کانون

نسخه‌ی کامل: درد دل های شما
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1399 اسفند 8، 1:13)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1399 آبان 2، 0:24)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]خدایا من چرا رشد نمی کنم؟
گفتی خاک شیم، درخت می شیم.

خدایا نفس، نفس گرفته این زیر.

پس کی درخت میشم، سبز می شم. گل می دم. Hanghead


این پست رو من چند ماه پیش اینجا زدم.
اینجا زیاد پست نمی زنم،
کلا ترجیح میدم بریزم تو خودم.

می گن درون گرام،

در نتیجه ببینید که چقدر حالم خراب بوده که اینجا پست زدم.
اون موقعی که این پست بالا رو زدم واقعا حالم بد بود.
دوستان شاید یادشون باشه.

الان حالم برعکس خیلی خوبه.

خدا رو شکر.
دو ماهه پاکم، چی بهتر از این.
یوتویوب رو گذاشتم کنار، آپارات رو گذاشتم کنار.
دارم به کتاب عادت می کنم.
رابطه ام با قرآن عالی.
و کلی اتفاق های خوب دیگه که این مدت افتاده.
حاشیه ها که کم شده، روی درس و مقاله ام تمرکز کردم و کلی کار دکترام رو جلو بردم.

شاید به اون چیزی که می خواستم نرسیدم. اما به چیزای خیلی بهتر رسیدم.
فکر می کردم حتما باید ازدواج کنم تا رضایت خاطر داشته باشم.
اما رضایت خاطر چیزیه که از درون آدم می جوشه، ربطی به ازدواج نداره.
نه این که نخوام ازدواج کنم، اما دیگه برام مثل قبل اتفاق بزرگی نیست.

ازدواج خیلی اتفاق بزرگیه تو زندگی آدم.
ما اگر شکست عشقی خورده باشیم،‌ اشکالی نداره که افسرده شیم.
این کار ما رو کوچیک نمی کنه، این که ما دوست داشته باشیم که با کسی ازدواج کنیم و به هر دلیلی نشه، باید ناراحت بشیم.

خیلی از مشکلات و ناراحتی ها و حال بد آدما، به خاطر اینه که توی زندگی همدم و همراه و زوج و همسر ندارن.
این حال بد مضاعف میشه، وقتی توی دل اشتیاق زیاد به ازدواج دارن، اما اون رو توی کلام و در ظاهر انکار میکنن.
- چون امیدی ندارن که ازدواج کنن، پس این اشتیاق رو سرکوب می کنن.
- چون فکر می کنن کسی که به خاطر نداشتن همسر ناراحته و اون رو ابراز می کنه، آدم ضعیف النفس و کوچیکیه.
- چون اگر به اطرافیان بگه من ناراحتم که همسر ندارم، ممکنه مسخره اش کنن و بگن تو نمی فهمی، مجردی بهتر از تاهله.

واقعیت اینه که میل و علاقه به ازدواج، نیاز به داشتن همسر، عشق یا هر چیز دیگه ای که اسمش رو بذاریم،
نعمت بزرگیه که توی تک تک انسان ها وجود داره و بقای نسل بشر رو تضمین می کنه.

ازدواج چیز کوچیکی نیست، من اگر الان بمیرم روی سنگ قبرم مینویسن ناکام.
من اگر ناکام هستم، درد داره، رنج داره.
من حق دارم که ناراحت باشم.
ازدواج بد نیست، داشتن همسر بد نیست، همه همسر ها بد و خیانت کار و ... نیستن.
همه ازدواج ها ناموفق نیست.

ازدواج خوبه، اما قسمت من نشده،

به نظر میاد خیلی تسکین دهنده است، اگر حالا که من نتونستم ازدواج کنم، بیام و از این دست حرفا بزنم.
مثل وزنه برداری که کلی زحمت می کشه، اما وقتی توی مسابقه سوم میشه، می گه زیادم برام مهم نبود.
این تسکین نیست، این فریبه.

