سلام دوستان
من تینا هستم _ 25 ساله
به خاطر اینکه بتونم این بیماری رو به طور دائم و برای همیشه ترک کنم عضو شدم
شاید وجود دوستانی مثل شما به من روحیه بده که بتونم این کارو بکنم
من از نوجوانی دچار این عارضه شدم ....اونم فقط با فکر و خیال و گاهی هم بوسیله ی فیلم و عکس تحریک میشدم
تا حالا صد بار ترک کردم ..ولی هر بار دوباره وسوسه شدم
میدونم که میتونم به طور کامل ترک کنم و این نیاز به یه "اراده ی قوی " داره ....چون قبلا به مدت یکسال و نیم ترک کردم و دیگه بهش فکر نمیکردم تا اینکه یه بار یه فیلم دیدم که بعد از فیلم نتونستم تحمل کنم و از همون روز دوباره برگشتم به این عمل ناپسند
این که این بیماری چرا بده رو نمیدونم ...فقط میدونم بعد از این عمل عذاب وجدان سختی میگیرم ...انقدر این حس پشیمونی اذیتم میکنه که دلم میخواد بمیرم
مشکلی که دقیقا دارم اینه که من میتونم فیلم و عکسو این جور چیزارو بذارم کنار
اما !!!!
یه دوست پسر دارم که نمیتونم تخیلاتم با اون رو تو ذهنم مدیریت کنم
همش بوسیله تخیلات با اون توی ذهنم تحریک میشم و بعد از تحریک شدن خیلی سخت میتونم مقاومت کنم ....حتی وقتی مقاومت هم میکنم فشار عصبی شدیدی بهم وارد میشه و دوباره روز بعد دچار همین حالت میشم ....انقدر مقاومت میکنم تا اینکه بالاخره تسلیم این عمل میشم و بعد که ارضا شدم ... دوباره حس افسردگی و پشیمونی...
وقتی ازش دورم ..این حالت وسوسه کمتر سراغم میاد
ولی یه روز که ببینمش و یا تلفنی صحبت کنم و یا حتی چت کنم دیگه نمیتون خودمو کنترل کنم
(ما فعلا موقعیت ازدواج نداریم و فقط داریم با هم آشنا میشیم)
نمیتونم بذارمش کنار ...چون دوستش دارم و نمیتونمم بهش نزدیک بشم چون میترسم در آینده، ما با هم ازدواج نکنیم
فقط وجود اونه که فکر و خیال منو به این سمت میبره ....چون قبلا که با کسی دوست نبودم ....این مشکلم رفع شده بود و خیلی کم به این موضوع فکر میکردم ...
الان تو ترکم
سه تا 20 روز ترک کردم ....یه 15 روز ...
دوباره امروز اول مهر دارم یه ترکی رو شروع میکنم که نمیدونم چقدر بتونم دووم بیارم
کسی راه حلی برای مشکل من که بالا بهش اشاره کردم به ذهنش میرسه ...
(1390 مهر 1، 20:43)تینا 19 نوشته است: [ -> ]مشکلی که دقیقا دارم اینه که من میتونم فیلم و عکسو این جور چیزارو بذارم کنار
اما !!!!
یه دوست پسر دارم که نمیتونم تخیلاتم با اون رو تو ذهنم مدیریت کنم
همش بوسیله تخیلات با اون توی ذهنم تحریک میشم و بعد از تحریک شدن خیلی سخت میتونم مقاومت کنم ....حتی وقتی مقاومت هم میکنم فشار عصبی شدیدی بهم وارد میشه و دوباره روز بعد دچار همین حالت میشم ....انقدر مقاومت میکنم تا اینکه بالاخره تسلیم این عمل میشم و بعد که ارضا شدم ... دوباره حس افسردگی و پشیمونی...
وقتی ازش دورم ..این حالت وسوسه کمتر سراغم میاد
ولی یه روز که ببینمش و یا تلفنی صحبت کنم و یا حتی چت کنم دیگه نمیتون خودمو کنترل کنم
(ما فعلا موقعیت ازدواج نداریم و فقط داریم با هم آشنا میشیم)
نمیتونم بذارمش کنار ...چون دوستش دارم و نمیتونمم بهش نزدیک بشم چون میترسم در آینده، ما با هم ازدواج نکنیم
فقط وجود اونه که فکر و خیال منو به این سمت میبره ....
