سلام دوستان
از همتون ممنونم
شرمنده دیر شده
روحیه خوبی نداشتم ک بیام کانون
(1392 بهمن 20، 16:55)Homa_a نوشته است: [ -> ]چه فامیلای وحشتناکی
دارلینگ به نظر من ارتباط با فامیلم تا یه حد خاصی لازمه
اگر که ضررش بیشتر از نفعش باشه حتی این ارتباط غلطم هست ....
البته این نظر منه
من اگه بودم ارتباطمو با این آدما قطع میکردم حتی اگه شده عمه یا خاله که خیلی نزدیکن
تا جایی که خودشون بیان جلوی همه عذر خواهی کنن ...
بعدم به این فکر کن که تهمت و غیبت پشت سرت کفاره گناهات حساب میشه
اگه آروم باشی و دلتو بسپری به خدا برنده ای
عذر خواهی کنن؟؟ محاله
همین عمم ک چشم نداره منو ببینه
تا حالا هزار تا اتفاق واسش افتاده
دخترش طلاق گرفته داماد بعدیش از قبلیش داغون تره
پسرشو چن بار خفت کردن
اون یکی پسرش تا حالا چن بار تصادف کرده
ولی مگه این چیزا رو میبینه؟!؟ میگه اینا بد شانسیه!!چشم شوره مردمه
تازه خودشم خانوم جلسه ایه
(1392 بهمن 20، 17:20)آقای فراسی نوشته است: [ -> ]سلام
من به نظرم خوب باید با پدرتون خیلی ملایم صحبت کنید و یه جورایی قانعشون کنید
اگه هم نشدن خوب شما خودتون شخصا رفت و امدتون رو کم کنید با فامیلای پدرتون. وقتی میرین اونجا مثلا بهانه بیارین که درس دارین نمی تونید برین
صبر کنید و تحمل تا حدی. خدا خودش جوابشون رو می ده ان شالله.
اگرچه من شخصا تقریبا هیچ توهینی رو بی پاسخ نمی ذارم و تحمل هم خدی داره به نظرم کاملا! ولی خوب بستگی به شرایط خانوادتون داره غم و غصه ی دیگران رو هم نخورید
سلام
همین عید پارسال بود ک بهونه آوردم ک نرم
پدرم کلی زبون ریختو بردتم
البته اون شب خداروشکر حرفی نزدن.....
(1392 بهمن 20، 17:46)mehdi68 نوشته است: [ -> ]سلام
هر وقت دیگران به من تهمت میزنند یا تعریف هایی میکنند که شایسته اون نیستم به این حدیث فکر میکنم
امام موسی کاظم
اى هشام! اگر در دست تو گردو باشد و مردم گويند كه در دستت مرواريد است، تو را سودى ندهد در حالى كه می دانى آن، گردو است و چون در دستت مرواريدى باشد و مردم گويند آن، گردو است تو را زيانى نرساند و حال آن كه می دانى آن، مرواريد است.
حالا که شما گوهر و مروارید پاکی رو دارین و خودتون وخدا از این پاکی آگاه از سخن حسودان تنگ نظر ناراحت نشید
سلام
حدیث قشنگیه
درسته ولی فکر کردین آبروی آدم چطوری میره؟!؟ی سری خدا شناس چرتو پرتاشونو دهن ب دهن میکنن.....
(1392 بهمن 20، 18:01)کریم نوشته است: [ -> ]سلام دارلینگ خانم
خب اگر پدرتون قانع نمیشه، با مادرتون صحبت کنید. مخصوصاً مادرا رابطه شون با عمه و زن عمو بده (همون دعوای بین جاری ها و عروس و خواهر شوهره).
با پدرتون هم خیلی منطقی صحبت کنید. حتی اگر پدرتون چیزی بگه، رابطه خواهر و برادری از هم نمی پاشه. فوقش یکی دو ماه با هم قهر می کنند.
سلام
مادرم؟!تنها کسی ک رابطه اش نسبت به بقیه با پدرم خوبه منم..........
تنها کسی ک حرفش واسه پدرم طلاست منم
تا حالا شده مشکلی واسه مادرم پیش اومده باشه به من بگه و من حلش کنم
ولی من نه زیاد اذیتشون نمیکنم....
درسته تنها را قطع رابطه ست
ولی نه ک برم بگم بابا نباید با فلانی و فلانی رفت و آمد کنی
باید با سیاست تمومش کنم...............
(1392 بهمن 20، 18:51)rasekh نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
آبجی دارلینگ چیزی که رواج داره تو این دوره و زمونه حرف درآوردن پشت سر این و اونه ...
درک میکنم واقعا یه همچین حرفایی سخته برا آدم تهمت به این و اون اونم تو این موارد جرم خیلی بزرگیه
یادتون باشه شما پاک پاکین ارزشتون خیلی زیاده
ان شاالله همه چی درست میشه
سلام داداش راسخ
ممنونم بابت همدردیتون
(1392 بهمن 20، 19:40)sword313 نوشته است: [ -> ]سلام
دارلینگ خانم
بنظرم به مادرتون نگین ...........چون فقط باعث بیشتر شدن کدورتها میشه
شبیه این مسئله تو فامیل ما پیش اومده (حتی خیلی شدت حرفی که زده شده بود کمتر بود) ولی الآن حدودا 6 ساله با هم قهرو دعوا و حتی این دعوا به بقیه هم کشیده شده و ما هرروز ازش بیشتر اذیت میشیم
بجای این کار کار دیگه ای کنید............جواب بدی رو با بدی ندین جوابشو با خوبی بدین.....اگرچه میدونم سخته ولی آخرش شیرینه
افراد با رفتارشون شخصیت خودشونو نشون میدن
شما نشون بدین شخصیتتون والاست
شاید اصلا طرف مریضه ..شما براش دعا کنید از این مریضیش نجات پیدا کنه و آگاه بشه و عاقبت بخیر بشه
مسلما اگه بخواد عاقب بخیر بشه باید ..از شما بخشش بخواد
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی..