مهم بود برام، اما شکست خوردم.
رنج پذیرش شکست، زیاده. اما قابل تحمل تره از دروغی که به خودم بگم.

من اصلا از اول دوستش نداشتم،
بهتر شد که جدا شدیم،
خوب شد که نشد.

حقیقت اینه که اول شدن توی مسابقه وزنه برداری زیادم مهم نیست،
اما تا وقتی برای تو مهمه، ادای آدم بزرگا رو در نیار.

ازدواج هم حقیقتا زیاد مهم نیست،
اما تا وقتی که توی ناخودآگاهت این رو نپذیرفته باشی، هر چقدرم که این رو تکرار کنی، فایده ای نداره.

حقیقت اینه که من این مدت تجربه کردم که چطور میشه بدون ازدواج هم رضایت خاطر داشت و خ.ا هم نکرد.
و حالا ناخودآگاهم کمی باهام همراهی می کنه.
گاهی وقتا بد قلقی می کنه، یه روز می بینم که دستم به کار نمی ره، بدون دلیل ناراحتم.
سخت نمی گیرم بهش، می دونم که فیلش یاد هندوستان کرده.
حالم که بهتر شد، بر میگردم سرکارم، برمیگردم به مقاله ام.
بر می گردم سر روزمرگی هایی که عاشقشون هستم.

با این امید که شاید چند ماه بعد یا چند سال بعد، بالاخره منم نیمه گمشده ام رو پیدا می کنم،
اگر هم نشد، چیزهای زیادی هست که به خاطرش رضایت خاطر داشته باشم.


کلیدش اینجاست، درد رو سرکوب کنی، توی قفس زندانیش کنی، اینقدر سر و صدا می کنه که گوشت کر شه.
باید بغلش کنی. باید بپذیریش.

