دیشب به جای 10:30، 12:30 شب خوابیدم.
الان به حدی سرم درد می کنه که واسش واژگانی ندارم.
بگم وحشتناک... بگم فاجعه... بگم انفجار...
خب پسر خوب تو که سردرد مزمن داری، که نباید دیگه دیروقت بخوابی...
پناه می برم به خدا به خاطر اشتباهی که کردم...
ظلمی که به جسمم کردم و دردی که به وجود آوردم...
امروز اولین حقوقم ریخته شد به حسابم (800 تومن)... هر چند اشتباها کمتر از اون چه که باید...
چه حسی داشته باشم الان؟
نمی دونم...
فقط همین که دیگه نمی خواد از این به بعد از بابا پول بگیرم خیلی خوبه...
خیلی زشت بودم برام تو این سن یعنی 26 سالگی هنوز پول خرجیم رو از بابا بگیرم...
پول خرجی که معمولا بالای 500 تومنه!
به بابا گفتم دیگه نمی خواد پول تو جیبی این ماهم رو بدی...
گفت نه بذار مزه ی اولین حقوقت زیر زبونت بمونه...
بنده خدا حساب کرد دید این جوری یه جورایی کل حقوقم همون خرجی ها میشه... چیزی برامون نمیمونه...
خدا سلامت نگهش داره...
خدایا خودت پول حلال برسون دستمون...
و ما رو از هوای نفس مون بگیر...
--------
پ.ن: کپی شده از دفترچه یاداشت شخصی بی هیچ دخل و تصرفی
صرفا واسه اینکه خبری بدم و بگم زنده ام!
یه وقتا آدم فکر می کنه بی خبر موندن بقیه بهتر از دادن خبر بد بهشونه...
هرچند که اتفاقات خوش این مدت هم کم نبود...
فقط مشکل این بود که جسم و روح دردمندی نظاره گر این لحظات بود...
حکایت همچنان باقی است...
هر جا پاگذاشتم خدا همرام بوده و هست
چقدر بده که نباشی باهاش با وجود اینهمه مهربونیش
امروز
هیچ جا نیس برم و بگم الان خدام نیس می تونم این حس سنگین و این شرمندگیو بردارم از رو دلم
نمی خوام باشم تو دنیا
شکست اونم با اینهمه بی حیایی آخه چجوری سرمو بلند کنم دیگه
...
مقدمه:
چند روز پیش برای خواهرم یه گوشی سامسونگ از مدل گلکسی core prime خریدیم
الان دیدم پشت زمینه گوشیش تِمی هست ک مخصوص گوشی s6 سامسونگه
خودش ک خیلی تو فاز این جور چیزا نیست حتما دختراون خواهر دیگه ام براش عوضش کرده.
مؤخره:
آدمی اگه ی کوچولو دقت کنه اون وقت در می یابه ک
شاید این چیزی ک گفته شد حکایت خیلی از اون ها باشه. مگه نه؟
چ لطفی داره ک آدم خودش صفر باشه و نقاب صد بزنه به خودش؟
خیلی از دست خودم و نقاب هایی ک ب خودم زدم شاکی ام
«وَ كَمْ مِنْ ثَناَّءٍ جَميلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ»
چ مضامین بلندی داره این دعای کمیل...
یاعلی
دلم اهلی شدن میخواد
دلم میخواد خدا اهلیم کنه
اما چرا
تو این دنیا
وابستگیم به ادما بیشتره. و در اصل اونا منو اهلی و رام خودشون کردن
و چ راحت وقتی اهلی شدی ولت میکنن
اما یکی هست ک تکه یکی هست ک خاصه
اهلیت کنه ارامش میگیری و هیچوقت تنهات نمیذاره
کاش
بشه منو هم اهلی کنه
وقتایی میشه که زندگی بد تا میکنه بد بیاری میاری
مثل مرگ عزیزا
مثل لحظه های بی کسی و تنهایی
مثل بی پولی شدید و فقر
مثل تنهایی زیاد
خدایا از بلاها دورمون کن
بلاهایی سخت
عذاب هایی سخت
من جز تو کسی رو ندارم
اگرم ندارم پس همه چیز دارم
ای همه چیز و همه کس ..
وجودم را خار و نحیف نکن
پیامبر (ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج۲۰ ص ۲۳)
---
بعد از خوندن این حدیث و پیگیری منبع اون بعد از 2 روز پاکی و بدون نیاز جنسی، رفتم 4 بار خ.ا کردم! نظره شما چیه؟!
متاسفانه تنها دلیله من برا ترک اسلامه! اینم زد وسطه اون دلیل!
