قدر گریه و اشک را بدان ...
همه انسانهای بزرگ وقتی بزرگترین تصمیمات زندگی خود را می گیرند که به خاطر چیزهای ارزشمند زندگیشان گریسته باشند ...
این آدمها وقتی ازته دل گریه کردند وبغضشان تمام شد اشکهایشان را خشک می کنند وازآن لحظه به بعد رها از حسرتهای گذشته بزرگترین تصمیمات زندگی خود را می گیرند....
آنها بعداز پاک کردن اشکهایشان دیگر آن انسان قدیمی نیستند..
(1394 دي 8، 1:40)آقای ضربتی نوشته است: [ -> ]از 15 سالگی تا 20 را برای خودم بد میدانم
خسته شدم از بس بهش فکر کردم
حالم از اون دوران بهم میخوره
ولی الان دوباره شروع کردم
بازم خدایا شکرت که راه جبران همیشه هست
ولی حیف که این دنیا Ctrl+z نداره!!!
راه جبران همیشه نیست برادر ...
ناگهان چقدر زود دیر می شود
دلم نمیخواد اینجا چیزی بنویسم. اما خفه کردن فریاد دل گاهی این چیزا رو هم داره. دیگه نمیتونی تحمل کنی و ...
الان بعد این که این هارو نوشتم مطمئنا یه روز جدید و خوب و شیرین برام شروع میشه.
اما الان باید گریه کنم.
خیلی سخته سکوت کردن. خیلی سخته برا شادی افراد زندگیت سکوت کنی و فقط لبخند بزنی. و حتی بخندی .
همین کافیه فکر کنم.
دوست نداررم سکوتمو اینجا هم بشکونم.
با ارزوی صبر, سلامتی و دل شاد برای همه.
یا علی
سلام بچه ها خيلي دو دل بودم براي زدن حرفم اما اخرش ديدم گفتنش بهتره نگفتنش هست
من حس ميكنم يه سري افراد اينجا با من و سيستم فكري من مشكل دارن كسي به خودش نگيرررره فقط اينووو گفتم چون اين حس داره بسيارر اذيتم ميكنه و اي كاش اين طور نبود و حس هامون بهم متقابل بود..
گاهی ادم نمی دونه چی بگه
بچه ها قدر نعمت هامونو بدونیم
نعمت خیلی چیزاست
یکیش الون سها گرافا مجتبی اتریال و ...
اینا ستاره های این شبن
نگاهشون کنیم و باور کنیم که می شه
یه کاری کنیم اینا رو حالا حالا ها واسه خودمون نگه داریم
سلام
بچه ها من راهو گم کردم رفتم تو بیراهه ، بذارید ابروی خودمو پیشتون ببرم ، دیروز لغزیدم و حالا هم لغزیدم
شاید شاید شاید دیگه نتونم بلند شم
مریض روحی ام
از همه دوستانم معذرت می خوام
از همه
از مسابقه 20 روزه معذرت می خوام که چند ماهه توش موندم و از همه معذرت می خوام
من دروغگو هستم
من خوب نمی شم
سلام
خدایا کمک کن هیچ وقت روزای بدی که داشتیم یادمون نره،هیچوقت حال خرابی هام یادم نره
هیچوقت مراقبت از نفسم یادم نره،هیچوقت فکر نکنم دیگه ایمن شدم
هرچقدر روزای پاکیم بالا بره بازم با یه نگاه،با یه فکر ممکنه قافیه رو ببازم پس غرور پاکیو از من دور کن
خدایا اینروزا ناخواسته در محیطی قرار گرفتم که بعضی چیا برام آزاردهنده شده
باز به تو متوسلم که منو حفظ کنی
خدایا شیرینی پاکی رو به من و دوستان گرفتارم اونقدر بچشان که هیچوقت هوای لغزش به سرشون نزنه
چرا من هر موقع خوشحالم بعدش باید یه گندی بزنم خراب کنمش؟
انقدر ناراحتم که گفتن نداره
(1394 دي 10، 1:24)تـــواب نوشته است: [ -> ]سلام
بچه ها من راهو گم کردم رفتم تو بیراهه ، بذارید ابروی خودمو پیشتون ببرم ، دیروز لغزیدم و حالا هم لغزیدم
شاید شاید شاید دیگه نتونم بلند شم
مریض روحی ام
از همه دوستانم معذرت می خوام
از همه
از مسابقه 20 روزه معذرت می خوام که چند ماهه توش موندم و از همه معذرت می خوام
من دروغگو هستم
من خوب نمی شم
داداش عزیزم.. همه چی درست میشه.. نگران نباش. همینکه بعد انجام خ.ا حالت خراب میشه این امیدوار کننده هست.. اینبار هم به خدا پناه ببر .. با خودت قرار بزار 1هفته ترک میکنم. بعدش راجب مرحله بعد باهم صحبت می کنیم
ان مع العسر یسرا
فان مع العسر یسرا
سلام داداش جون
خب همین نوشتن، آدمو سبک میکنه
بچه ها هم همفکری میکنن
بنویس اینجا اگه میتونی
نگهش ندار که سنگینی کنه