سلام
داداش تنها کاری ک میتونم بکنم دعا کردنه
واقعا مریضن
ولی دیگه نمیتونم ج بدی رو با خوبی بدم
تا الان ک خوب بودم این نتیجه اش شد
بزار یبارم بد باشم ببینم چی میشه!!
(1392 بهمن 20، 20:55)رند نوشته است: [ -> ]سلام
دارلینگ خانوم
سکوت نکنین
سکوت شما جنایت در حق خودتونه.باعث بی پروا شدن دیگران میشه.
ناراحت می شن؟قهر می کنن؟دعوا میشه؟جنگ می شه؟
به درک
نمی خوام فاز منفی بدم و نمی گم با شدت عمل
ولی حق گرفتنی ست نه دادنی
در آخر روزی مجبور میشین حقتون رو بگیرین .
و از سکوت کردن پشیمان
سلام
درسته
کاملا موافقم
سکوت نمیکنم
گذاشتم واسشون کنار
دور همه چیو خط کشیدم
دیگه سکوت نمیکنم
حتی اگه به قیمت جونم تموم بشه سکوت نمیکنم
واسه این زن عموم :
قراره ی مدت ک گذشت یعنی هرموقع ک دیدمش (زیاد طول نمیکشه)
ج اون حرفشو بدم
یکاری میکنم دیگه خودش روش نشه بیاد اینجا
(1392 بهمن 20، 22:26)ساحل نوشته است: [ -> ]سلام
اینقدر عصبانیم که نمیدونم چی بگم:smiley-yell:
چطور میتونند اینجوری حرف بزنند:smiley-yell:
مطمن باش دارلینگ جان خدا حقشون رو به زودی کف دستشون میذاره:smiley-yell:
چطور پدرتون میتونه آروم بشینه
اگه هم نری خونشون لابد یک حرف دیگه در میارند
چطور میتونند اینقدر نادون و احمق بشند
اصلا اسمشون رو میشه گذاشت مسلمان!
سلام عزیزم
دقیقا همچین آدمایی هستن........
واسم دعا کن....
(1392 بهمن 20، 23:09)be yade hagh نوشته است: [ -> ]دارلینگ جان گفتنی ها رو دوستان گفتن...منم قبولشون دارم
ولی یه کاریم بکن در کنارشون... البته مطمئنم تا الان این کارو کردی... اما خب این بار جدی تر...
قبلش یه چیزی رو بگم... میگن کسی که با خدا باشه و به دستوراتش عمل کنه توی مثلا شرایطی که حتی آدم می ترسه که با عمل به اون امر واجب دیگه دوستش نداشته باشن و آبروش بره و... خدا خودش اون آدم رو با قدرت خودش در بین مردم عزیز و بزرگ می کنه... اگه اشتباه نکنم توی همین مضمون هم حدیثی هست...
فکر می کنم راحت ترین راه... که شاید باعث بشه از مشغله ذهنی خودت هم کم بشه... اینه که از خدا بخوای
انقدر تو رو بزرگ کنه در مقابلشون که اصلا خودشون دیگه روشون نشه که چنین چیزایی رو بخوان در مورد تو بگن
تو به راهت ادامه بده... به راه خودت... به پاکی ای که یک سال و نیمه که بهش رسیدی از این لحاظ هم (که به قول خودت این اشتباه رو هم نمی کنی چه برسه به چیزای دیگه ) مطمئن باش دیر یا زود این پشتوانه و عزتی که از طرف خداست رو در مقابل همممه دیگران حس می کنی...
بقیه چیزا رو دوستان گفتن... ولی خب خواستم این رو هم بگم و اینکه تاکیدم کنم روی این موضوع که فعلا رفت و آمد حداقل خودت رو فامیلاییت که این طوری میگن تا جایی که میشه کم کن که هم اونا فرصت این حرفا رو پیدا نکنن و هم اینکه خودت اذیت نشی
عزیزمی
ممنونم بابت حرفای قشنگت
چشم اطاعت میشه
(1392 بهمن 21، 11:23)شیرین و فرهاد نوشته است: [ -> ]یک فرهنگی در بین ما ایرانیا هست که اگه بخواند کسی رو از یه کاری منع کنند تهمت هرزگی بهش میزنند مثلا اگر طرف حجابش خوب نباشه
یا با نا محرم گرم بگیره بهش هرزه بگن تهمت بزنند یا غیبت کنند
فکر میکنند که با این کارشون طرف هدایت میشه و پوشش یا روابطشو(گرم گرفتن با نامحرم) بهتر میکنه من خودم از این تهمت ها زیاد شنیدم
راهی که خودم در پیش گرفتم انجام ندادن اون کارها و قهر کردن بوده
من نه بد حجابم نه با نامحرم گرم میگیرم
نگاه به اینجا نکنید ک همتونو داداشام میدونم و باهاتون راحتم
من بیرون از این دنیا
هیچ داداشی ندارم
با هیچ پسری گرم نمیگیرم
حتی با پسرای فامیل
وقتی تو ی جمعیم بخدا آرزوشونه من باهاشون حرف بزنم .....
آقا ی مدت چادری شدم
وقتی دیدنم بلا استثنا همشون بهم گفتن کی مراسمته؟؟
گفتم چ مراسمی؟؟گفتن نامزدیت دیگه
چون چادر سرم کرده بودم شوهر دارمونم کردن
اینا واسه هدایت نمیگن
چون خودشون بیشتر به هدایت شدن احتیاج دارن........