.......
100 بار تایپ کردم دردمو اما پاکش کردم
فقط همین !
یا حق
من هرموقع به مشکلاتی که ممکنه در اینده بخاطر این عمل سراغم بیاد فکر میکنم نا امید میشم و باعث میشه دوباره عهدمو بشکنم
یعنی بعد از ترک کامل بدن به حالت طبیعی برمیگرده و بعد از ازدواج مشکلی پیش نمیاد؟؟
چقد قشنگه این تایم از شبانه روز ...
کانون یه جور حسه قشنگی به من میده ...
آره کانون الان خلوته ولی تو طول روز کلی فعالیت داشته ... کلی امید ایجاد کرده ... خیلیا رو نجات داده (یکیش خودم) ... خلاصه کلی محبت بی دریغ و خالصانه توش رد و بدل شده
من از این خوشم میاد که فردا دوباره بچه ها میخوان محبت و لطف و عشقشون به هم رو نشون بدن ... نشون بدن که چقدر همدیگر رو دوست دارن ...
خدایا شکرت
دارلینگ عزیز
من هم یه جورایی مثل شما اومدم کانون ....
به نظر من که خدا خواسته ما بیایم اینجا ...
من هیچکاری نمیتونم بکنم فعلا.
نه میتونم امیدوار باشم. نه میتونم ادای امیدوارها رو در بیارم.
فقط میتونم نکاه کنم تا ببینم چی پیش میاد.
همین.
امیدوارم هیچ کس زندگیش اینجوری نشه! از شماها که برام خیلی عزیزین گرفته...
تا............ بدترین و بیخودترین آدما هم دعا میکنم اینجوری نشن.
مشکل من خ.ا نیست.
بیشتر میشه گفت نتیجه مشکلاتم آخرش به خ.ا ختم میشه.
خستم از این دلتنگی.
خستم از این زمونه.
سلام رایتوس خان عزیز
شاید گاهی باید صبر کنی تا اوضاع احوال رو به راه تر بشه
ایشاالله که دلت آروم بشه
ابشاالله که دلت پر نور بشه
صبور باش پسر.بدی ها هم میگذره اگر چه سخت.
((باید به روح شکفتن امید داشت/باید صبور بود/باید صبور بود...))
خیلی مخلصم.
.................................................................
درد بی دردی چه درد رنج آوری است!
خدایا درد می خواهم.
مثل گذشته...
دردی شیرین.
رایتوس خان یادتونه یه بار گفتید نظرتون چیه ادم مشکل خ ا رو با یه فامیل درمیون بذاره ؟
می گم حتما یکی مد نظرتون بود که این سوالو پرسیدید نه ؟
چرا مشل دیگه تون رو باهش در میون نمی ذارید ؟
در مورد اون مشکلای دیگه و مشکلای تو خونه کمک بخواید ازش
ها ؟ نظتون چیه ؟
اگر این قدر قابل اعتماد و درست و حسابی بوده که به فکر افتادید خ ا رو بهش بگید
درسته گفتن اون صلاح نیست
اما شاید بشه در مورد مشکلای دیگه دازش راهنمایی بخواید یا حتی باهش درد و دل کنید ... نیست ؟
دلم نمیخواد درد دل کنم امّا
پس نمی کنم
بی خیالش
امیر حسین خان
می شه لطف کتی سرتو بیاری جلو ؟
می خوام یه دونه بنم تو گوشت هم وسوسه ها بپرن هم یادت باشه بگی درد دلت رو ... بابا بگو حرفتو:smiley-yell:
اینقده نریزید تو خودتون بچه ها
یه روز می ترکید از دستتون راحت می شیم
علیرضا خان 68 که تو امضاش نوشته متخصص خندوندنه باید بیاد با شما بحرفه
نه ؟ من که شوخیم بی مزه بود ؟ نه ؟
( بگید نه نگفتید ها !!!
)
چی بگم که نگم بهتره . . .
(1391 ارديبهشت 11، 21:49)rahayi نوشته است: [ -> ]چی بگم که نگم بهتره . . .
ارزش هر انسانی به اندازه حرفاییست که برای نگفتن دارد....................
