بازم دانشگاه لعنتی قراره شروع بشه...
بابام بهم میگه بیا بریم بیرون؟! بهش میگم کدوم بیرون؟ با اون لگنی که ابرومونو تو خیابون میبره؟!
اعصابم ریخته بهم سر صبی....
یاد دانشگاه لعنتیمون میوفتم که از شانس مزخرفم همه پولدارن!
میان میگن ما عید رفتیم فلان جا که من اسمشم نشنیدم... خب به درک که رفتی!
بابات پولداره که رفتی ... به من چه...
یاد این افتادم که اطرافم همیشه باباها هر مشکلی که دارن میندازن گردن دولت و امریکا و دلار...
-ملت دزدن!
-فروشنده ها 500 درصد سود میکنن!
و......
از بچگی یادمون دادن فلانی که پولداره یا باباش بهش چیزی داده یا اینکه دزدی کرده....
نیومد اون زمانی که میشستم دوتا رشته رو باهم میخوندم بهم بگه پسر جون پول تو اینا نیست. پول دراوردن راه داره...
هیچی یادمون ندادن...
میومد میگفت زمان شاه دلار 7 تومن بود الان 5000 تومنه... خب اخه به چه دردم میخوره اینو بدونم؟!
40 سال پیش اصلا دلار 0.001 ریال بوده! ...بوده که بوده... به چه درد من میخوره؟
من تاریخ میخونم؟
ای کاش به جای این همه غر زدنای همیشگی سر دولت و امریکا و اینجور بحثای مسخره بهمون یاد میداد چطوری پول در بیاریم...
من از بی پولی خودم ناراحت نیستم...
از ضعیف بودنم توی کار ناراحتم.... اینکه نمیتونم مث خیلیا به جایی برسم...
ضریب هوشیم کم بوده؟
مشکل روانی داشتم ؟
چی شد که از بقیه عقبترم؟
وقتی بهشون میگم خیلی عقبم و جا موندم و هیچی ندارم منو با یه احمق توی فامیل مقایسه میکنن میگن ببین فلانی 10 سال از تو بزرگتره
ولی هیچی نداره !
اونوقت باید توی بقیه ی مهمونیا پا به پای هر پرفسوروی برم جلو...
واقعا هم میرم جلو ولی خب که چی؟
فلان مهندس برق جلوم کم بیاره چی بهم میدن؟ اینا افتخار مامان باباهاست...
اینم از افتخارات اینا
خوششون میاد فقط من دکتری داشته باشم و فلان مدرک از فلان جا که توی مهمونی باهاش حال کنن...
ولی نمیگن چرا فلانی 206 داره من ندارم؟!
یه جای کار میلنگه دیگه...
-خبری از ازدواج نیست تا دکتراتو بگیری! اینم شد جواب...
باشه ازدواج هم نمیکنیم... ولی هیچوقت نمیبخشم این کاراتون رو....
---------
به این میگن یه تخلیه روانی توپ