1392 فروردين 9، 9:19
(1392 فروردين 8، 20:54)خوشحال نوشته است: [ -> ]سلام حتما بر هر کدومتون یه وقتایی شده که شکست هاتون سریالی شده باشهسلام
من مشکلی ندارم الان ولی همش بیخودی داغونم
اصلا تنبل شدم همش دوس دارم بخوابم
چند وقت دیگه کنکور دارم اصلا نمیتونم یه کلمه درس بخونم
دوست دارم نماز بخونم دوست دارم قرآن بخونم ولی...
روم نمیشه انگار یکی بهم میگه:
تو که باز برمیگردی ولش کن بیخود خدارو علاف خودت نکن
کسی راهی نداره؟؟؟
واقعا دارم اذیت میشم یه راه حل به من میدید؟؟؟
خوشحال جان بی حالی و تنبلی مقداریش برای خ ا هست و مقدار زیادیش به خاطر فصل بهاره
که بدنت عادت میکنه به تغییر فصل
اما باید با تنبلی مبارزه کنی و اراده تو بالا ببری یادمه گفته بودی ورزشکاری
الانم ادامه میدی یا گذاشتی کنار؟
اگه کنار گذاشتی دوباره شروعش کن اما موقع تمرین هم با خودت بگو که من این تمرین رو دارم برای مبارزه با خ ا یا تنبلی انجام مدیم و..
خدا رو هم در هر شرایطی نمازتو ترک نکن با هر اعتقادی که هستی نمازتو ترک نکن اون صدا هم به قول در راه مانده صدای شیطانه
روایته حدیثه که شیطان اولین جایی رو که دست میذاره نمازه نمیخواد بذاره ارتباطت با خدا برقرار بشه و کانکت بشی
چون میدونه اگه یک بار فقط یک بار اون ارتباط کامل و قشنگ وصل بشه لذتشو با هیچ چیز عوض نمیکنی واسه همین گیر میده به نماز
اما تو خلافش عمل کن و بخون
تو ای محبوب تر مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟؟؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم من تورا ازدرگهم راندم؟
اگردرروزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم ؟؟
که می ترساندت ازمن ؟
رها کن آن خدای دور
آن نا مهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت … خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام
آیا عزیزم حاجتی داری؟
توای ازما کنون برگشته … ای اما
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند؟
بخوان ما را بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضوئی کن خجالت می کشی از من ؟
بگوجز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است
برای درک آغوشم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من !!!