(1391 بهمن 30، 14:32)سـُـها نوشته است: [ -> ]سلام
درد دل درناكيه.. ميگم ك عبرت بگيرين!:13:
اين تاپيك رو من زدم!!!
از همون موقع ك ي كم جا افتادم و تثبيت شد تركم، هميشه ب اين فك ميكردم ك چ كنم ك اطرافيانم مبتلا نشن..ميگفتم ماهايي ك گير افتاديم و تن داديمم ب بلا درست ميشيم.. حتما درست ميشيم..
اما چ كنم ك اصلا اتفاق نيافته؟!؟
اين شد ك تاپيك رو زدم......... سعي كردم بهش عمل هم بكنم!
من ي برادر زاده دارم.. جانه منه.. نفسه من.. عشقمه...تعلقي ك بهش دارم قابل وصف نيست..
ي روز اومده بود پيشم..من داشتم كتاب ميخوندم اون داشت شبكه پويا ميدي.. من ي كم چشمامو بستم و بعد ك باز كردم فاجعه بار ترين اتفاقي ك ميتونست برام پيش بياد رو ديدم..
ديدم داره ب خودش دست ميزنه.............................
هيچ كي نميتونه درك كنه ك من چ حالي داشتم... هيچكي نميتونه تصور كن من چي كشيدم!
داغون مال ي لحظه بود!!ويران شدم......
ب خودم گفتم سها الان وقتيه ك بايد هرچي ك تو اين 40 ماه يادگرفتي رو اجرا كني..
ب خودم گفتم سها اگه اينو تمام كني هنر كردي!
با خودم خيلي حرف زدم......
چندين راه حل رو پيش گرفتم.. خيلي بررسي كردم بدونم ريشه اش چي بوده..اخم و دعوا و تشويق و حواس پرتي و خيلي چيزا رو تست كردم...
من هنوز نتيجه نگرفتم!
(هر چند ك رو ب بهبوده!)
دعا كنين بتونم درست ترين كار رو بكنم...
در پناه خدا..
ياعلي.
سلام
خب من تجربه صحبت هام با دو تا آقا رو میگم ک از همون سنین بچه برادر شما نقاط لذت بدنشون رو پیدا کرده
بودند(فکر کنم کوچیک باشه ).. آنچه ک شما دیدید میتونه ثمره چندین علت باشه من اونایی ک میدانی
دیدم میگم شاید برخیاشم ندونم ک طبیعی:
1. اولین موردیک یکی از بچه ها بهش اشاره کرد نزدیکی والدین جلوی چشم بچه بوده، ینی ب صرف اینکه
این بچست کاری رو ک باید در خفا انجام میدادند جلو روش انجام دادند(بچه مثلا 1-2 ساله منظورم)، میگفت
دقیق یادم 6 سالم ک بود میدونستم بین من و دختر خالم ی فرقی هست اما نمیدونستم! و همیشه کنجکاو
این کنجکاوی با قرار گیری در محیط دوستان شدیدتر میشد بخصوص ک اونا حرفهایی میزدن ک من متوجه
نمیشدم!این وضع شدید میشد ک رسیده بود ب راهنمایی و جو بچه های سن بلوغ و تعداد خ.ا بسیار بالا!
2. دومیشون رو پرسیدم بیشتر ناشی از مشکلات روحی بود، تو سن بچگی برخورد نادرست والدین، خورد
کردن شخصیت بچه تو جمع، اهمیت ندادن ب حرفاش، نداشتن هم بازی، مشکل در برقراری ارتباط با همجنس
ب خاطر این مشکلات، ک اینجور ک من فهمیدم این دسته وقتی مشکلشون هاد باشه، دچار عارضه شب
ادراری هم میشن ک با بزرگ شدن بهتر میشن.
.........................................................
شما هرچقدرم مهربون باشید دایه داغتر از مادر نمیتونید بشید! ی محبت پدر یا مادر بیشترین کمک
رو میکنه، مشکلات اقتصادی بخصوص الان بیداد میکن جرو بحث هایی ک جلو بچه میکنن، و شاید بددهنی
طرفین ب هم شدید روی بچه موثر، من نظرم این ریشرو تو والدین پیدا کنید و ب اونا تذکر بدید ن تو بچه، شاید
ی بوسه پدر بیشتر از هزار تا بوسه شما برای فرزند ارزش داشته باشه.
اگرم بچه بزرگ شده و نزدیک سنین بلوغ، وقتش تو خونواده بحث بهداشت جنسی رو مطرح کنید با مادرش، ک
ایشون با پدر بچه در میون بذارن،تا ب موقع با بچه(اگه پسره ها) مطرحش کنند و جواب کنجکاوی هایی ک
میخواد از محیط دوستان یاد بگیره خود پدر بده! دوستی پدر با والدین با بچه بنظر من در اولویت باشه براتون
تا اصلاح بچه.
فقط پیشنهاد اما ی روانشناس کودک میتونه کمک کنه چون انجام این کار تو سنین کم شاید نشون خلاء
عاطفی یجا و از طرف یکنفر هست حالا کی؟ بگرد پیدا کن پرتقال فروش رو
یاعلی