دیشب فیلمی دیدم
یه صحنه ای داشت
خیلی ادم توی کشتی بزرگی داشتن میمردن
توی کشتی بمب بود
وقتی همشون فکر میکردن و کاری از دستشون بر نمیومد
نمیدونستن چیکار کنن
وقتی بهشون خبر داده بودن
خیلی جالب بود
لحظه ی مرگ هر کسی مال خودشه
هر کسی برا خودش ناراحت بود
چرا؟
چون ما یبار میمیریم
و یه بار به دنیا میام
هر کسی مسئول کاراییه که کرده
هر کسی مال خودش
کاش تو زندگی کردن هم اینو بفهمم
(1394 بهمن 4، 0:15)n0o0b_sina نوشته است: [ -> ]پیامبر (ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج۲۰ ص ۲۳)
---
بعد از خوندن این حدیث و پیگیری منبع اون بعد از 2 روز پاکی و بدون نیاز جنسی، رفتم 4 بار خ.ا کردم! نظره شما چیه؟!
متاسفانه تنها دلیله من برا ترک اسلامه! اینم زد وسطه اون دلیل!
ببین داداش گلم
خودتم خوب میدونی اسلام دین پاکیه
اگه گفته ازدواج کنین ... حتمن ازدواج 50 درصد ایمان ادمو محکم میکنه
من شرایط ازدواج رو ندارم /
ولی اگه شما داری حتمن ازدواج کن و خودتو دستی دستی بدبخت نکن
من نمیدونم این حدیث رو از کجا اوردی و منبع موثقش چیه؟؟؟
ولی میدونی بزرگترین اشتباه ما تو این سن چیه
چیزای خوب رو بد و چیزای بد رو خوب خود به خود نشون میدیم ...اینجوری حال میده ...
مثلا میگیم
خب من که این خلافو میکنم
خب دفعه بعد قران میخونم یاد خدا مییکنم و با خدا رفیق میشم و اونم منو مثل همیشه میبخشه بعدشم همه چی حله ...
اما
ببین با زندگی خودت چه کردی؟
ببین حال و روزتو
فقط ی نگاه به حال زارت بکن
نمیخوام تمسخر کنم
فقط میخوام به خودت بیای
دشمن
می خواد از هر راهی وارد بشه تا مارو منحرف نشه
دیروز رفتم توی یه سایتی کاری ندارم یه کلیک میکنی 5 تا سایت بی خودی بازم میشه
بهم میگه توروخدا اگه بالای 18 سال نیستید سایت و ببندین (حالا این خودش ادمو بیشتر تحریک میکنه که چه خبره ؟؟؟ من که 28 سالمه ذهنم یه لحظه منحرف میشه چه برسه 18 ساله)
فقط میگم به فکر خودت باش از دست نری اینو برادرانه بهت میگم
شوخی بردار نیست این کارا
پیشنهاد میکنم برو تجربیات کسایی که ترک کردن رو بخون
مشاور و ...
خلاصه کاری بکن
منتظر نباش خودت با دستای خودت خودتو نابود کنی
ه وقتایی ادم میدونه
ولی اصلا اثری از خواستن نیست
بلاخره ادمی که موفق نمی شه حتما خواستنش مورد داره
من قبلا از این حرف ناراحت می شدم
الان باورش کردم
حرف شما درسته اقا داوود
ولی یه خواستن واقعی هم باید باشه
وگرنه این همه تلاش ناموفق وقتی به دلسردی رسید
دیگه هیچی از تلاش باقی نمی مونه
سینا جان منم با این موارد مثل تو مواجه شدم.
توی این جور موارد ، قبل از این که عملی انجام بدی حسابی فکر کن.
به حکمت موضوع ، به معنی واقعی حدیث ، به شرایطش و ....
اگر به نتیجه نرسیدی ، بپرس از دیگران بذار راهنماییت کنن.
من خودم اون وقتا به خودم می گفتم : مگه اسلام نمی گه «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»
خب من هم توان مقابله با شهوت رو ندارم ، پس تکلیفی بر من نیست.
باور نمی کنی چند بار با همین توجیه این کار رو انجام دادم.
چند وقت بعدش (احتمالا) خدا هدایتم کرد و یه خرده که فکر کردم دیدم که
خداوند این تکلیف رو برای من قرار داده
پس حتما من تواناییش رو داشتم که این تکلیف رو قرار داده.
پس این که من بگم توانایی ندارم شونه خالی کردن از بار مسئولیته.
کلا مبارزه کردن با این گره های ذهنی خیلی کمک کننده است.
اما در مورد این حدیثی که گفتی ، شما به یه حدیث نگاه نکن ، شما برو رفتار پیامبر رو در طول چندین سال عمرش بررسی کن.
شکی توی زهد ، تقوا و پارسایی پیامبر وجود نداره
پیامبر کسی بوده که توی سن 25 سالگی با حضرت خدیجه 40 ساله ازدواج می کنه و تا وفات ایشون ازدواج دیگه ای نداشته.
و اگر بعد از اون ازدواجی هم داشته به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی و ... بوده.