متن پخته ای بود از خوندنش لذت بردم  53
با بیشترش موافقم
چطور میشه فهمید؟
انگار باهام حرف نمیزنی...
انگار دارم غریبه میشم....
میدونی که چقدر بهت نیاز دارم؟
واقعا میخوای بعد از این همه روزخوش بذاری بری؟؟
 ... اما الان... الان انگار کسی دست گذاشته رو گلوم و فشار میده... میخواد خفم کنه.... 
انگار کسی دست و پامو بسته... طوری که نتونم هیچ تکونی بخورم....
میتونی ببینی درونم چقدر بهت نیاز داره... همتون رفتین.  یا شاید انقدر دورم که نمیبینمتون... یا شما خیلی ساکتین. چیزی شده؟
من کاری کردم؟
میدونی؟ شیطون خیلی حرفه ایه.... حالا که داره سختش میکنه، چرا من سخت تر از قبل نشم؟
چرا من مقاومتم رو برای تغییر نشکنم؟
تو اوج نا امیدی.... وقتی هیچ کسو ندارم به دادم برسه.... بهتون فکر میکنم، این قلب اروم میگیره.... چه نعمت بزرگیه داشتنتون.... امیدوارم دستمو برسونید به هدف.... که من تا به هدف نرسم ، اروم و قرار ندارم.
نه مشاور ، و نه هیچ کس دیگه به جای من زندگی نمیکنه.... اصل و اساس زندگی من با تصمیمهای درشت و ریزم ساخته میشه...همینه که بهم گفت: من درمانت نمیکنم، بلکه خودتی که درمانو پیدا میکنی.
درمانو پیدا کردم.... تویی. تو درمان تمام زخم های کوچیک و درشت قدیمی و تازه ی زندگیمی.... هرچقدر بهت نزدیک تر میشم، هرچقدر رنگم به رنگت نزدیک میشه، بیشتر ارامش به وجودم سرازیر میشه.و هیچ کس... هیچ کس حتی مشاور نمیتونه درک کنه چطور انقدر ارام؟ خوشحال؟ سرزنده؟
خلاف پیشبینی بقیه زودتر بهت نزدیک شدم... دلیلش فقط همینه.
دل به دل که برسه ، تپش که ارام بشه... دیگه فرقی نداره ... چون منبع ارامشو پیدا کردی ، دیگه زیر سوال بردن چرا؟
خدایا.... چقدر مومن بودن خوبه. دارم میبینم که میگم. هرکس هر مقدار به تو نزدیک تر بود، به اهل بیت به شهدا نزدیک تر بود همونقدر ارام تر بود.... خدایا...
منم دلم میخواد  مومن واقعی بشم. ... دوست دارم ارامش از چهره ام بباره....دوست دارم وقتی مادر و پدرم درد و دل میکنن، مثل یه مادر و پدر مهربون و با تجربه دست رو زخماشون بکشم... شفا پیدا کنه.
مگه غیر اینه که این همه زحمت برام کشیدن؟ منو وقتی یه نقطه بودم ، از همون موقع دوست داشتن و بهم رسیدن... 
و از همه بیشتر... این تو بودی که دل اونارو مهربون کردی نسبت به من.
خدایا تنهام. ببین. دوباره رسید روزایی که یک بار برای همیشه قراره باهاش مواجه بشم و ان شاءالله با پیروزی بگذرم.
خدایا...
من راه نابلدم.... شروع نکرده خسته شدن شنیدی؟ تجربه یا بگیم خاطره، روی شونه هام هنوز هستن. یا مثل دو تا دست یه شال گردن پیچیدن دور گردنم.... از زانو هام ببین....که پر از زخمه.... خدا حالا که  راه جدیدی بهم نشون میدی، من در راه اصل میخوام انجامش بدم..... چون من تو رو میخوام. خواهش میکنم کمکم کن خدا ی عزوجل...
محکم
استوار...
یه جوری که دشمن ازم بترسه. شیطون بترسه از من... 
و بین دوستا محبوب باشم.
و ارام... و موفق.... 
همه ی اینا تو یه کلمه بخوام بگم : مومن.
میدونم مومن تر بودن سخت تره.... میدونم....
ولی فکر کنم به سختیش بیارزه.
دل بریدیم از هر کمکی که از غیر تو برسه... هیچ کس درمان من نبود و نیست.تو درمان من رو میدونی. خدایا.... پس بهم بگو من چیکار کنم نزدیک تر بشم؟
انقدر که پرم از نا خوشی... اینارو باس درست کنم.ولی بحث دل اگه باشه 
دلم رفت... و اینطوری... قشنگه. و منم دوستش دارم. 
نمیدونم... اجازه دارم خدا؟ بهم اجازه میدی؟ توروخدا احازه بدیا .... من نیاز دارم.... بهم بگو اینده چی میشه؟
من چطوری میمیرم؟
ایا مومن میمیرم؟ یا باز این شیطون نخود آش میشه و کافر میام ؟
 ترس ...ترس از نرسیدن و مردن قبل از چشیدن.... این دیگه چیه؟
"شهید زندگی کن"
و این شهید زندگی کردن .... آغاز دفتر جدیدی از زندگیه. دوست دارم طوری زندگی کنم که بشم سرباز امام زمان..... سربازی رو به هرکس نمیدن خب..... 
یه سرباز قوی محکم، با استقامت، که حرفش با عملش یکیه، سرش بره قولش نمیره،  کافرا ازش ترس دارن، که دوستاش دلشون میره برا بودن کنارش.... که یه ارامش و یه قدرت... یه صدای بدون ترس..... که یه مرد راه، یه تکیه گاه،
بشم کسی که امام زمون بتونه بهش اعتماد کنه... یه کار بسپره دستش.

ترس خلافه مومنه.... اینو یه نشونه میذارم که یادم بمونه هرجا از هرچی ترسیدم یعنی دارم اشتباه میزنم....