(1391 ارديبهشت 11، 20:17)Amirhossein18 نوشته است: [ -> ]دلم نمیخواد درد دل کنم امّا
پس نمی کنم
بی خیالش
سلام آقا امیر حسین
راستش هم با دیدن این پست و هم با دیدن پست های اورژانس دلم خواست این حرفا رو بهتون بزنم
گاهی خوبه که با خودمون خلوت کنیم
اگه دلمون نمی خواد که درد و دل کنیم واسه دیگران
حداقل حرفامونو به خودمون بگیم
به خدامون بگیم
آروم و بی صدا حرفامونو بگیم
و
گاهی لازمه خودمون خودمونو کمک کنیم
گوش خودمونو بکشیم
خودمونو ناز کنیم
یاد خودمون بیاریم که چ هدفای بزرگی داشتیم و داریم
نذاریم غصه ها تو دلامون بزرگ شن
بیرونشون کنیم
جاشون امید بکاریم
عاطفه بکاریم
مهر بکاریم تو دلامون
خدا بزرگه
خیلیییییییییییییییییییییی بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر چی هم که شد
حتی اگه خیلی مسئله مهم و حساسی بود
باز هم ناامید نشیم
ناراحت نشیم
یادمون باشه ما بنده های خداییم
که پشتمون به لطف اون یگانه محکمه
یادمون نره
خدا برامون کافیه
(1391 ارديبهشت 11، 18:21)righteous_40 نوشته است: [ -> ]من هیچکاری نمیتونم بکنم فعلا.
نه میتونم امیدوار باشم. نه میتونم ادای امیدوارها رو در بیارم.
فقط میتونم نکاه کنم تا ببینم چی پیش میاد.
همین.
امیدوارم هیچ کس زندگیش اینجوری نشه! از شماها که برام خیلی عزیزین گرفته...
تا............ بدترین و بیخودترین آدما هم دعا میکنم اینجوری نشن.
مشکل من خ.ا نیست.
بیشتر میشه گفت نتیجه مشکلاتم آخرش به خ.ا ختم میشه.
خستم از این دلتنگی.
خستم از این زمونه.
مشکل همیشه هست
من مطئنم هیچ کسی نمی تونه ادعا کنه که زندگیش بی هیچ مشکلیه
و هیچ پستی و بلندی نداره
ولی
یه چیزی هم هست
گاهی ما آستانه تحملمون پایین می آد
زود خسته میشیم
زود دل تنگ میشیم
و ............
خوبه اینجور وقتا
یه نگاهی به دور و اطرافمون بندازیم
تا ببینیم
که کم نیستن آدمایی که درد هایی بزرگ دارن
خیلی بزرگتر و بدتر از اون چیزی که مارو به ستوه میاره
و یه کم هم به اون بالا بالا ها نیگا بندازیم
شک نکنیم به لطفش
شک نکنیم به کافی بودنش
بخواهیم از خودش
صـــــــــــــــــــــــــــــــــــبر رو
آرامش رو
توانایی مقابله با مسائل رو
و بخواهیم که روبه راهمون کنه----گاهی با برداشتن مشکلات از سره راهمون و گاهی با توانمند کردنمون
و یادمون نره
اگه یه کوه از مشکلات داریم
نباید راضی بشیم که حتی یه کاه کوچولوی دیگه به این کوه مشکل اضافه کنیم
یادمون نره
قوزه بالا قوز نکنیم کارا رو
اگه مشکل داریم سختی داریم و .......................
دلیل نمیشه که خودمون هم با دستمون خودمون یه مشکل جدید برای خودمون بتراشیم
توکلمون کجا رفته پس...............!!
-_-_- براي تو كه لياقتش رو داري -_-_- لطفا وقت بذار همشو بخون
راستی؛ هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده؟
تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم.
[b]
[/b]شما رو به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید:
قیمت یه روز بارونی چنده؟
یه بعدازظهر دلنشین آفتابی رو چند می*خری؟
حاضری برای بوکردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی؟
پوستر تمام*رخ ماه قیمتش چنده؟
ولی اینم می*دونی که اگه بخوای وقت بگذاری و حتی نصف روز هم بشینی به گل*های وحشی که کنار جاده در اومدن نگاه کنی بوته*هاش ازت پول نمی*گیرن!
