(1389 مهر 20، 14:18)akbar1 نوشته است: [ -> ]امروز حالم بهتره . یه 24 ساعتی میشه تو ترک هستم
احساس میکردم مثل معتاد ها بدم درد میکنه . اینا درشب کوه کندم که اینقدر کوفته هست بدم . میدونم اولش یه خو.رده سخته ترک کردن ولی بعدش همه چی درست میشه
میخوام بگم این تو بمیری دیگه از اون تو بمیری ها نیست
همین روح ورزشکاریته که مارو کشته
همین خط و برو جلو.........
[/quote]
همین روح ورزشکاریته که مارو کشته
همین خط و برو جلو.........
[/quote]
اتفاقا امروز کلی ورزش هم کردم از این توتال کور ها خریدم و باهاش ورزش میکنم به همه هم توصیه میکنم باهاش کار کنند چون واقعا تاثیر داره اصلا ربطی به چاقی و لاغری نداره کمر ادم رو ماساِز میده و سر حال میایی
این روزها همش فیلم و سریال میبینم تا سرم گرم بشه و فکرم منحرف نشه
سریال هایی که در حال دیدنشون هستم
قهوه تلخ
قلب یخی
ترمیناتور
اشنایی با مادر
fring
dextor
اینا تموم بشن باید یه سری جدید بخرم
[align=center]
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند........آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی........باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمیکشد........هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست........آن به که کار خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزید عشق........اهل نظر معامله با آشنا کنند
حالی درون پرده بسی فتنه میرود........تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار........صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب........بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم........ترسم برادران غیورش قبا کنند
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور........اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان........خیر نهان برای رضای خدا کنند
حافظ دوام وصل میسر نمیشود........شاهان کم التفات به حال گدا کنند
راستش الان نزدیک به 25 روزه که پاکم تو این مدت هم هزار بار دچار لغزش شدم اما به خواست خدا دوام آوردم.میدونید یک معتاد باید موادش جور باشه و همه شرایط براش مهیا باشه تا مصرف کنه اما این لامصب از اعتیاد هم بدتره چون هر لحظه امکان داره بشکونی.بدترین موقعش هم زمانی هست که اطرافیانت خبر ندارن بر تو چه میگذره و مرتبا ناخواسته تو رو تحریک میکنند و تو باید برای حفظ وجهه با اونا همراه بشی.من طی قولی که به یک دوست دادم هنوز تو ترکم اما این ترک زندگی منو تحت شعاع قرار داده و باید از خودش اجازه بگیرم تا حداقل هفته ای یکبار به اونجا سر بزنم.
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
جناب آرمان 67به خوب موضوعی اشاره کردید
بچه ها کمتر به سایت سر میزنن
ولی باید ریشه یابی بشه و ببینیم چه کسی یا کسانی مقصر هستند؟
مثلا خود من یکی از دلایلی که دیگه خیلی کم کانون میایم اینه که:
1-بعد72 روز ترک هنوز یه ستاره هم نگرفته ام.نمیخوام بگم عقده ستاره دارم.نه بخدا.ولی وقتی که قانون سایت اینه که بعد از یک ماه ترک باید یه ستاره به بچه ها بدن
من خودمو میگم وقتی میبینم که بهم ستاره ندادن.احساس میکنم که بهم توجهی نمیشه.و انسان هم وقتی میدونه که تو یه مجلسی بهش بی توجهی میشه.خوب تو اون مجلس نمیره.
2-من به هرکدوم از بچه(البته بجز بعضی ها)هر چی پیام خصوصی میدم.جوابمو نمیدن.خوب من به امید 4 تا صفحه یا متن دیدن تو اینترنت که کانون نیومدم.به امید این بچه ها و هدف مقدسی که داریم اومدم کانون.وقتی میبینم که بچه ها برام ارزشی قائل نیستن خوب کانون هم نمیام
به امید اینکه هر کسی تو کانون وظیفه خودشو به خوبی انجام بده تا کانون دوباره مثل قبل بشه.
امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم
یاعلی
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
سلام
این امضای رکسانا (eesp) هستش :
" ...من نه عاشق هستم
و نه محتاج نگاهی که بلغزدبر من
من خودم هستم و یک حس غریب
که به صدعشق و هوس می ارزد.... "
خیلی زیباست ... نه ؟؟
من فکر میکنم پیام خصوصیهامون خرابه ، چون هیشکی جواب من رو نمیده ...
سلام
پیشاپیش ورود مفتخرانه سها خانوم رو بر همه کانونیها و غیر کانونیها تبریک میگوییم !
سلام و درود و رحمت خدا بر شما !
سلام سها خانم
وای که خوشحالم کردی تنها خانم
سها خانم خوش اومدید، دیگه داشتم از برگشتنتون نا امید میشدم
خدا رو هزار بار شکر
اگه ميخندين وقتي ارسالمو ميبينين..حق دارين..اما فقط يه كم ها..بيشتر راضي نيستم! :دي
گفتم كه يه دوستي بهم ميگه سست عنصرم!!!
دوستاي خوبم رفتنم براي كانون بود و اومدنم هم...
همونقدر كه اون رفتن درست بود اين اومدن درسته...لطفا نذارين به حساب ناز...كه كلا بلدش نيستم...فكر كنم تمام دلايلم از اين رفت و آمد رو بشه تو همين مجمل گنجوند:
....رفتم تا نبينم ...و اومدم تا نبينم....
"تا يار كه را خواهد و ميلش به چه باشد..."
چند تا نكته رو بگم تا يادم نرفته(كه اين روزا به شدت فراريه حافظه ام :دي )
از همه دوستايي كه به خاطر رفتنم پست دادن و محبت داشتن...يا حتي گله داشتن...اونايي كه درك كردن..اونايي كه بهم حق ندادن.. اونايي كه بيتفاوت بودن ..اونايي كه كلا نبودن... از همه ممنونم...دقيقا از 94 نفري كه اسمشونو آوردم ممنونم...
(يه اعتراف..هفته اول نه ..اما هفته دوم مهمان كانون بودم...و ظلم بود سكوت! )
و
يه سوال ..
به نظر شما(اونايي كه شامل اين سوال ميشن) تا حالا حرفايي كه با هم زديم (تو مسنجر) ضروري بوده؟ واسه شما ضرري هم داشته از طرف من؟
ميخوام نتيجه گيري كنم...به جوابتون نياز دارم..ممنون ميشم بگين...
و
اينكه نميونم چي برام مقدر شده...در هر حال تمام سعيم رو ميكنم هرچي كه باشه درست انجامش بدم...
و
به آقا اميرعلي وآقا مجتبي تبريك ميگم ...كاملا لايق بودين واسه اين عنوان ها...
و
همه رفقا رو واسه اين همه انرژي و احساس مسئوليت تحسين ميكنم.
موفق باشين ..ياعلي.
من خداییش فکر نمیکردم اینقدر خنگ باشم
به نظرتون فقط منم که نفهمیدم سها با کی چی گفت؟
سها خانم نمیدونم از کی گله دارید و چرا رفتید، ولی اینو میدونم که دوست دارم که برای همیشه تو کانون باشید
دوست دارم بگم شما که رفتید کانون بی روح شد و دیگه پست های روزانه فقط سه چهار تا شد
راستی عید همگی مبارک
چه عید مبارک و میمونی شد با بازگشت سها خانم