سلام تینا خانم
به جمع ما خوش اومدی
به امید خدا که ترک می کنی و ان شالله که عاقبت به خیر شی
اول اینکه در مورد رابطه باید با دوستتون جدی صحبت کنید. شما تو سنی هستید که موقعیت خودتون را خوب درک می کنید. اگر قصدتون ازدواج هست در این مورد صحبت کنید و رابطه را به سمت رسمی شدن و هدف دار شدن جهت بدید. و اگر خدای ناکرده دوستتون اهل رابطه ای هست که تعهدی در ان نباشه و فقط به فکر ارضای شهوت و امیال خودخواهانه خودش هست که قید رابطه را بزنید. (در این مورد خیلی دقت کنید ، کم نیست سواستفاده ها و رابطه هایی که دختر و پسر ضربه خوردند و مطمئنا دخترها اسیب روحی بیشتری می بینند)
در مورد تخیلات ، باید برنامه ریزی داشته باشید، انقدر فعالیت داشته باشید که وقتی برای این افکار و تخیلات نگذارید.
مطمئنا وقتی چنین تخیلاتی به ذهن فرد میرسه ، مقاومت خیلی سخت میشه و عدم ارضا شدن در مواردی اسیب های جسمی و درد به همراه داره . پس بهتره که از نطفه چنین وسوسه هایی را خفه کرد.
توصیه می کنم لینک مراحل نه گانه را در امضای زیر بخونید
سلام دوستان
خوب هستین ان شاء الله ؟
من یه خورده ( یعنی از یه خورده بیشتر ) از لحاظ روحی بهم فشار شدید اومده ، مشکلات زندگیم زیاد شده
که اینا همه نشانه ی ضعف ایمانم هست
نیاز به زمان دارم تا خودم رو بسازم ، شاید این زمان خیلی طول بکشه
خواستم برادرانه یه خواهشی ازتون بکنم
تو این مدت لطفا از جنجال بپرهیزید ، چون الان هم سها خانوم نیستن
اگه من رو به عنوان برادرتون قبول دارید ، لطفا مراعات کنید .
فرض کنید داداشتون مریضه تو خونه ، اون موقع چی کار میکنید براش ؟
پس لطفا مراعات کنید
ببخشید اگه یه خورده خودخواهانه حرف زدم
اما این مشکلی که چند ماهه برام بوجود اومده داره ریشه میزنه تو قلبم ، اگه نتونم پاکش کنم زندگیمو نابود میکنه
زیاد نمیتونم به همه چیز رسیدگی کنم
همه با هم به رشد کانون کمک کنیم
التماس دعا
یا حق
* خدایا ! بین خودم و خودت
[url=http://www.rasekhoon.net/forum/post.aspx?do=newpost&threadid=141223"e=263875][/url]
آرمان جان ببخشید که من مثال آیه قرانی میارم کوچیکتر از اونیم که بتونم با عقلم آرومتون کمن
امیدوارم که برداشت مثبتی داشته باشین
واین آیه هارو برای آرامشتون نوشتم نه دلخوری و گلایه
آیه 23 سوره مبارکه حدید:
لِّكَيْلا تَأْسوْا عَلى مَا فَاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِمَا ءَاتَامْ وَ اللَّهُ لا يحِب كلَّ مخْتَالٍ فَخُورٍ(23)
ديگر از آنچه از دستتان مى رود غمگين نشويد، و به آنچه به شما عايد مى گردد خوشحالى مكنيد، كه خدا هيچ متكبر و فخر فروش را دوست نمى دارد
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ
ای انسان البته تو با مشقت در راه طاعت حق بکوش که عاقبت حضور پروردگار خود می روی
فان مع العسر یسرا . ان مع العسر یسرا
به یقین با سختی آسانی است
مسلما با سختی آسانی است
[font=]" الا بذکر الله تطمئن القلوب"(رعد28)[/font]
( همانا با یاد خدا دل ها آرام گیرد.)
الیس الله بکاف عبده : آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
..........................
یا منیب
سلام
نگران نباشین و راحت و بدون مشغله دیگه به خودتون برسین...همه برای همین اینجاییم...مدیر و غیر مدیر هم فرقی نمی کنه...
ایشالا کاملا و هر چه سریع تر به شادی با پروردگارتون برسین...
آقا پوریا هم حواسشون به همه چیز هست...
سلام
توکلت به خدا باشه برادر
ما همیشه دعا گوی خواهران و برادرانمون هستیم
امیدوارم هر اتفاقی که قراره بیفته خیر باشه و خوشی
ارمان خان
برادر خوب و مهربونم
از صمیم قلب برات دعا میکنم که بتونی تو هم مثل من با شرایطتت کنار بیای
یادم نمیره که چطوری با حرفات سعی کردی آرومم کنی
هنوز حرفات تو گوشمه
حرفی رو که آهر از همه زدی و چند بار تکرار کردی
اگه فکر میکنی با گفتن سبک میشی بیا میتونم امین و سنگ صبورت باشم همینطور که بودی برای من
وگرنه همیشه برات دعا میکنم از صمیم قلبم
امیدوارم به بهترین آرزوهات برسی
و با شرایط کنونی با بهتریه نحو کنار بیای
یادت باشه خودت گفتی خدا تو رو دوست داره و در آغوشت گرفته
خدا پشت و پناهت
سعی میکنم من هم دختر خوبی باشم
اونقدر مشکل دارم.........
