والا من که خودکشی نمیکنم . ولی اون خیلی مقاومت نمیکنه. بیشتر از خودم نگرانه اونم. خبری ندارم ازش . اگه خودکشی کرده باشه چییییییی :(((((((((
دوسش دارین قبول ولی به چه قیمتی؟؟
به قیمت از دست دادن روحیه خودتون!!؟؟
نمیدونم.اگه نگرانش هم نباشم بازم فرقی به حالم نمیکنه. فقط اینطوری دلشوره دارم. اونطوری ندارم
فکر کنم چاره ای جز صبر تا فردا ندارم. باید برم دکتر .
از مشکل دوستتون که بگذریم میرسیم به خودتون
چرا انقدر زندگی رو سخت میگیری؟
چرا یکم به نعمتایی که دورته دقت نمیکنی؟
چرا ناشکری میکنی؟؟
محمد جان
پسر ...
برای رفیقت دعا کن ...
تو که اینقدر دوسش داری دعات رو خدا به دلش میندازه ...
زندگیم قبلا خوب بود. یه زندگی اروم. ولی الان اون ارامشو ندارم.
سختی زیاد کشیدم قبلا . نمیدونم چی کار کنم با سختی ها
در مورد فشار روحیه 3-4 ساله هم کاربرد داره؟
سلام شب بخیر
منم قبلا خودکشی کردم اونم بخاطر اشتباهات و مشکلاتی که خودم باعثش شدم
اما قبلا اینجوری فک نمیکردم و همه رو مقصر میدیدم الا خوده مغرورمو
اگه آدم قبول کنه هر خلافی ی تاوانی داره و هر بهشتی ی بهایی دیگه ظعیف نیس و مردونه پایه همه چی وا میسه و خودکشیم نمیکنه
امید وارم واقعت اینطوری شه. یک روانپزشک خوب میشناسم. فردا باهاش حرف میزنم ببینم کی وقت میده
ایشالا خدا کمک میکنه
خدا خیلی مهربونه
من خیلی خدا رو اذیت کردم،خیلی مسخرش کردم،خیلی جلو روش گناه کردم...
اما خدا از همیشه مهربونتر میشد و چیزایه خوب خوب میذاشت سر رام
یا زهرای مرضیه من که خوب نیستم میخوام بشم کمکم کن
پس تو این انجمن تنها کسی نیستم که فشار زیاد روحی داره! امید وارم حال همه خوب بشه و باشه
حسه گناه و ترس از بی آبروی
اینا چیزه کمی نیس
نمیدونم شاید منم ی روز سکته کردم از این همه رسوایی که خودم مسئولشم