من چند هفته ست که ترک کردم مشکلی با این قضیه ندارم. مشکل من جریان خانوادگی هستش مربوط به اون که من رو خسته کرده و دست من نیست . نمیدونم با کی مشورتم کنم. مشاوره حضوری نمیتونم یرم خجالت می کشم کسی رو هم نمیشناسم .
خیلی ممنون از همدردی و جوابتون .
نقل قول: کاش حداقل بارون می بارید ما هم میتونستیم بخون
یم بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون..
کلی درس برا یکشنبه دارم هیچ کدومو نمیتونم انجام بدم..
اومدم بسته بندی درست کنم دیدم اندازشو اشتباه زدم..
اومدم تحقیقمو تکمیل کنم اینترنت سرعتش پایین بود..
اعصابم بهم ریختته..
سرم درد میکنه..
دستام میلرزن
کاش یک شنبه زلزله بیاد
یا می میرم و راحت میشم
یا دانشگاه تعطیل میشه..
بهتر از موقعت الانمه که!
منم یهو هوای این آهنگ رو کردم و دارم گوش میدم بی مناسبت به حالمون نیس
و همه این ها به خاطر درسه؟
به خاطر درس حاضرید زلزله بیاد؟ خب اونا که تو روستان چ گناهی کردن
من پیشنهاد میکنم از همین الان شروع کنید تا هر جا که رسیدید توکل کنید به خدا بی جواب نمیمونه
حداقل ی تلاشی بکنید
دوباره سه باره ده باره دغدغه های ذهنیتون رو بگید این دو روز برن مرخصی
این دو روزه اگه میتونید کمتر کانون بیاید یکم به درساتون برسید
نقل قول: من چند هفته ست که ترک کردم مشکلی با این قضیه ندارم. مشکل من جریان خانوادگی هستش مربوط به اون که من رو خسته کرده و دست من نیست . نمیدونم با کی مشورتم کنم. مشاوره حضوری نمیتونم یرم خجالت می کشم کسی رو هم نمیشناسم .
خیلی ممنون از همدردی و جوابتون .
خانوم آوا خداروشکر که ترک کردید
امیدوارم که موفق و پایدار باشید توی این راه
اگه چیز خیلی حاد و خیلی شخصی نیست و طوری هست که بشه توی جمع بیان کرد میتونید همینجا بگید
گهگاهی مردا از مرد بودن خودشون بدشون می اد! من الان تو اون فازم!
(1391 آبان 19، 19:01)می توانم نوشته است: [ -> ]چی شده آقا هادی؟
مشکل چیه ؟
مشکلی نیست می توانم خانوم :tanks::tanks: کلی بود!
حس ِ گوش دادن ِ طلايه دار ِ داريوش تو تاريكي شب ، تك و تنها ...!
تو مفسر محبت..!
تو طــــــــــــــــلايه دار صبحي..!
فاتح ِ تاريخي من ..!
تو خودِ ســــــــردار ِ صبحي ..!
اسم ِ تو ، اسم ِ شب من ..!
به شكوه من اسم اعظم..!
متبرك و عزيزي ، مثل سجده گاه عالم ..!
سلام
حال پدرم خیلی بده
الانم نصفه شبه راضی نمیشه بریم بیمارستان
خواهش میکنم براش دعا کنید
ابجی سنا انشاءالله که حال پدر عزیزتون هر چه زودتر خوب خوب میشه
و شما از نگرانی در میاید توکل کنید به خدا ما هم حتما دعا می کنیم
به امید شفای همه پدرای زحمتکش و دوست داشتنی که الان تو بستر بیماری هستن
مادرمو بردن اتاق عمل...تو رو خدا هر کی این پست منو میبینه براش دعا کنه
اقا حسین نگران نبااااش
خدا بزرگه
ارووم باش
(1391 آبان 20، 11:04)حسین چار دو دو نوشته است: [ -> ]مادرمو بردن اتاق عمل...تو رو خدا هر کی این پست منو میبینه براش دعا کنه
سلام حسين جان
اميدوارم مادرت به سلامتي از اتاق عمل بيرون بياد
حتما براي سلامتيون صلوات ميفرستم
وای داداش حسین از صمیم قلب برا مامانت آرزوی سلامتی هر چه زودتر میکنم..
درسته آدم لایقی نیستم ولی بازم برا مامانتون دعا میکنم..
(1391 آبان 20، 13:46)حسین چار دو دو نوشته است: [ -> ]هنوز تو اتاق عمله
وای خدای من
داداش ایشلا هرچه زودنر خوب می شن منم دعایی می کنم گرچه دستانم بوی گناه میده
ولی خدا مهربونه
براي اولين بار رتبه گاجم دو رقمي شد
ب رگ غيرتم برخورد از اين ب بعد تو كانون كم پيدا مي شم
خيلي فاجعه است.
فقط ب خاطر خ.ا هفته بيش بود.
ولي هم شكستا و هم اين وضع بد براي هفته بيش بود ديگه تمومش مي كنم.
(پاكم. ببخشيد اين جا گفتم.حوصلم نشد يك پست ديگه بزنم.(ما هم شيرازي))