خدا جونم
فقط همین 15 روز اختصاصی هوامو داشته باش قول میدم بعدش دیگه غر نزنم
خدایا چرا مامان و بابا ها درک نمیکنن
بابا درک نخاستم حداقل اعصاب بهم نریزید
خدایا دیگه نمیگم چرا این همه ازت دورم.
خودت منو به خودت نزدیک کن
همونطوری که تا الان این همه بهم لطف کردی و در ازای اون تو رو ناراحت کردم
خودت وضعیتمو میدونی خودت درکم میکنی میدونی چقدر تنهام نه دوست خوب دارم نه توی شهر خودمم . پدر و مادرم هم که فکر میکنن من دارم توی بهترین شرایط زندگی میکنم
خدااااااااااااا منو تغییر بده
زندگیمو تغییر بده
نابود میشم وقتی گناه کبیره می کنم و ذره ای عذاب وجدان ندارم
منو توی این دنیا پاک کن
نه برای بهشتت
نه برای جهنمت
برای رسیدن به احساس رضایت
برای رسیدن به احساس آرامش
برای درک صحیح زندگی
برای پایان دادن به این تلاطم.
دارم خودمو استعدادامو نابود میکنم
کمکم کن
ساﻋﺖ ﻫﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﻭﺵ ﺑﻪ ﮐﺎﺷﯽ ﻫﺎﯼ ﺣﻤﻮﻡ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯿﺸﯽ . . . !
ﻏﺬﺍﺗﻮ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ . . .
ﺻﺒﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺷﺎﻡ ، ﻧﺎﻫﺎﺭﻭ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ !
ﻟﺒﺎﺳﺎﺕ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺖ ﻧﻤﯿﺎﺩ . . .
ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﻗﯿﭽﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ !
ﺳﺎﻋﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
ﺍﻭﻧﻮ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯿﺸﯽ . . . !
ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻻﯼ ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻮ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ . . .
ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﺎﻟﺶ ﺧﯿﺴﺖ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﻩ !
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻩ . . .
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ !
ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﭼﯿﻪ ؟!
ﻋﺠﯿﺐ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ . . .
واسه....
یه روزی می فهمید
اون که رفته دیگه رفته دیگه برگشتم نداره (درباره ی زمان)
اگه دوست داشت نمی رفت حتی واسه ی یه لحظه ( 3> )
صبرکن سهراب
.
.
.
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی مردم شهر بیزارم.
بچه ها واسم دعا کنید دارم جایی میرم ببینم نتیجه کاری که کردم چی شده!؟یعنی با نتیجه ی این سرنوشت من رقم میخوره
فقط دعا کنید همون جوری که دوس دارم پیش بیاد
نکنه بخاطر اینکه دیشب تا مرز شکستن رفتم خدا جوابمو نده
خدایا کمک کن موفق بشه.
ابول برو جای دیگه تو این تاپیک چی کار می کنی
همیشه برام سواله که حضرت علی چرا مساواتو رعایت میکرد
ولی اونیکه حضرت علی رو آفرید مساوات رو رعایت نکرد؟
یکی سالمه یکی فقیره یکی معلوله یکی نابینا وناشنوا اگه کسی میدونه بگه
یعنی اگه من اینطورم ظرفیتم کم بوده یعنی اگه سالم بودم آدم بدی میشدم
خدا که منو نیافریده بود از کجا میدونست من چه راهی رو انتخاب میکنم
یه پسری تو مشهد بود نابینا بود 7 سالش بود میگفت فلانی الان امام رضا خوابه
