(1390 خرداد 8، 23:12)faeze نوشته است: [ -> ]بچه ها!
من هی میخوام یه چیزی بگم، هروقت میام اینجا و درد دلای بقیه رو میخونم، مال خودم یادم می ره!!!
بچه هااااا :(
من یه نفرو دوست دارم، خیــلــــــی زیــــــــــــــــــــــــــآد!!! هم دانشگاهیمه. ولی نمیتونم بهش بگم. یعنی نمی خوام من پاپیش بذارم. کلا مخالف اینم که دختر اول پیش قدم بشه. این قضیه خیلی اذیتم می کنه. همه فکر و ذکرم اونه. سال دیگه فارغ التحصیل می شه من اونوقت چــــی کـــــار کنــــــــم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش می تونستم پا روی غرور و اعتقادم بذارم و خودم بهش بگم.
اگه بگم ولی اون منو نخواد رسما پودر می شم!!!
کمکم کنید
این که ناراحتی نداره
اگه به این روشی که من میگم عمل کنید به احتمال زیاد موفق میشید
اولا ی واسطه لازمه. واسطه باید مرد باشه (شما دخترید دیگه؟) چرا که اگه از طرف ی خانم شما بش یشنهاد داده بشید، کار خراب میشه و میفهمه و ممکنه حتی اگه قبول هم بکنه بعدا توی زندگی مشترک مشکل براتون پیش بیاد!
این واسطه نباید مستقیم بره بگه فلانی رو برای ازدواج میخای یا نه!!!!
مثلا میره میگه: (فرض کنید اسمش بهنامه)
بهنام جون برنامه ات برای بعد دانشگاه چیه؟
میگه مثلا فلان.
بعد میگه ازدواج پس چی میشه؟
اونم نظرشو میگه.
بعد میگه فک نمیکنی اگه از الان ب فکرش باشی بهتره؟!
اونم نظرشو میگه (دقت کنید نظرش مهم نیست)
بعد یه جمله تو مایه های این چیزی که من میگم "فکر کنم خانم فلانی گزینه خوبی باشه بری ازدواج. البته اگه بفهمه که من بت چیزی گفتم سرمو میکنه! و روحش هم از این قضیه خبر نداره و (خلاصه اینجور حرفا)"
بعد مزه دهن پسره رو میفهمه و اگه دید بدش نمیاد بهش میگه که بهتره بره خاستگاری شما
تا یادم نرفته اگه اینترنت پر سرعت دارید حتما این فایل رو دانلود کنید حتما حتما حتما توی این لینک فایل
جلسه دهم رو دانلود کنید. روش کامل خاستگاری خانم ها از اقایون رو توضیح میده.
http://banoo.net/thread-15825.html
بازم کمکی خاستید بگید
ایشالا خوش بخت بشید
سايتي كه ققنوس جان معرفي كرده باز نشد
يه روش ديگه هم اينكه برين توي سايت شبكه 3 ، مباحث برنامه گلبرگه آقاي دهنوي رو دنبال كنين. راهنماي خوبي مي تونه باشه. روي كمك من هم حساب كن. هر چي باشه ما جوشكاريم ها
(1390 خرداد 9، 8:27)ققنوس نوشته است: [ -> ]بازم کمکی خاستید بگید
ایشالا خوش بخت بشید
آقا امیر علی، ققنوس و تمنای وصال، دوستای خوبم!
از همتون بابت راهنماییاتون ممنونم.
فقط یه چیزی! من واسطه مرد از کجا بیارم؟!!! فقط رو یکی از پسرای کلاسمون می تونم حساب کنم، اونم انقدر با همه راحته تابلو می شه که خودم بهش گفتم!!!
جوشکار عزیز! شما خانومید یا آقا؟!!!
دوستان من چند روزی نیستم! یعنی می رم برای فرجه و به اینترنت دسترسی ندارم :(
ژودی میام و از کمکای خوبتون استفاده می کنم
فعلا :13:
خودمان کرده ایم که لعنت بر خودمان باد
دلم واسه دوتا رضا تنگ شده
چرا پست نمیدن ؟
راستی منم یه مدت نیستم از شرم خلاصین !
(1390 خرداد 9، 14:03)faeze نوشته است: [ -> ] (1390 خرداد 9، 8:27)ققنوس نوشته است: [ -> ]بازم کمکی خاستید بگید
ایشالا خوش بخت بشید
آقا امیر علی، ققنوس و تمنای وصال، دوستای خوبم!
