مریم همین که به حرفاش گوش دادی یه دنیا ارزش داره
خیلیا هستند حتی حاضر نیستند دردای دیگران رو بشنون
کاره بزرگی کردی،کوچیک نبینش
دختر تنها
تو به من بگو کی تنها نیست؟
همه تو این دنیا تنها به دنیا میان تنها زندگی میکنند تنها هم میمیرند
البته این وقتیه که خدایی تو زندگی نباشه
اما خواهر گلم وقتی ما خدا رو داریم چرا احساس تنهایی؟
تنهایی دیگه معنی نداره
هر جا باشی
هر وقت بگی
خدا همراه توئه
ایمان داشته باش که خدا از رگ گردن به تو نزدیک تره
اعتقاد به این حرف کلی ارومت میکنه
هیچ وقت انسان ها تنها نیستند
همیشه خدا باهاشونه
سلام!
من یه تازه واردم!
داغونم، اساسی ریختم بهم، نمی دونم باید چی کار کنم از دست خودم!
به خدا گریم گرفته!
امروز خونه تنها شدم، بازم عین این بی جنبه های بد بخت،این دفعه دوم بود!دیگه آسی شدم!خسته شدم!من معتادم!خداااااا!
همیشه همینطوریه، کارم که تموم میشه پشیمونم!ولی بعد از یه مدت دوباره...!!!
فقط نشستمو به خودم فحش میدم! من درگیر خودم شدم، گیر کردم تو خودم، اعصابم ریخته بهم، اعتمادمو از دست دادم، دارم دیوونه میشم!کمک میخوام!
تا حالا چندین بار گفتم ترکش میکنم، یه چند روزی ترک کردم و دوباره روز از نو!
چندین ساله که همینه کارم!دیگه از خودم بریدم، از ارادم،از خدام، از همه چی!
به خدا قسم بهش گفتم کمکم کنه ترک کنم، نشد!!! دارم دیوونه میشم! به خدا دیگه نمیتونم!
توروخدا کمکم کنید!
من میخوام ترک کنم!
از کجا، چی کار کنم؟؟؟؟؟
کیمیا جان، واقعا حس نمیکنم توکل پاسخ ده!
گفتم که خیلی این در و اون در زدم، نشده، نمیدونم، شایدم بی فایده است، شایدم همه نباید پاک باشن!
خیلی دیوونه شدم!
چندی بود که نماز میخوندم همه چیز خوب بود، نمیدونم چرا همه چی ریخت بهم، ازش کمک میخواستم، وقتی سرمو آوردم بالا و دیدم کجا وایسادم یهو شکه شدم، از خودم پرسیدم من همونم که چندی پیش نماز میخوندم؟؟؟؟حسابی قاطی کردم باهاش قهر کردم!دیگه نمازم نمیخونم!
فکر نکنم جواب بده!
اهههه!نمیدونم!
اصلا همچین فکری نکنید
هیچ کار خدا توی زندگی آدم بی حکمت نیس
وقتی با کانون آشنا شدید و قدمی برای پاک بودن برداشتید یعنی اینکه خدا هنوزم هواتونو داره
وگرنه میزاشت تو گمراهی بمونید....با یه وجدان خوابیده
شما 1 قدم بردار خدا 10 قدم بهتون نزدیک میشه
یا علی بگید و از امروز شروع کنید برای ترک...برای پاک شدن و مطمئن باشید که میتونید
(1391 تير 20، 14:48)qmars نوشته است: [ -> ]کیمیا جان، واقعا حس نمیکنم توکل پاسخ ده!
گفتم که خیلی این در و اون در زدم، نشده، نمیدونم، شایدم بی فایده است، شایدم همه نباید پاک باشن!
خیلی دیوونه شدم!
چندی بود که نماز میخوندم همه چیز خوب بود، نمیدونم چرا همه چی ریخت بهم، ازش کمک میخواستم، وقتی سرمو آوردم بالا و دیدم کجا وایسادم یهو شکه شدم، از خودم پرسیدم من همونم که چندی پیش نماز میخوندم؟؟؟؟حسابی قاطی کردم باهاش قهر کردم!دیگه نمازم نمیخونم!
فکر نکنم جواب بده!
اهههه!نمیدونم!
داداش کیومرث حق با کیمیا خانم هست مطمین باش که خدا دوست داشته که پات به کانون باز شده هیچ کار خدا بی حکمت نیست شما هم اگه میخواید ببینید کانون کجاست باید کلی توش بگردید تا ببینید که چه آدمایی واسه اینجا زحمت کشیدند و چه کسایی اینجا موفق به ترک شدند اونوقت میبینی اومدنت، به اینجا بی دلیل نیست
خوبه که دل همه گریه میخواد خوکشی نمیخواد...................
مبینا جونم دلم گرفته
خیلی ام زیاد گرفته
نمیدونم چی کار کنم