اللهم ارنی الطلعه الرشیده
حس میکنم خودمو مسخره کردم....
درست نمیگم؟ Hanghead

+بله درست فهمیدی
و این موقعیت همون خبر خوشی بود که منتظرش بودی....
حالا وقتشه فرصتو بچسبی و قدرشو بدونی....
خدا خیلی دوستت داره.... همیشه هم باهاته.
نگران هیچی نباش وقتی تکیه گاهت خداس.... منطق و عقلو بذار درکنار انصاف. 
-خدا میدونه میخوامش  809197ps94ijjhwg

-خدا میدونه سختمه.... خدا میدونه رمقمو میگیره....
ولی...
+زهرا
خدا فرا تر از توان هیچ کس بهش وظیفه ای نمیده.خدا از استعدادی که در تو هست اگاه تره به خودت، اگه جلوی خودت نمیایستی خدا شرایطو جور میکنه برا شکفتنش....
یا علی بگو برو تودلش.... سختی هست، ولی کسی که خدا رو داره سختی کشیدنش هم قشنگه.
سخت که میشه... یه نگاه میکنه به خودش، میگه باریکلا....بالاخره یه چالش جدید رسید ، چندوقت بود زندگیمون عادی شده بودا.... غیر اینه زهرا؟ Gigglesmile

- خیلی خوب گفتی... بهش نیاز داشتم.دمت گرم



[تصویر:  photo_2017_02_28_08_18_03.jpg]
هر موقع میخوام گریه کنم ، جاذبه میره بالا  2

هیچ کاری نمیتونم بکنم  Tears

هیچی 

هیچ کسیو هم ندارم 

از چند روز پیش ،  بیشتر بچه های دانشگاه میومدن پی ویم و باهام صحبت میکردن و میگفتیم و میخندیدیم 

اول گفتم خدا رو شکر ، باز اهورا خریدار داره 

باز کسایی هستن ک بیان پیشش ...

ولی بعد دیدم ن ...

اونا فقط جواب تمرینا رو میخواستن ...

خرشون ک از پل گذشت ، همشون رفتن ...
هییی حواست به خودت باشه ها
داری بدکاری میکنی ها 
داری ناشکری میکنی ها
خدا باهاته دوست داره 
خدایا کمکم کن کم نیارم خدایا کمکم کن
میترسم هر لحظه میترسم دوباره برگردم به اون باتلاقی که توش گیر افتاده بودم
ولی تو هوام رو داری نه ؟
تنهام نمیزاری نه ؟
همونطور که عاشقتم به پام میمونی نه؟
همش میترسم میترسم همه چی تازه داره خوب میشه یعنی میشه همینطور بمونه همینطور باشیم کنار هم با هم بدون مشکل نمیدونم خیلی عجیبه این روزا 
خدایا این روز ها عجب دلم هوایت را میکند من تنها را تنها نگذار
وقتی از بقیه عصبانی میشم ناراحت میشم میتونم یه کاری کنم یا قطع ارتباط یا قهر یا..... 
ولی وقتی ادم از خودش ناراحت میشه،از خودش نا امید میشه نمیشه کاری کرد و خیلی بده Tears
با خودت میگی چیکار کنم چجوری شروع کنم وقتی این همه خراب کردم با کی حرف بزنم از کی راهنمایی بخوام به حدی میرسم ک میگم مرگ واقعا ارامشه.
 
