[dir=rtl]برگشتم ...
تلخ بود ... سخت بود
حس میکنم خیلی ضرر کردم ...
کوله باری از تجربه م ... تجربه ای که خیلی گرون تو بازار زندگی خریدمش!
ولی با این حال فکر میکنم زمان خوبی برگشتم
نمیدونم ...
شرح حالم بود در اولین ساعت آخرین روز سال 93[/dir]
اقا اصلا شورشو در اوردن
شما میگی تو یه سری تاریخا ایشون احتمالا کشته شدن
خوب؟
یعنی باید فاصله همه اینا رو مراسم بگیریم؟
میگم چطوره از شهادت امسال تا شهادت سال بعد رو هم مراسم بگیریم؟
هر چیزی یه حدی داره نه؟
یه عمدی وجود داره
یه عده تو خودمون میخوان بقیه رو از دین متنفر کنن
و البته به خوبی موفق شدن
و البته متسفانه همین مراسمات منبع درامد خیلی خوبی واسه مذهبی نماها هست
که اونا هم البته درون جامعه خودمونن
[dir=rtl]امیدوارم خوشتون بیاد رفقا
یه جور درد دله...http://uplod.ir/vk4z64i84bio/Untitled_Session_1_mixdown.mp3.htm[/dir][dir=rtl] [/dir]
سلام بچه ها
الان اینقد از استرس عرق کردم که نگو
امرو جشن 30 روزگیم بود
حالا ما رفتیم چندتا سایت ناجور...یعنی هی صفحه عوض کردم که اصن نیگا نکنم
خلاصه ما اومدیم..
ول کردیم اومدیم پاشیم.... ایندفعه متابویلسم بدنی فرصت نداد..
خلاصه رفتم ورزش سنگین...رکاب زدم
الان خیلی ناراحتم..... زیاد وضع خراب نشد واسم ولی خب بالاخره تقصیر من بود که بدنم چپ کرد
کمر شکن شده وسوسه
چندین ماه بود همچین روز سختی نداشتم از یه هفته پیش شروع شده امروز دیگه کشنده شده
الان نه با عکس مشکل دارم نه با فیلم نه با سایت نه با نامحرم
الان فقط فراهم شدن شرایط گناه داره اذیتم میکنه کسایی دارن دعوتم میکنن به گناه کسایی که خاطره های بدی ازشون دارم
شرایطی که قبلا توشون لغزش کردم و الان دارم تصویر سازی میکنم
چه سال نفس گیر شروع شده
خدایا به خیر کن
خدا جونی
کاری که فکر میکردم درسته رو انجام دادم
قسمت میدم تو این سال جدید قلبمو آروم کن
چقدر ادم بعضي غصه ها رو مي شنوه
دلش مي گيره
خيلي ناراحت شدم اقاي اونلي بوگاتي
يه جورايي ما ها كه مراقب خودمون باشيم انگار مراقب همديگه هم هستيم
(1394 فروردين 1، 19:06)only bugati نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
الان اینقد از استرس عرق کردم که نگو
امرو جشن 30 روزگیم بود
حالا ما رفتیم چندتا سایت ناجور...یعنی هی صفحه عوض کردم که اصن نیگا نکنم
خلاصه ما اومدیم..
ول کردیم اومدیم پاشیم.... ایندفعه متابویلسم بدنی فرصت نداد..
خلاصه رفتم ورزش سنگین...رکاب زدم
الان خیلی ناراحتم..... زیاد وضع خراب نشد واسم ولی خب بالاخره تقصیر من بود که بدنم چپ کرد
جای شما بودم فیلتر شکن و از رایانه ام پاک میکردم خیلی خوب میشه اینجوری کمتر تو دردسر میفتیم چون واسه خودم کارساز بود گفتم شاید برا شما هم باشه...
اخرش نفهمیدم دیروز خ.ا انجام دادم.... یا نه بدنم خودش بخاطر.... تحریک شد
بهرحال امیدوارم مورد دوم باشه...اخه عوارضش هم در بدنم نیومد...نه خستگی نه کمردرد
فردا بندازیم تو خط 40 روزه یا امروز؟؟؟ اخه نماز صبحم غذا شد
از دیروز عصر خیلی کلافه هستم
دارم رو خودم کار میکنم ولی اثر چندانی نداشته
فک کنم تو این خونه هایی که عید دیدنی رفتیم یا اومدن خونمون چشم زدنم
....
نخندید راست میگم اخه چند روزی بود اینقدر حال و احوال دلم خوب بود که خودم تعجب میکردم
چه میدونم شایدم خودم خودم و چشم زدن به نظرتون میشه....!!!!!!!!!
به هرحال الان یکم باید اعتراف کنم از لحاظ روحی داغونم ...مثل بچه های کوچیک که دنبال بهونه باشن دعوا کنن و بعدش بزنن زیر گریه و زار و زار گریه کنن....
به هر حال هنوزم تلاشم رو میکنم یکم بهتر بشم اخه به اندازه کافی دیشب قبل خواب گریه کردم امروز به زور با مداد و سایه و ....چشامو درست کردم اومدم جلوی مهمونااا
مثل کسایی شدم که انگار سرما خورده اونم روزای اول عید....
برام دعا کنید یکم بهتر بشم که نکنه شیطون بیاد تو جلدم تازه رفتم تو بیست روزه اصلا نمیخوام خرابش کنم .....
خدایا خودت کمکمون کن.....
راستی امسال عید تا اینجا که اصلا طعم عید نداشت نمیدونم چرا خیلی حوصله ام سر رفته
خدارو شکر اینجا هست بیام دو کلمه حرف بزنم خالی بشم باز
....
ام 12 جون دم پختک درست کن با اقاتون برید پارک
اهلش هستی؟
شام این کار رو کن
سلام دوست عزیزم
متاسفانه هوا اینجا هنوز حسابی سرده نمیشه رفت پارک یا باغ برای نهار یاشام باید منتظر بمونم هوا یکم گرم تر بشه...
امرو هم مثه دیروز شد.....
عیبی ندار ما پر رو تر این حرفاییم
بریم 40 روز پاک و خوب بشیم