اگر دنبال مطلب کامل و جامع در مورد مسئله سگ در دین اسلام هستید
این مقاله رو
کامل بخونید
از جمله سوالاتی که در اين مقاله مورد بحث قرار گرفته:
سگ نجس هست يا نه؟
اگر هست پس چرا در قرآن از نجاست سگ سخنی نيامده؟
حال که چنين است فقها حکم نجاست سگ را چگونه برداشت می کنند؟
آيا همه سگ ها نجس هستند حتی سگهايی که استفاده مفيد و عقلايی دارند؟
اصلا چرا سگ نجس هست؟
نجس بودن سگ چه ربطی به حرمت خريد و فروش آن دارد؟
آيا مي توان سگ را در خانه نگهداری کرد؟
آيا نجس دانستن سگ سبب ناديده گرفتن حقوق سگ به عنوان يک حيوان نمی شود؟
و...
در ضمن این نکته رو به یاد داشته باشیم رعایت حقوق حیوانات به معنای این نیست که ما با اونا مثل انسان رفتار کنیم
مثل اینکه به اونا لباس بپوشیم یا بیاریمشون توی اتاقمون یا کارای دیگه
خود اونا اینجور بیشتر اذیت میشن. اونا در محیط خودشون راحت ترند و غریزه شون دنبال همونه
چه بحث های قشنگی بودن کلی چیز یاد گرفتم ممنون از همه [emoji120] [emoji120] [emoji120]
توی کانون یاد گرفتم که خیلی چیزارو نباید جواب داد!...باید گذاشت و گذشت و از رووش رد شد !....حتی اگه جواب ها حی و حاضر توی مشت آدم باشه!......
باید به کتاب رسید به رقص ( همون ورزش آقا هانتر!
)رسید باید به خونواده رسید به کارای عقب مونده رسید!.....و خیلی کارای مهم تر...
در کل باید مثبت فکر کرد.
خواب من حتی تو خواب هم در امان نیستم!
مدام تحریک تحریک تحریک شب هم خیر سرم میام بخوابم تو خواب هم تحرک تحریک وحشتناک و باز هم تحریک.
الانم بشدت خوابم میبره اما میترسم بازم خوابهای لعنتی بیاد سراغم
(1396 فروردين 6، 22:54)smwarrior نوشته است: [ -> ]چرا اکانتتون حذف بشه؟:/
مگ این امکان هس؟
چ جوری حذف میکنین به منم بگین
آرشه دیگه! امروز به مدیریت درخواست میده اکانتشو حذف کنن فردا با اکانت پروفسور آرش برمیگرده [emoji1]
آرش جان خوشحالم که این حسو داری. امیدوارم حس و حالت خیلی خیلی بهتر از این بشه و معنوی!
هنوز هم پیشنهاد میدم از کانون نری.
کانون یه مشوق خیلی قویه... منم وقتی 90 روز پاک بودم به خودم مغرور شدم و از کانون رفتم ولی نتیجهاش چیزی جز پشیمونی نبود.
با گوشیم پیام میدم، اگه کم و کسری بود به من چه
(1396 فروردين 6، 23:07)meep نوشته است: [ -> ]خواب من حتی تو خواب هم در امان نیستم!
مدام تحریک تحریک تحریک شب هم خیر سرم میام بخوابم تو خواب هم تحرک تحریک وحشتناک و باز هم تحریک.
الانم بشدت خوابم میبره اما میترسم بازم خوابهای لعنتی بیاد سراغم
میپ عزیز اون لینکی که آرش گذاشته بود توی کانون رو برو و فایلهاش رو دقیق و کامل گوش بده و عمل کن. [emoji116] [emoji116] [emoji116]
http://mesbetala.com/stop-mas-t-ur-bation-course/
با گوشیم پیام میدم، اگه کم و کسری بود به من چه
خدا میدونه که چقدر دلم میگیره وقتی مییرم پیامایی رو میخونم که برای سال 87 و اون موقع ها هستش!....