امیدوارم دفعه بعد از خودم و کارام راضی و خوشحال باشم
تنهایی عجب دردیه[تصویر:  y%20(568).gif]
تحملم داره تموم میشه [تصویر:  y%20(455).gif]
شب سختیه انگار 
البته همه شب ها سخت شده
روزها هم سخت تر.
امروز یه تیکه از فیلم تکراری را دیدم. فیلم اعجوبه. قشنگه. توش گفت همه یه روزای بدی دارن...
بسی فکر کردم. نا شکری نمیکنم . ولی یه چندسالیه همش شده روز بد.
نمیدونم، شایدم تعریف من از خوب و بد فرق داره
ولی بنظرم واقعا به این روزا میگن بد 53258zu2qvp1d9v
حسرت خیلی چیزا رو دلم داره میمونه. چیزایی که برای تقریبا همه عادیه. چیزایی که یه روزایی هم برای من عادی بوده. حسرتش میمونه و من نمیتونم کاریشون کنم 46 هر چقدرم منطقی رفتار کنم بازم ...
نمیدونم
شایدم اینا روزای خوب ان. روزای بد تو راهن
میدونم کلی نعمت دارم. ولی واقعا نمیدونم چرا دل خوش ندارم که شکرگذاری کنم
خدا،  میدونم ایراد از شما نیست. ایراد از منه
ولی ایراد کجاست ؟ چطوری میشه رفعش کرد؟
چرا نمیتونم آدم شکر گذاری باشم
واقعا دوست دارم از ته دل برای نعمت هایی که دارم بگم خدایا شکرت. 
ولی نمیشه بسی سخته
شاید غم نداشته ها سخت تره.  
غم نداشته هام سخت تر نیست خدا. شاید چون یه روزایی طعم داشتن خیلی چیزا را چشیدم تحملش سخت تره واسم همین

میدونم مسخره است . ولی برای خیلی از،نداشته ها شکر. میدونم اگر چیزایی که میخوام را داشته باشم، آدم بدی میشم. مغرور. خودخواه. خودبین. سرکش. و شاید حتی فاسد
دنیا بسی عجیب و آدما بسی عجیب تر

یادمه بچه بودم. هر کسی دعا میکرد آخرش میگفت خدایا آرزوهای سانازم برآورده کن.اون روزا آرزوهای ساناز بسی سر زبون ها بود . آدم ها خیلی با اشتیاق میگفتن آرزوهای ساناز هم برآورده کن. چون میدونستن همون آرزوهای خودشونه ولی از زبان ساناز. همین. 
خدا دوتاش را برآورده کرد. 
اولین آرزو  ازدواج یک از فامیل ها بود. بسی دوست داشت ازدواج کنه. بالاخره ازدواج کرد. ولی دیگه کلا ما را و کل فامیل اش را رها کرد. اون آدم را قبل از ازدواج هفته ای یا ۱۰ روزی یه بار میدیدم. حکم خواهر بزرگتر را داشت. ولی الان چند سال از ازدواجش میگذره و بچه داره ولی من دیگه ندیدیمش. نمیدونم اگر تو خیابون ببینم بشناسم یا نه. اصلا نمیدونم اون آرزو درست بود یا نه. حتی تو عروسیشم نبودم. کی فکرشو میکرد.

آرزوی دوم بچه دار شدن یکی از فامیل ها بود..بعد از سال هااااااا بچه دار شدن. و الان اون بچه را میبینم . کلی آدم بد اخلاق بزرگسال هم بازی اشن. دلم براش میسوزه. خیلی الکی و سر هیچی دعواش میکنن. واقعا این چه آرزوی مسخره ای بود .خیلی آرزوی زشتی بود.

دیگه آرزو نمیکنم . به واقع کاخ آرزوهام شکسته. خیلی وقته شکسته. کلی از آرزوها برآورده نشدن. اونایی هم که برآورده شدن تهش غصه داشتن. دیگه آرزویی ندارم. 
البته یه آرزو اون ته ته ته وجودم مونده. بسی دوست دارم ظهور امام زمان را ببینم . 
شاید هم بشه کسی چمیدونه 53258zu2qvp1d9v
این آرزو برای خودمه. با بقیه اش فرق داره 53258zu2qvp1d9v
شاید بشه و نتیجه خوبی هم داشته باشه 53258zu2qvp1d9v

بسی حرف زدم. معذرت. وسوسه داشتم . نتونستم حرف نزنم 53
یا من تو ایران زندگی نمی کنم یا افرادی که میگن همه چی آرومه ما چقدر خوشبختیم...

ما سالهاست قربانی مسائل جنسی هستیم،چه فضای مجازی و چه فضای واقعی،سن این مسائل هم خیلی وقته دیگه صرفا جوانی و نوجوانی و... نیست به کودکی(۷ تا ۱۲) رسیده ولی این روزا برخی تو مجازی برا پخش یه کلیپ،عزا گرفتن و برخی جشن.