خسته و کلافه ام از این زندگی ، از این بی کاری ، از این بی پولی ، از این بی کسی ، از این تنهایی ، از این نیاز ، از این خلا های عاطفی پر نشده ، از خودم و از این وضعیت . نه کاری ، نه دلخوشی ، نه تفریحی ، نه همدمی ، روزهای تکراری و هر لحظه اش عذاب آور . خدایا خودت رو یک لحظه جای من گذاشتی ؟ تو بی نیازی و من پر از ضعف و نیاز ، نیاری که تو در من قرار دادی پس خودت هم راه برطرف کردنشو براورده کن . دیگه واقعا بریده ام . هم سن وسال های من که بعضی هاشون اهل هر رابطه ناجوری بودن حالا برای خودشون زندگی و زن وبچه دارن و من که رویام پاک زندگی کردن بود هنوز اسیر این زهرماری هستم و دارم دست و پا میزنم و هر روز خسته تر از دیروز تلاش ناامیدانه ای دارم . لعنت به این وضع و لعنت به این زندگی . امروز خیلی حالم بده دوست دارم چشمام رو ببندم و دیگه باز نکنم . حالم بده ، خرابم خراب
(1391 بهمن 4، 20:47)آزاد نوشته است: [ -> ]خسته و کلافه ام از این زندگی ، از این بی کاری ، از این بی پولی ، از این بی کسی ، از این تنهایی ، از این نیاز ، از این خلا های عاطفی پر نشده ، از خودم و از این وضعیت . نه کاری ، نه دلخوشی ، نه تفریحی ، نه همدمی ، روزهای تکراری و هر لحظه اش عذاب آور . خدایا خودت رو یک لحظه جای من گذاشتی ؟ تو بی نیازی و من پر از ضعف و نیاز ، نیاری که تو در من قرار دادی پس خودت هم راه برطرف کردنشو براورده کن . دیگه واقعا بریده ام . هم سن وسال های من که بعضی هاشون اهل هر رابطه ناجوری بودن حالا برای خودشون زندگی و زن وبچه دارن و من که رویام پاک زندگی کردن بود هنوز اسیر این زهرماری هستم و دارم دست و پا میزنم و هر روز خسته تر از دیروز تلاش ناامیدانه ای دارم . لعنت به این وضع و لعنت به این زندگی . امروز خیلی حالم بده دوست دارم چشمام رو ببندم و دیگه باز نکنم . حالم بده ، خرابم خراب
داداش چرا خودتونو با این و اون مقایسه میکنید!!؟؟
اگه بخواید مقایسه کنید که فنا میشین
یه سریامون اومدیم اینجا از پدرومادرامون ناله کردیم گفتیم وای اگه اونا اینجوری نبودن ما اینجا نبودیم....
منم گفتم اگه میخواید خودتونو با کسی مقایسه کنید با پایین تر از خودتون مقایسه کنین که یادمه زندگی یه نفرو اینجا نوشتم که خیلیا بعد از اون قدر پدرومادراشونو دونستن
آقای آزاد اگه خدا دوستون نداشت الان اینجا نبودین
بزار خودمو بگم من انقدر احمق بودم که حتی خبر نداشتم خ.ا گناه کبیره اس وقتی خیلی اتفاقی با کانون آشنا شدم فهمیدم ای دل غافل چقد من نادون بودم و تو خواب جاهلیت به سر میبردم
با کانون آشنا شدن یعنی چی!؟ یعنی عشق یعنی رحمت یعنی نزدیکی به خدا یعنی دوری از گناه
دیدین یه دوستی هزار بار بهمون خوبی میکنه ولی یه بار یه اشتباه میکنه مگه اون اشتباشو ما یادمون میره اصن دیگه خوبیاشو نمیبینیم
این دقیقا مثه زندگیو اتفاقاشه
روزای خوشیشو نمیبینی و از خدا بابتش تشکر نمیکنیم
ولی تا یه اتفاق بد می افته میگیم آخه خدا چرا ؟؟؟؟؟!! چطور واسه شادیامون یه بار نگفتیم آخه خدا چرا!؟!؟
درمورد دوستاتون همونایی که الان سرپرستن ! شما مطمئنید اونا الان غرق خوشبختی ان!!؟؟؟
داداش هرکاری پاخوری داره مطمئن باش اگه اونا هم تو گذشته کار اشتباهی کردن پاشو خوردن
ولی لزومی نداره بیان بگن فلانی من فلان کارو کردم چوبشم خوردم ..........
من بارها و بارها شده گفتم زندگی باور انسانهاست
شما وقتی باور کنید که جای ناامیدی و غصه تو زندگی شما نیست اون وقت نتیجه شم میبینید
هیچی نمیفهمم ...
حداکثر چیزی که میتونم بفهمم اینه که 27 سال خیلیه ... خیلی
یعنی اونایی که سالمن ظرفیتشون زیاده که سالمن
پس هیتلر و یزید و رضاشاه اینا چرا معلول نشدن
سلام
میشه ازتون خواهش کنم ک برین کتابهایی ک علما در مورد عدل الی نوشتن رو مطالعه بفرمایین؟؟
اینطوری راحت تر ب جواب تمام سوال هایی ک دارین میرسین..
بچه ها اینجا ممکنه بدتر بکنن نگاه شما رو..
خدا رو ب بزرگی بپذیرین و از راه برین سمت پیدا کردن جواب هاتون..
صمیمانه براتون آرزوی موفقیت میکنم..
یاعلی.
باشه ولی من همینارو تو کتابا خوندم وهیچ نتیجهای ندیدم فقط اینو فهمیدم که کسایی که در این دنیا معلول بودن بی حساب وارد بهشت میشن همین