خسته شدم من..........
شاید امشب خودکشی کنم...هم خودمو هم بقیه رو خلاص کنم.........
نفس کم آوردم..........
شدم یه سربار تو خونمون.........
آدمی که به هیچ دردی نمی خوره.........برا چی باید بمونم؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نبودم حلال کنین..........
ای بابا
چرا هر کی هر مشکلی پیش میاد حرف خود کشی رو وسط میاره تورو خدا این حرفو نزنین
چر ا آخه باور کنین مشکل برا همه هست
همه مشکل دارن همه رنجیده میشن از برخورد دیگران
خیلی ها هم حس میکنن که سربارن
ولی به خدا اینجوری نیست
الیس الله بکاف عبده :
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
تو سختیها به خدا توکل کن اون تمام حرفاتو میشنوه دل شکسته رو خریدار خداست
" الا بذکر الله تطمئن القلوب"(رعد28)
( همانا با یاد خدا دل ها آرام گیرد.)
یادت باشه همیشه سختی هست ولی بعدش منتظر آسونی باش و این آسونی دوام نداره
فان مع العسر یسرا . ان مع العسر یسرا
به یقین با سختی آسانی است
مسلما با سختی آسانی است
تسلیم نشو کم نیار خدا خودش کمک میکنه
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ
ای انسان البته تو با مشقت در راه طاعت حق بکوش که عاقبت حضور پروردگار خود می روی
خدا پشت و پناهت باشه ما سپردیمت دست خدا خودش همنمه چی دستشه
تو تصمیمت تجدید نظر کن
خواهش میکنم
...............................
یا ارحم الراحمین
(1390 مهر 4، 18:18)chichek نوشته است: [ -> ]اونقدر مشکل دارم.........
خسته شدم من..........
شاید امشب خودکشی کنم...هم خودمو هم بقیه رو خلاص کنم.........
نفس کم آوردم..........
شدم یه سربار تو خونمون.........
آدمی که به هیچ دردی نمی خوره.........برا چی باید بمونم؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نبودم حلال کنین..........
این چه حرفیه ؟
میدونین خودکشی کنین صاف میرین جهنّم ؟
خودکشی قتل نفسه ! حکم قتل رو داره
اگه به هیچ دردی نمیخورین چرا صورت مساله رو پاک میکنین ؟
چرا تا میبینین یه چیزی سخته میخواین جاخالی بدین ؟
به جای پاک کردن صورت مساله ، حلّش کنین
برا این بمونین که یه راهی پیدا کنین تا به درد بخورین
به درد خونوادتون ، به درد جامعه تون ...
کسی رو سراغ داری که مشکلی نداشته باشه ؟
زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو
باید سعی کنین مشکلات رو حل کنین نه اینکه شیرجه بزنین تو جهنّم !
شما طاقت سختی های این دنیا رو ندارین اون وقت فکر میکنین طاقت عذاب های اخروی رو دارین ؟
شما هیچ کدوم جای من نیستین که.........
نه راه پس دارم نه راه پیش..........
نباید کلا مطرح میکردم......شرمنده..........عصر بخیر.
شما هم جای ما نیستین چیچک خانم
شما هم جای من نبودی
شما هم جای خیلی ها که زندگیشون خیلی سگی تر از توئه نیستی
پس فکر میکنی چون راهی نداری باید بری جهنّم ؟
اگه میتونی خوب یه راهی بساز
اگه نه ، صبر کن
سخته ، ولی ممکنه
از رو احساس تصمیمی نگیر که دیگه حتّی تو این دنیا فرصتی برای پشیمونی هم نداشته باشی ، کاری نکن که وقتی پشیمون شدی هیچ راهی برای برگشت نداشته باشی
سلام
خیلی هامون تو وضع قرار گرفتیم
توکلت به خدا باشه اگه واقعان اینقدر مشکلتون خاصه
مشکل شما بزرگ تره یا زمین
مشکل شما بزرگتره یا دریا
مشکل شما بزرگتره یا خدا!
مطمئنن الله اکبر
پس کی میتونه به غیر از خدا کمک کنه به خدا توکل کن
- وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا *وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ*وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ*
- و هرکه جانب خدا را نگاه دارد ، برای او راه خروجی (از گناه و مشکلات ) پدید می آورد*و او را از جایی که حساب نمی کند روزی میدهد*و هرکس که به خدا توکل کند ، پس او برایش کافی است* .
............................
یا الله
دوستان
بشتابید بشتابید
ختم 7 ناد علی برای مشکل چیچیک خانوم
http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid107731
لطفان بیاین و شرکت کنین