با اونا که جشن گرفتن کاری ندارم،حرفم با اوناست که عزا گرفتن،اینا تا حالا کجا بودن،ایران زندگی می کردن؟یا تو توهم خودشون غرق بودن؟

چرا نمی خوایم باور کنیم اوضاع خوب نیست؟
چرا نمی خوایم باور کنیم سقوط کردیم؟
چرا حالا یادمون افتاده ابتذال یعنی چی؟
چرا حالا کودکان برامون مهم شدن؟
چرا حالا برا فرهنگ سینه میزنیم؟


احتمالا این اشک تمساح هایی که این روزا ریخته میشه برا اینه که رومون نمیشه از وضعیتمون،برا اینه که نمی خوایم قبول کنیم تباه شدیم،می خوایم با تیتر کردن چند تا مرثیه و زدن دو تا توییت ختمش کنیم که نگن عه این چیزا جدید نیست،عجیب نیست،آره می خوایم حفظ ظاهر کنیم بگیم کو؟کجا؟ما؟ایران؟از این چیزا نداشتیم تا حالا،درستش میکنیم، بچه! فیلترینگ رو راش بنداز هر چی هست فیلتر کن،اونایی که پخش کردن،زندان،اونی هم که ساخته اعدام!

و اینگونه صورت مسئله رو پاک می کنیم و بعدش،خبر ها سرازیر میشه که فرهنگ و کودکان و نسل جوان رو نجات دادیم و فتنه رو در نطفه خفه کردیم و جامعه در امنیت و محتوا زرد،سفید شده و این اهمیت قشر جوان رو برا ما نشون میده که چقدر به فکرشون هستیم!
حذف 65
:گاهی نفهمیدن بهتر از فهمیدنه 
vayy
سال 1400 آخرین فرصت
اخهههههه اینننننن دیگههههههههه چییییییی بووووود  20 809197ps94ijjhwg

 خواب دیدن اگع دست خودم بود نمیذاشتم.... خدایا چرا همچین شذ؟؟؟؟  
خدایا  2
حتما خودپسند شدم....اینو گذاشتی یه رفرش بزنم....
شرمنده تم خدا ببخشید .
من انقدر کار کنم که پوشش بده ، تاثیراتش ناخوداگاهمو
ولی شیطون اگه فکر کردی عذاب وجدان میگیرم کارا امروزم عقب میمونه کور خوندی

پ.ن:  809197ps94ijjhwg
یعنی آدم بده ی قصه منم؟ 46
سلام 
خوبی ؟ دلم یکم گرفته شاید هنوز نرسیدم شاید خیلی مغرور شدم شاید یکم دور شدم ازت 
شاید هر دومون فراموش شدیم ولی تو هنو داری مگه نه داری کسایی رو که هنو به یادتن
چقدر خوب چقدر خوب که تنها نیستی چقدر خوب که دلت نمیگیره 
ولی من فرق دارم بعضی اوقات احساس میکنم حالم خوب نی ولی خوب خوت میدونی دیگه نمیدونم چمه شبیه همیشه 
ولی اگه حدسم درست باشه دوباره ازت دور شدم و این یعنی اوج بدبختی 
چیکار کردم دیگه چه کاریم غلط بوده که هنوز لایق درگاهت نیستم هنو لایق دعا کردن و آرزو کردن نیستم اشتباهم چیه 
شاید اینه هنو خیلی ضعیفم خیلی ضعیفم که هنوز چشمام  اشک میاد ازشون
تو گروه میخواستم بنویسم دیدم حالم خیلی داغونتر ازونیه که حرفای معقولانه بزنم اومدم اینطرف!

امروز توی یه ماشینی بودم که فرمون کرم و داشبورد طرح چوب داشت.... خیلی شبیه اونی که قبلا داشتم....

هوا هم گرم شده...

