سلام به داداشا و آبجی های گلم
من از 29 دی ماه 1393 وارد کانون شدم
بعضی اعضا منو میشناسند
بعضی ها نمیشناسند
سرپرست ها رو خیلی اذیت کردم مخصوصا با
تا اسفندماه بودم
تونستم ی ده روز خوب باشم با شرایط قبل که ی بیست روزی میشد سندهاش هم موجوده
ی بیست روز هم خوب داشتم باشرایط جدید که به دلایل غیبتم سندهاش موجود نمی باشد
از اواسط اسفند تا اواسط اردیبهشت غیبت داشتم
زندگیم بدجور دگرگون شد
ی موضوغ خواستگاری داشتم که بدجوری حالمو گرفت
میخواستم با ازدواج از این وضع در بیام که نشد
البته خواست خدا بود و من الان شکر گزار این موضوع هستم
وقتی آمدم واقعا داغوان بودم
الانم هستما اما نسبت به دو سه هفته قبل کمتر شده
الان تو اوج امتحانات دانشگاه هستم
هیچ انگیزه ی ندارم
دیشب هم گند زدم به 7و8 روز پاکیم
نیامدم اینجا این ها رو بگم
چون میدونم شرایط همه ما چه دختر و چه پسر ی جورایی مثل هم هست
و هر کدومون به نوبه ی مشکلات خودمون داریم
من فقط تو ی دوراهی بدی گیر کردم
و میخوام جوابشو از شماها بشنوم هم دخترا هم پسرا
به نظر شما این خوب بودن چقدر میتونه تو زندگیمون و در آیندمون تاثیر بذاره
ما مخصوصا من الان دچار خودارضایی هستم
میدونم کار چرک و کثیفی هست
به همین دلیل تصمیم گرفتیم ترکش کنیم
اما چند وقت ی سوال ذهن منو درگیر کرده
و اینکه خودارضایی رو رها کنم
و به جایی اینکه ی گام به عقب بردارم
ی گام به جلو بردارم
و ارضا شدن رو با ارتباط مستقیم و حضوری تجربه کنم
نظر شما چیه...؟؟؟
میدونم همگی مخالف هستیم
اما میخوام دلیل های مخالفتتون رو بدونم
و برای خودم ی جواب قانع کنند بیارم
که ثمره این همه سختی و تلاش ی نتیجه ایده آل و مطلوبه...؟؟؟
از سرپرست این تاپیک به دلیل این درد ودل عذرخواهی میکنم
و اگر دید با قوانین کانون در تضاد هست میتونه حذفش کنه
با تشکر