از همتون بابت راهنماییاتون ممنونم.
فقط یه چیزی! من واسطه مرد از کجا بیارم؟!!! فقط رو یکی از پسرای کلاسمون می تونم حساب کنم، اونم انقدر با همه راحته تابلو می شه که خودم بهش گفتم!!!
جوشکار عزیز! شما خانومید یا آقا؟!!!
خوب من که نگفتم حتما آشنا باشه!
ببینید معمولا بچه هایی که توی بسیج یا انجمن علمی هستن، قابل اعتمادن. مخصوصا انجمن علمی.
بالاخره شما توی این چند سال باید فهمیده باشید که کی قابل اعتماده و احیانا میتونه ماموریت رو انجام بده.
قرار نیست شما با این واسطه راحت باشید. قرار هم نیست که به آقای داماد زیاد نزدیک باشه.
یه نفر که جفتتون رو در حد سلام علیک و احوال پرسی بشناسه. سر زبون هم داشته باشه بد نیست
اگرم نشد دست به دامن مسئول نهادتون بشید.
حتما کمک میکنن. اصولا تو این جور مسائل واردن. هدف اصلیشونم همینه
شوخی کردم.
بازم کمک خاستید بگید
سلام
آقا امین .. چه بامزه..! ققنوس چی میگه.. شما کجا رو میگیرن؟!! چه ربطی دارن به هم؟!!
و تازه منظور ققنوس خان هم همین بود که به کسی که میشه اعتماد کن.. اون بحث کارت یه مثال بود!
و
فائزه جان.. من خوب میفهمم چی میگی.. خیلی خوب..!
از نظر من سعی کن محبتی رو که داری جهت بدی.. خودت کنترل کن .. نذار دست و پاگیرت بشه.. عشقهای یه طرفه دردسره!!!
و در مورد پیشنهاد آقا ققنوس هم .. من مخالفم..
هر چند که دوستی دارم که تو محل کارش همین کار رو کرد و اون آقا خیلی مودبانه گفته بود نه!!!
دوستم خیلی قویه.. کنار اومد با این موضوع.. اما تو قوی هستی؟!
(من خودم مطمئنم اگه همچین موردی برام پیش بیاد هیچی از اعتماد به نفسم باقی نمیمونه!!
)
مراقب خودت باش!
تو میتونی مدیریت کنی وجودت رو.. در هر موردی.. حس علاقه هم جدا از این قاعده نیست..!
موفق باشی و شاد..
یاعلی.
خسته شدم
شکست بعد شکست
ناامیدی بعد هر امید
شب سیاه بعد هر صبح سپید
این همه آرمان خوب
این همه امید خوب
این همه آرزوی خوب
آخه چرا ؟
اصاب مصاب ندارم. الان مي چسبه يه نفرو گير بيارم آي بزنمش آي بزنمش. از ديشب فاتحه روح و روان ما رو خوندن اين خانواده. از همه چيزم به خاطر خانوادم گذشتم. از عشقم. از آرزوهام. از اميدهام. حالا ديشب ....
بيا و خوبي كن ! به خدا من هم خسته شدم. اين بار زندگي داره شونه هامو مي شكنه آخرشم مي گن خوب غلط كردي مي خواستي اين كارا رو براي ما نكني. هيچي براي خودم ندارم. همه چيزم رو به نوعي وقف خانوادم كردم آخرشم با متلك جوابمو مي دن. اي روزگار نامراد. كاش يه كيسه بكس داشتم . آييييييي نفس كش
یه بالش محکم گیر بیار
کیسه بکس نمیشه ولی خوب از هیچی که بهتره
فقط مراقب باش پاره نشه که پرش همه جا پخش میشه !
(1390 خرداد 10، 22:52)توبه18 نوشته است: [ -> ]خسته شدم
شکست بعد شکست
ناامیدی بعد هر امید
شب سیاه بعد هر صبح سپید
این همه آرمان خوب
این همه امید خوب
این همه آرزوی خوب
آخه چرا ؟
سلام
من يه كم نفهميدم منظورتونو آقا اميرحسين..!
چرا چي؟!
چرا حلقه ها رو حلقه ندونستين؟؟!!
ميشه توضيح بدين؟!
ياعلي.