در مورد خود حدیث هم باید بری ببینی که خب هدف و منظور اصلی حدیث چی بوده.
این ها رو گفتم چون موضوع مستقیما با پاکی شما ارتباط داشته و گرنه قصدم بیان مسائل اعتقادی یا رفع شبهه و اینا نبوده.
(1394 بهمن 4، 1:09)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]سینا جان منم با این موارد مثل تو مواجه شدم.
توی این جور موارد ، قبل از این که عملی انجام بدی حسابی فکر کن.
به حکمت موضوع ، به معنی واقعی حدیث ، به شرایطش و ....
اگر به نتیجه نرسیدی ، بپرس از دیگران بذار راهنماییت کنن.
من خودم اون وقتا به خودم می گفتم : مگه اسلام نمی گه «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»
خب من هم توان مقابله با شهوت رو ندارم ، پس تکلیفی بر من نیست.
باور نمی کنی چند بار با همین توجیه این کار رو انجام دادم.
چند وقت بعدش (احتمالا) خدا هدایتم کرد و یه خرده که فکر کردم دیدم که
خداوند این تکلیف رو برای من قرار داده
پس حتما من تواناییش رو داشتم که این تکلیف رو قرار داده.
پس این که من بگم توانایی ندارم شونه خالی کردن از بار مسئولیته.
کلا مبارزه کردن با این گره های ذهنی خیلی کمک کننده است.
اما در مورد این حدیثی که گفتی ، شما به یه حدیث نگاه نکن ، شما برو رفتار پیامبر رو در طول چندین سال عمرش بررسی کن.
شکی توی زهد ، تقوا و پارسایی پیامبر وجود نداره
پیامبر کسی بوده که توی سن 25 سالگی با حضرت خدیجه 40 ساله ازدواج می کنه و تا وفات ایشون ازدواج دیگه ای نداشته.
و اگر بعد از اون ازدواجی هم داشته به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی و ... بوده.
در مورد خود حدیث هم باید بری ببینی که خب هدف و منظور اصلی حدیث چی بوده.
این ها رو گفتم چون موضوع مستقیما با پاکی شما ارتباط داشته و گرنه قصدم بیان مسائل اعتقادی یا رفع شبهه و اینا نبوده.
اتفاقا بهترین و قوی ترین دلیل برای پاکی اسلامه و مطح کردن مسائل اعتقادی به نظره من ایرادی نداره! (البته نظره من!)
هیچ منظوری نداشته فقط میخواسته بگه ارتباط با زنان بالاترین لذت توی دنیا برای مَرده، به نظره شما این حرف از زبانه یه پیامبر خوبه یا بده؟ همه جا خوندیم و شنیم با منبع بدون منبع که توی اسلام بالاترین لذت ایمانه خب پیامبر چیزیو که مقابله ایمانه گفته، چرا؟ چون خودشم میدونه همه متاهل نیستن از همون اول پس میگن ایمانو ولش میریم دنباله همین بالاترین لذت! استفاده از کلمه ی زنان هم باعث تشویق به تعدد زوجین توی مرد هاست!
(1394 بهمن 4، 1:10)پارادایس نوشته است: [ -> ]نقل قول: کار به این حرفا ندارم آقا سینا
شمام باید بجای خودتو درست کنی
میشینی عیب و ایراد دینتو میگیری
خب کارایی که اونا دوس ندارن جلوشون(حداقل)انجام نده
مثلا یه کاری برا خودت دست و پا کن
حالا میخواییم تاپیک اشتغال رو راه بندازیم
خیلی توی دید والدین تاثیر داره میگن آفرییین رو پای خودشه بزرگ شده
من قبل اینکه برم سر کار با یه بچه فرق نداشتم
الان نه من بهشون میگم چکار کنن : )
حالام گیم رو بزار کنار گیم میشه چی بزن بزن و بکش بکش حداقل برو ورزش (یا بزار وقتایی که هیچکس بالا سرت نیست که بگن بچست)
خدا میگه
ار تو حرکت
از من برکت
نقل قول: خانم میتوانم یه خواست واقعی از جایی شروع میشه که شما عاااشق هدفت باشی
و اینکه هدفی داشته باشی
و عاشقانه دنبالش کنی
من که گفتم کار دارم خداروشکر از درآمدمم راضیم، ولی خب انسانم بدون تفریح افسرده میشم
اونوقت شما باید به اونی که فوتبال بازی میکنه بگی فوتبال چیه عینه خیلی ببخشید گوسفند میفتید دنباله توپ! خب نشد که...
به ورزش زیاد علاقه ندارم ولی تو فکرشم (صرفا برای جلوگیری از اضافه وزن!)
یکی نیست به اینا بگه گیم یه سرگرمیه کوچیک و بزرگ نداره منم که زیاد بزرگ نیستم!