یه حس نوستالژیک و غریبی بهم دست میده!...
وقتی پیاماشون رو میخونم بهشون فکر میکنم که الان کجا هستن!؟...یا میرم پروفایلشون رو نگاه میکنم میبنم اون موقع که اینارو نوشتن حدود 24 سالشون بوده و الان توی سال 96 حدود 33 سالشونه!...
شاید ازدواج کردن شاید مجرد موندن ، نمیدونم کجای این دنیا هستن و مشکلشون حل شده یا نه!!؟...
خیلی دلم میخواد ازشون باخبر بشم ، بهشون بگم رفیق ما هم بعد از شماها اومدیم!...بگم ما تازه نفسای کانونیم!....ما اومدیم یه جورایی راه شمارو ادامه بدیم!.....
وقتی میخونم پستاشونو که چقدر همراه هم بودن چقدر همدیگرو دلداری میدادن ، یاد بچه های کانونی امروز میفتم!....
.....
یکی از قدیمی های کانون!...گرچه میدونم هیچ وقت به دستش نمیرسه و این پیامو نمیبینه .. اما هر کجا هست براش ارزوی سلامتی میکنم!
گرفتارم
نسبت به هر مونثی واکنش دارم و اذیت می شم حتی توی تی وی خیلی برام سخته
در حین خواب هم حس می کنم که دچار شهوت شدم و مغزم فقط به سمت و سوی چیزای جنسی معطوف شده ، نمی دونم اسم این بیماری جدیدم چیه ! اما روز و شبُ گرفته و من سوق می ده به لذت جویی دیداری و دست ورزی
از یه طرف خسته ام از این شرایط و حالات از طرف دیگه لذت داره برام
یعنی لبه تیغ قدم برداشتن
نمازهای بی کیفیت الکی و ذات گناه آلود ...
من چرا آلوده شدم به هوس و شهوت
خدا لعنت کنه کسی رو که منُ کشید تو این وادی ممکنه خودم باشم ، لعنت بر خودم که این جوری شدم ...
شهوات رانی و لذت جویی اونم به روش من هیچ پایانی نداره و همش دروغ گفتن به خودمه
من راه نجاتی ندارم
دم اونایی گرم که به موقع ازدواج کردن و راه شیطونو بستن
من اگه الانم ازدواج کنم فایده ای نداره
چون دیگه طبق اسلام زندگی نمی کنم و چشمم هر چیزی رو دیده و رفتارم هرزه شده و یه جوارایی خودمم یه هرزه شدم اما به سبک نوین که شاید کسی متوجه ش نشه
نبود من بهتر از بودن منه
حتی یک روز رو بدون گناه نداشتم
(1396 فروردين 8، 12:09)تـــواب نوشته است: [ -> ]گرفتارم
نسبت به هر مونثی واکنش دارم و اذیت می شم حتی توی تی وی خیلی برام سخته
در حین خواب هم حس می کنم که دچار شهوت شدم و مغزم فقط به سمت و سوی چیزای جنسی معطوف شده ، نمی دونم اسم این بیماری جدیدم چیه ! اما روز و شبُ گرفته و من سوق می ده به لذت جویی دیداری و دست ورزی
از یه طرف خسته ام از این شرایط و حالات از طرف دیگه لذت داره برام
یعنی لبه تیغ قدم برداشتن
نمازهای بی کیفیت الکی و ذات گناه آلود ...
من چرا آلوده شدم به هوس و شهوت
خدا لعنت کنه کسی رو که منُ کشید تو این وادی ممکنه خودم باشم ، لعنت بر خودم که این جوری شدم ...
