نمی دونم آدم یه اشتباهو چقدر باید تکرار کنه تا آدم شه...
تعداد حد مجازش هر چی که بود، من همچنان دارم ادامه میدم و هنوز اون اتفاق نیافته!
تکرار... تکرار... تکرارر...
امان از این تکرارهای بیهوده... که فقط ادامه ی بیراهه های قبلی ان...
راه رو بلد نیستم...
هر کاری هم می کنم یاد نمی گیرم...
چه بده تو یه سری چیزا ندونی از کی باید کمک بخوای...
خدایا خودت راه بلد رو نشونم بده...
خدایا خودت راهنمام شو...
آرمین داداش
من میدونم باید چیکار کنی
اولین کار اون ده درصد اخطار برای من پاک کن
دومین کار اینکه داداش وجدان رو از زندان تانامو کانون آزاد کن
آنوقت سه تایی میریم تایلند
مطمئنم بریمو بیایم راه درست رو چشم بسته میری
باور کن آرمین جان
این رسمش نبود
بهم قول داده بودی
هوای همرو داشتی جز من
اشکال نداره ، من قدرتی ندارم
(1394 مرداد 10، 5:33)Tavvab نوشته است: [ -> ]این رسمش نبود
بهم قول داده بودی
هوای همرو داشتی جز من
اشکال نداره ، من قدرتی ندارم
پدر مادرا رو دیدی ، وقتی بچه میخاد راه بیفته در عین حالی که هواشو دارن و چهارچشمی مواظبشن بغلش نمیکنن دیگه میزارن خودش راه بره ، ممکنه چندبار هم زمین بخوره ولی به معنی این نیست که هواشو ندارن ، اتفاقا خیلی هم حواسشون بهش هست
(1394 مرداد 10، 9:46)vojdan bidar نوشته است: [ -> ] (1394 مرداد 10، 5:33)Tavvab نوشته است: [ -> ]این رسمش نبود
بهم قول داده بودی
هوای همرو داشتی جز من
اشکال نداره ، من قدرتی ندارم
پدر مادرا رو دیدی ، وقتی بچه میخاد راه بیفته در عین حالی که هواشو دارن و چهارچشمی مواظبشن بغلش نمیکنن دیگه میزارن خودش راه بره ، ممکنه چندبار هم زمین بخوره ولی به معنی این نیست که هواشو ندارن ، اتفاقا خیلی هم حواسشون بهش هست
خوشبحالتون که این چنین هستین ...
داداش ما رو از لیست خط زدن
خبر ندارین
(1394 مرداد 10، 13:42)Tavvab نوشته است: [ -> ] (1394 مرداد 10، 9:46)vojdan bidar نوشته است: [ -> ] (1394 مرداد 10، 5:33)Tavvab نوشته است: [ -> ]این رسمش نبود
بهم قول داده بودی
هوای همرو داشتی جز من
اشکال نداره ، من قدرتی ندارم
پدر مادرا رو دیدی ، وقتی بچه میخاد راه بیفته در عین حالی که هواشو دارن و چهارچشمی مواظبشن بغلش نمیکنن دیگه میزارن خودش راه بره ، ممکنه چندبار هم زمین بخوره ولی به معنی این نیست که هواشو ندارن ، اتفاقا خیلی هم حواسشون بهش هست
خوشبحالتون که این چنین هستین ...
داداش ما رو از لیست خط زدن خبر ندارین
خب خط زدن که خط زدن ، اسم منم خط زدن ، بیا بریم ته لیست دوباره با خودکار اسممونو مینویسیم ، تا کی میخان خط بزنن ، بالاخره یه روزی قبولمون میکنن
راستی تواب جان درگذشت دوستتون رو تسلیت عرض میکنم ، امروز دیدم پست مربوطه رو، انا لله و انا الیه راجعون
، انشالله روحشون قرین رحمت باشه
انقدر دلم گرفته...
جایی جز کانون نداشتم.
فقط منتظر یه جرقه ام که منفجر بشم...
تواب تو روز 48 در مسابقه ماهانه می شکنه ، خودش مقصرِ که مراقبت نکرد ... غافل که بشی از یاد خدا از فکر خدا میاد می برتت به اعماق سیاهی ها
تا هرجا که مست و بی تقوا باشی می برتت
تواب خیلی دوست داشت بیاد با افتخار بگه روز 60 چیزی ام به پایان نمونده بود . ماه هاست تواب با وجود دردهاش میاد اینجا به عشق بچه ها
و به خاطر خدا اعلام وضعیت می کنه
اما دیگه باید روزاش صفر بشه
تواب ، تواب خوبی نیست
تواب الان به شدت آسیب دیده و درمونده شده
تواب اسم خوبی برای این آدم نیست
سلام
من یه مدت اینترنت رو گذاشتم کنار بخاطر اینکه عامل تحریکم سایتها بودن ولی از اونجایی که طبع اکثر ما بچهای کانون گرمه فقط با کنترل نگاه نمیشه کنترلش کرد ما باید ارادمونو تقویت کنیم یعنی زمانی که حرارت بدن بالا میره یا باید با روزه و کار جلوشو بگیریم یا باید اراده قویی داشته باشیم باید همیشه بخودمون تلقین کنیم که ما نباید فکر جنسی کنیم معذرت میخوام نباید با سینه دست ورزی کنیم نباید نگاه حرام کنیم آخه ما بنده خداییم تحمل شهوت راحت تره یا آتش جهنم بخدا وقتی برای خدا شهوت رو کنترل میکنید آنچنان عشقی رو خدا به آدم میده که لذتش از صد تا خودارضایی و سکس بالاتره دلت میخواد دایم با خدا رازو نیاز کنی خودتو مشغول کاری کن که حدود ۸ ساعت مشغول بشی اینطوری هم فرصت فکر کردن نداری هم انرژیتو مصرف کردی هم اعتماد بنفست بالا میره و وقتت پر میشه برای خودت یا دیگران حتی بدون درامد کار کن
سالهاست که شکرش می کنم
هر چند دید که سوختن و آب شدن سخته هر چند دید که ایستادن دوباره سخته هر چند ....
سالهاست که شکرش را می کنم
برای مبتلا شدن برای فراق برای نرسیدن برای در زدن برای جواب ندادن برای بازگشت برای بخشیدن برای یادآوری هایش
و دل
هنوز هم بهانه می گیرد
هنوز هم ...
خدایا شکرت
منی که نام می از هر کتاب میشستم
زمانه کاتب دکان میفروشم کرد
تا 24 ساعت پیش تو کورس قهرمانی ماهانی بودم ، اما حالا تو ده روزِ از این افول ناراحت نیستم از این ناراحتم که در مسیر پسرفت داشتم
وقتی از درجه بالا یعنی ماهانه میای به ده روزِ یعنی کارت مشکل داشته ...... لغزش
دوستای صمیمی کانونیم خیلی کمکم کردن که روحیه م از بین نره
دست هموتونو می بوسم شما خیلی بزرگوارین
از اول شروع می کنم فردا اولین روزِ شروع این چالشِ
به امید خدا ده روزِ رو با موفقیت تموم می کنم . ان شاالله
اقای تواب یعنی چی
؟
از مسابقه ماهانه رفتید مسابقه ده روزه؟
این قانون جدیدیه؟ بعید میدونم!
تجربیات ترک رو بخونید
تک تکش نور امیده