کاملا حس و حال منو برد سمت اون ترس عجیب.....

دو سال گذشته ولی هنوزم وقتی حال و هواش میاد بهم میریزم.....

الان یه فیلم از روزایی که اونجا بودم رو خواستم باز کنم هنوز بازش نکردم اشکم درومد!

بازش کردم ولی چیز ناجوری توش نبود...

هوای خوب...درختا... اصلا نمیدونم اون حس بد از کجا میومد....

فیلمه کاملا نشون میده حق با من نبوده!

اشتباه میکردم!

اصلا بدبخت نبودم!

صاحب قبلی اون ماشین هم افسردگی شدید داشت!

احساس وحشتناک منم از روزی که خریدمش شروع شد!

انگار یه چیزی شبیه طلسم بوده!

وقتی به هیچ نتیجه ایی نمیرسم پناه میبرم به خرافات و مزخرفات!

هیچکس حرفم رو باور نمیکنه....

اینقد حرفم مسخرست!

توی تعویض پلاک هم کلا بهم ریخته بودم....

نمیتونستم نگاش کنم!

اون فقط یه تیکه اهن بود!

شایدم همزمان شده بود با افکار خراب من!

به هر حال یه حسی بود که هیچکس درکش نمیکرد....

قرصایی که مصرف میکردم اینقد بی حالم میکرد....

ولی اروم نمیشدم....

سرپرستار ازون طرف گیر میداد میگفت افرا همکارا میگن سرعتت خیلی کمه!

خب چکار کنم؟!

هفته ی بعد ازونجا اومدم بیرون!

یه فیلم هم از رفتنم گرفتم!

به خودم قول دادم دیگه پامو اونجا نذارم!

از ته ته ته دلم کمک میخواستم....

الان هم همون حس رو دارم....

واقعا کمک میخوام چون اگه حالم خراب بشه و عملکردم خراب بشه باز دوباره باید برگردم به همون کار!

یا خودکشی....

کسی که به زندگیم نگاه میکنه میگه : پاشو قوی باش! بجنگ! 

مثل تو فیلما باید قهرمان باشم و با تمام آسیب ها برم جلو تا پیروز بشم!

ولی من که قهرمان نیستم!

توی فیلم هم نیستم!

ولی روی قولم هستم...

دیگه پامو جایی نمیذارم که سرپرستار بهم بگه سرعتت کمه!

دوس دارم یه بار دیگه با خودم عهد کنم که دیگه اشتباه نکنم!

یه عمر اشتباه کردم و ترسیدم دیگه بسه!

افرا حدود 7 سال از زندگیش رو بر باد داده! 

دیگه تمومش میکنم!

53
ببار ای بارون ببار.....


بر دلم گریه کن خون ببار....
بر شب تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار ....ای بارون.
فدای غم های تو....
خون میچکد از چشمای تو...
بیتابه روی زیبای تو...
میسوزه عالم در پای تو... ای اقا.
خون دل اسمون.... زبون میگیره صاحب زمون
ای امان ای امان ای امان... عمه جان عمه جان عمه جان.  
دل زارم در تبه.....
گوشه ی چادر زینبه....
امشب جون همه بر لبه....
روضه خون مادر زینبه.... ای زینب.
دلم زار زینبه..... گوشه ی چادره زینبه....
امشب جون همه بر لبه..... روضه خون مادر زینبه...وای زینب.
رسیده جون بر لبم.... این سوز سینه ی پر تبم... ایمون تیره ی شبم.... قربونی غم زینبم.... وای زینب.
اگر که غوغا نکرد... اگه شکوه ز غم ها نکرد...سفره ی دلشو وا نکرد... غصه جیگرشو پاره کرد...ای زینب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649 1650 1651 1652 1653 1654 1655 1656 1657 1658 1659 1660 1661 1662 1663 1664 1665 1666 1667 1668 1669 1670 1671 1672 1673 1674 1675 1676 1677 1678 1679 1680 1681 1682 1683 1684 1685 1686