سلام
آقا من دو تا پا نوشت يا بعدا نوشت بايد ب پست قبلم اضافه كنم..!
1-
در مورد اين جمله "واسه اين وامونده.. اگه هم ب تخت ببندن افاقه نميكنه..." بايد تكمله بزنم..
بايد كاملتر ميگفتم..:
واسه اين وامونده..
اگه نخوايم تمامش كنيم و اگه بخوايم بشكنيم؛ اگه هم ب تخت ببندن افاقه نميكنه...
2-
اين ك ميگم پاكي ذهنم برگرده..
نه ك مخالف باشه با حرف خوده خدا ك اگه توبه نصوح باشه هم گناهان پاك ميشه و هم ب خوبي تبديل ميشه..
منظورم اينه ك اثر وضعيش هست!
از اون بايد خلاص شم...
حس كردم پستم بار نااميدي داره..قصد ومنظورم اصلا اين نبود..ببخشين..
درد دلانه بود!
و
آقاي رايتتئوس..
چون كارش اينه! چون واسه همين مهلت گرفته..و ابزارش هم فراهم كرده!
ماييم ك بايد مانع اين كشش بشيم..
ماييم ك بايد در جهت خلاف دعوتش بريم..
ماييم ك بايد بنده خدا بودن رو نشون بديم..
در پناه خدا..
ياعلي.
دلم درد می کند ... خسته ام ...
انقدر تناقض درونم وجود دارد که می ترسم از وسط دو نیم شوم!
پس کی می شود که به صلح درونی برسم ای خدا ...
گه از ایــن سو کشَـــندم ، گه از آن سو کشَــــندم
نفسی آتشی سوزان نفسی سیل گریزان ....
خدایا کی می شه من عقل تو سرم بیاد ؟
گاهی دلم برای خودم خیلی می سوزه
سلام بر خدایی که در این نزدیکی است. خدایی که هوای همه بندگانش را اعم از خوب و بد. گنه کار و پاک دارد. به نام او که هر چه داریم از اوست . به نام او که نامش راحت روح است و پیغامش مفتاح فتوح و ذکر او مرهم دل مجروح است و بلانشینان را کشتی نوح است.
خدایا دوستت دارم. دوستت دارم نه به خاطر اینکه به بندگانت کمک می کنی بلکه به خاطر اینکه حتی اگر گنه کار هم باشند انها را تنها نمی گذاری و میگویی به سوی من بیایید و مرا انچنان عبادت کنید که به هر چه بگویید باش بشود. آری خدایا آمده ام تا با تو درددل کنم . آمده ام با کسی درددل کنم که ستار العیوب و علام الغیوب است. امروز کنکور بود. آری کنکور همان که پلی است برای ورود به مرحله ای دیگر از زندگی. مرحله ای که اگر تو پشتوانه ی ما نباشی ما هیچیم و ناتوان. من آماده ام تا اثبات کنم که آری در حقیقت دیاموند هستم . همان دیاموندی که باید سخت باشد و فشارهای فراوانی را تحمل کند تا بتواند دنیای خود را متحول کند . آری من آماده ام تا در این روزها با چیزی بجنگم که قسم خورده که بندگان خدا را گمراه کند. دیگر مشغله فکری ندارم و می آیم تا به خودم و دنیایم ثابت کنم که می توانم. آری شیطان از غرور بر آدم سجده نکرد. پس بیایید مغرور نباشیم. نه اینکه غرور خود را بشکنیم و بر انسان ها سجده کنیم بلکه بر کسی سجده کنیم که آرامش بخش قلب هاست. کسی که اگر نبود این دنیا همچون کشتی ای بی ناخدا بود و یادبگیریم که در این زنگی کوتاه با خدا بودن خیلی برتر از ناخدا بودن است. آری باید دنیایمان و زندگیمان را به دست ناخدایی که قدرت آسمان ها و زمین تماما در دست اوست بسپاریم و بگوییم که آری این چنین است. آری زندگی صحنه ی با خدا بودن است. زندگی یعنی جنگ برای رسیدن به خدا . آری باید جنگید نه به خاطر رفتن به بهشت و فرار از جهنم بلکه برای رضای خدا و لقا و دیدار معبود حقیقی . خدایا من امروز هر چه دارم را تو به من عطا کرده ای. شاید گاهی اوقات بر اثر پافشاری من دعاهایم را مستجاب کردی اما بعد از مدتی دیم که آن به خیر و صلاح من نبوده است. آری این بار هر چه برایم رقم بزنی سراسر خیر و نیکی است.