چرا وقتی رعدوبرق میاد تو زیر درخت فرار می*کنی؟
می*ترسی برقش بگیرتت؟
نه، اون می*خواد ابهتش رو نشونت بده.
آخه بعضی وقت*ها یادمون میره چرا بارون می*یاد!
این*جوری فقط می*خواد بگه منم هستم
فراموش نکن که همین بارون که کلافت می*کنه که اه چه بی*موقع شروع شد، کاش چتر داشتم، بعضی وقتا دلت برای نیم*ساعت قدم*زدن زیر نم*نم بارون لک می*زنه.
هیچ*وقت شده بگی دستت درد نکنه؟
شده از خودت بپرسی چرا تمام وجودشونو روی سر ما گریه می*کنن؟
او*ن*قدر که دیگه برای خودشون چیزی نمی*مونه و نابود میشن؟
ابرا رو می گم
هیچ*وقت از ابرا تشکر کردی؟
هیچ وقت شده از خودت بپرسی که چرا ذره*ذره وجودشو انرژی می*کنه و به موجودات زمین می*بخشه؟!
ماهانه می*گیره یا قراردادی کار می*کنه؟
برای ساختن یه رنگی*کمون قشنگ چقدر انرژی لازمه؟
چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته می*شه؟
بابت این کارش چقدر حقوق می*گیره؟
چرا فیش پول بارون ماهانه برای ما نمی*یاد؟
چرا آبونمان اکسیژن هوا رو پرداخت نمی*کنیم؟
تا حالا شده به*خاطر اینکه زیر یه درخت بشینی و به آواز بلبل گوش کنی پول بدی؟
قشنگ*ترین سمفونی طبیعت رو می تونی یه شب مهتابی کنار رودخونه گوش کنی.
قیمت بلیتش هم دل تومنه!
خودتو به آب و آتیش می*زنی که حتی تابلوی گل آفتابگردون رو بخری و بچسبونی به دیوار اتاقت
ولی اگه به خودت یک کم زحمت بدی می*تونی قشنگ*ترین تابلوی گل آفتابگردون رو توی طبیعت ببینی. گل*های آفتابگردونی که اگه بارون بخورن نه*تنها رنگشون پاک نمی*شه، بلکه پررنگ*تر هم میشن
لازم نیست روی این تابلو کاور بکشی، چون غبار روی اونو، شبنم صبح پاک می*کنه و می*بره.
تو که قیمت همه چیز و با پول می*سنجی تا حالا شده از خدا بپرسی:
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بی*عیب چقدر می*ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت کنم؟!
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟
خیلی خنده داره نه؟
و خیلی سوال*ها مثل اینکه شاید به ذهن هیچ کدوممون نرسه ...
اون وقت تو موجود خاکی اگه یه روز یکی از این دارایی*هایی رو که داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به فحش و بد و بیراه می*گیری؟
چی خیال کردی؟
پشت قبالت که ننوشتن. نه عزیز خیال کردی!
اینا همه لطفه، همه نعمته که جنا*ب*عالی به*حساب حق و حقوق خودت می*ذاری
تا اونجاکه اگه صاحبش بخواد می*تونه همه رو آنی ازت پس بگیره.
پروردگاری که هر چی داریم از ید قدرت اوست ...
اینو بدون اگه یه روزی فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده؟
قیمت یه ساعت روشنایی خورشید چنده؟
چقدر باید بابت مکالمه روزانه*مون با خدا پول بدیم؟
[b]
یا اینکه چقدر بدیم تا نفسمون رو، بی*منت با طراوت طبیعت زیباش تازه کنیم اون وقت می*فهمی که چرا داری تو این دنیا زندگی مي*کنی!
[b]قدر خودت رو بدون و لطف دوستان و اطرافیانت رو هم دست کم نگیر
به زندگیت ایمان داشته باش تا بشه تموم قشنگیهای دنیا مال تـــو[/b][/b]
من اینجا که میام خیلی دلم میگیره...............کلا هر وقت یه انسان ناراحت میبینم دلم میگیره................ما خودمون داریم این بلاهارو سر خودمون میاریم............یه جای امن....یه مأمن آرامش.....یه ذره سکوت....خلاصه که :
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟.......................منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست؟
خسته شدیم از این دربه دری و بی کسی.................