بيرون اومدم،
قصدم از بيان اين حرفها اين بود كه بكم خدا رو هميشه جلوي خودت ببين كه داره به تو ميكه بيا به سوي جاودانكي ،
حالا كه اين فرصت رو بهمون داده كه كنار هم و همراه هم به سوي او بريم واقعأ اكه بخواهيم نا فرماني كنيم واقعأ ظلم كرديم به خودمون،فقط تنها كاري كه ميكني از تنهايي فرار كن زيرا كه مولي متقيان علي(ع) فرمودند كه شيطان در تنهايي مومن را اسير خود ميكند.
هر وقت كه به حمام ميروي درب حمام رو نيمه باز بزار تا احساس امنيت نكني.
ميدونم خيلي سخته اما طاقت آوردنش شيرين تره.
ما همه كه ايجا جمع شديم دردمون مشتركه و از يه جيز رنج مي بريم.باشد يه روزي همه سرمون رو بالا بكيريم
انشاالله
سلام ملیکم
احوال شما خوبه،چطور مطورین
چیز هایی را که دوست دارید،بدست آورید
در غیر اینصورت ناچارید چیزهایی را که بدست آورده اید ، دوست داشته باشید.
حقیقت انسان به آنچه اظهار می کند نیست،بلکه حقیقت او نهفته در آن چیزیست که از اظهار آن عاجز است،بنابر این اگر خواستی
اورا بشناسی نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش بسپار
خاک بخواب نازنین تختی نیست
آواره شدن حکایت سختی نیست
از پاکی اشکهای خود فهمیدم
لبخند،همیشه راز خوشبختی نیست