شهوات رانی و لذت جویی اونم به روش من هیچ پایانی نداره و همش دروغ گفتن به خودمه
من راه نجاتی ندارم
دم اونایی گرم که به موقع ازدواج کردن و راه شیطونو بستن
من اگه الانم ازدواج کنم فایده ای نداره
چون دیگه طبق اسلام زندگی نمی کنم و چشمم هر چیزی رو دیده و رفتارم هرزه شده و یه جوارایی خودمم یه هرزه شدم اما به سبک نوین که شاید کسی متوجه ش نشه
نبود من بهتر از بودن منه
حتی یک روز رو بدون گناه نداشتم
تواب جان هیچ کار غیرممکنی وجود نداره
مشکل اینجاست که تو خودت نمیخوای... باور کن نمیخوای! این حرفها و نتیجهای که ازش گرفتی هم برای اینه که وجدان خودتو آروم کنی.
فرار سادهترین راهه!
اون اوایل که من میخواستم ترک کنم بیشتر از دو سه روز دووم نمیآوردم و میگفتم من نمیتونم!
بعد که نشستم با خودم فکر کردم دیدم آیا واقعا نمیتونم یا نمیخوام که بتونم؟!
صادقانه جواب خودم رو دادم که: خودم نمیخوام! وگرنه هر انسانی آزاد و با اراده خلق شده... هیچ آدمی نمیتونه بگه من هیچ ارادهای از خودم ندارم.
تو هم وقتی وسوسه میاد سراغت انقدر به خودت تلقین میکنی نمیتونم و نمیشه که واقعا نمیتونی... همونطوری که توی رهروان بحثش شد همه اینا از تنبلیه! تنبلیت میاد باور کنی که میتونی... تنبلیت میاد مقاومت کنی... تنبلیت میاد بگی نه! چرا؟! چون لذتبخشه،هم تنبلی هم شهوت!
تنبلی رو بذار کنار به خودت یه تکونی بده.
فکر میکنی بچههایی که توی همین کانون روزهای پاکیشون زیاد شده وسوسه نمیاد سراغشون؟ هممون دردمون یکیه... منتها هرچقدر که با تنبلی مقابله کنیم همونقدر روزهای پاکیمون بیشتر میشه.
(1396 فروردين 7، 9:47)tanha نوشته است: [ -> ]سلام.حالتون خوبه ؟
امیدوارم همگی شما یه روزی مثل من برای تشکر از کانون بهش سر بزنین
روزی که همه غم و غصه هاتون تموم شده
کانون جان تولدت مبارک.....
سلام.
تنها خانم این چه دعاییه میکنید؟
فکر کنم باید بمیریم بعد تازه اون دنیا هم جز بهشتیها باشیم که همچین روزی رو ببینیم
تازه اون موقع شاید نشه بیایم به کانون سر بزنیم نمیدونم نت و اینا وجود داره اون ور یا نه
شایدم کانون وجود نداشته باشه
......................................................................................................................
وقتی که عمه م که ماه پیش رحمت خدا رفت رو خاک کردیم واسه اولین بار خیلی به مراسم تدفین و قبر نزدیک شدم. لحد رو که گذاشتیم جوری با گل روی لحد رو عایق کاری کردنیم با داداشم که هوا هم راه نداشت اونجا.بعدم با همکاری پسراش و برادرام و بابام سه سوته کلی خاک ریختیم روش و اومدیم.
ماموریت انجام شد.این همه کاری بود که ماها واسش کردیم. فوقش یه فاتحه و صلواتی هم فرستاده باشیم.
اون موقع آدم تنها نباشه مهمه اعمالش به صورت یه همنشین خوب کنارش باشه خیلی مهمه
دو روزه این دنیا تنها باشیم و بی مونس و همدم چه باک؟؟؟
سلام
منو که نمی شناسید ولی تولد خیلی سالگی کانون مبارک
ان شالله که همه بچه ها موفق باشند و مراحل موفقیت رو طی کنند.
سال خیلی خوبی هم داشته باشید با تاخیر
در پناه خدا
سلام میخوام نام کاربریم رو عوض کنم ممنون میشم نظراتتون رو تو صفحه شخصیم اعلام کنید..