هنگام مواجه شدن با مشكلی یادت باشد كه حتماً راه حلی وجود دارد.
زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید.
بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از هر شبی، روزی وجود دارد.
ذهنت را روی راه حل ها متمركز كن.
برای بیرون آمدن از یك اتاق باید در را پیدا كنی،
نه این كه به دیوارها فكر كنی....
حالا دیگه از انحراف خسته شدم ....
آخر آخر آخرش رو رفتم ...
منظور از آخرش اینه که تو چند سال اخیر بی سابقه بوده ...
بی سابقه بودن انقدر بی غیرتی ... انقدر دوری از خدا ... انقدر بی نمازی ...
خدایا یه راهی پیش روم بذار ... نباید اینجوری شه
آخه منم آدمم ... مثه بقیه ...
اگر آدمم ... اگر انسانم پس باید مثه انسان های دیگه ای که سالم زندگی میکنن زندگی کنم
قبول دارم که این وسط یه چیزی لنگ میزنه ...
فعلا آشکارترینش اراده اس!
+ از همه دوستان واسه حال خرابم عذر میخوام! و از همگی ممنونم ...
اول از عموی خوبم تکر میکنم
چدر خوبه که انقدر خوبید عمو
بازم تو اوج مشکل و سختی با خدا حرف میزنید و ایراد کارتونو پیدا میکنید
اقای وود عالیه
بعدم میخوام بگم گفتید دو اه و دور دلم آب شد
قهرمان شدید واقعا
براتون صلوات فرستادم
هپی خودم میدونی منم امشب خیلی حالم گرفته بود
خفن
اما با کانونیا درد دل کردم خوب شدم
مثل ترک تنهایی نیست که ادم کم بیاره نه ... بلکه هر موقع ناراحت بودی یا اذیت یممی شدی بیا بگو
تو کانون جمع شدیم که به هم کمک کنیم
پس لطفا صبر نکن تا شرایط حاد شه
اینجا باید از هم کمک بخوایم
چون حتما با هم میتونیم
سعی کن تک روی نکنی
اگه بشه با دلم راه بیای . .
انگیزه میخوام خدایا...
عمو سعید
ما یه هفته ـس شروع کردیم ...
زدیم هرچی پیلتر بشکن بود رو ناکار کردیم
حتی هزینه کردیم و یک سرگرمی جدیدی رو دست پا کردیم
از فیل سریال های مورد دار دوری کردیم
نماز رو به تاخییز ننداختیم
نگاه رو کنترل کردیم
ذهن رو نزاشتیم بره سراغ ـش
نتیجه داده ...
فرمول خاصی نداره
باید همین الان از جات پاشی بگی من میخوام گذشته ـم رو بریزم دور ... مهم نیست تا کجا برم ولی میخوام برم ...
پس بسم الله بگو ... تا هرجا که بری مهم نیست حداقل به خودت میگی تلاش کردم ... مهم اینکه پاک بمونی تا هر چه قدر که میتونی ... پس امیدت رو از دست نده
نمیدونم چرا بر خلاف انتظارم هر چقدر بزرگتر میشم بخشیدن برام سخت تر میشه.
نمیدونم...شاید اشتباهای اطرافیانم بزرگتر میشه...شایدم اشتباهای خودم.
خب چیکار کنم که چاره ای نیست...گناهام زیاده و اشتباهاتم فاحش...برای بخشیده شدن به بخشیدن نیاز دارم.
چون خدام خودش گفته
:"فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَميلَ"
(پس گذشت کن...گذشتی زیبا.)