آقاي الكس حرفه شما اشتباهه در مورده اين كه كسي كه به بهشت و جهنم ايمان و اعتقاد نداره به خدا هم ايمان نداره.
مولا علي يه جمله اي داره درباره ي همين موضوع كه مي گه خدا را براي طمع بدست آوردن بهشت نمي پرستم،براي ترس از جهنم هم نمي پرستم،خدا را مي پرستم چون لايق پرستش است.
پرستش خدا وقتي ارزش پيدا مي كنه كه خالصانه براي خدا باشه،خدا اين نوع پرستش رو دوست داره،براي اين نوع پرستشه كه ارزش قائل مي شه.اگه شما خدا رو پرستش كني براي بدست اوردن بهشت يعني بهشت رو مقدم بر خدا قرار دادي.
اين خداپرستي نيست،بهشت پرستيه.
و خانوم سولماز مي شه بپرسم شما دقيقآ كجا خوندي كه خدا انسان رو بوجود اورده كه عظمتشو نشون بده؟؟
سلام
خانوم سولماز خانوم اینجا تاپیک درد دله اگه دوست دارید ادامه بدید بحثو
توی پروفایلشون ادامه بدید
با تشکر
نقل قول: کم نمیارم
ولی دنیا
این حق من نبود...
این حق من نبود دنیا
ولی
کم نمیارم
ماسا خانوم کم نیارید درسته آفرین
ایستادگی کن تا روشن بمانی
شمع های افتاده خاموش می شوند ...
نمیدونم چی داره شمارو اینقدر ناراحت میکنه و شاید هم دونستنش درست نباشه و لزومی نداشته باشه
امایادتون باشه میگذرد چون میگذرد غمی نیست هرچی که باشه گذشت زمان باعث تسکین و حتی فراموشش میشه
شعبده باز عزیز منم حرف شمارو تایید میبکنم و با اون داستان هم مخالفم
اون موقع هم اینو نوشتم گویا کسی توجه نکرد
نقل قول: حرف الکس رو هم تایید میکنم
تنها خانوم هم به من میگن هرکاری میکنی اگه برا خدا باشه دیگه غر زدن نداره
اگه نیمه پر لیوان حرف سولماز خانوم رو هم ببینیم (اون قسمت کاملا باهات مخالفم رو حذف کنیم)
میبینیم این قسمت حرفشون هم درسته ادم برای ارامش خودش هم نیاز به کمک داره
3 گروه اگه اشتباه نکنم ادم خوبی میشنم یکی برای ترس از جهنم یکی به خاطر بهشت و دیگری به خاطر خود خدا
اونی که فقط به خاطر خود خدا کاری رو انجام بده مقام بالایی داره اما این باعث نمیشه که اون دوی دیگه اصلا ارزشی نداشته باشن
حرفتون تقریبا مکمل هم هست هم برای رضای خدا و هم برای آرامش خودمون چون فطرت ما خدایی هست و میل به کار خوب داره
و با انجام کار خوب اروم میشه
(1391 آذر 7، 23:24)شعبده باز نوشته است: [ -> ]آقاي الكس حرفه شما اشتباهه در مورده اين كه كسي كه به بهشت و جهنم ايمان و اعتقاد نداره به خدا هم ايمان نداره.
مولا علي يه جمله اي داره درباره ي همين موضوع كه مي گه خدا را براي طمع بدست آوردن بهشت نمي پرستم،براي ترس از جهنم هم نمي پرستم،خدا را مي پرستم چون لايق پرستش است.
پرستش خدا وقتي ارزش پيدا مي كنه كه خالصانه براي خدا باشه،خدا اين نوع پرستش رو دوست داره،براي اين نوع پرستشه كه ارزش قائل مي شه.اگه شما خدا رو پرستش كني براي بدست اوردن بهشت يعني بهشت رو مقدم بر خدا قرار دادي.
اين خداپرستي نيست،بهشت پرستيه.
و خانوم سولماز مي شه بپرسم شما دقيقآ كجا خوندي كه خدا انسان رو بوجود اورده كه عظمتشو نشون بده؟؟
جناب شعبده باز سلام!
ممنون که نظرتونو راجع به این پست به هم گفتین
!
و در مورد سوالتون که از کجا خوندم راستش من هیچ دلیلی ندارم برای این حرفم. کلا بدون هیچ پایه و اساسی بر اساس چیزایی که خودم از دنیا فهمیدم نوشتم.و شاید اگه میگفتم یکی از دلایل آفرینشه درست تر می بود:s:!
جناب الکس همچنان منتظرم!
آقا علیرضا خان!
هیچ انجمنی اینجا پیدا نمیشه که از این بحثا توش بکنن؟ یا یه جایی که بشه عمومی نمایشش داد؟
امروز توی اتوبوس بودم داشتم از دانشگاه بر می گشتم توی اتوبوس به خودم فکر کردم.به زندگیم. به چیزایی که اگه بهش برسم به موفقیتم میرسم .توی این چند ماه خیلی فشار روحی بهم وارد شد از یه طرف دوستام از یه طرف درسا از یه طرف حس بد گناه از یه طرف شکستن تمام حریم ها از یه طرف هم تجملگرایی و دنبال کردن خواسته های نفس .خلاصه اینکه خیلی دلم گرفته بود.با خودم میگفتم من برای اینکه زندگی آینده ام رو تضمین کنم در درجه اول نیاز دارم که این گناهو از زندگی پاک کنم در درجه بعدی باید تلاش کنم و کار کنم هم در جهت نزدیکتر شدن به خدا هم در راستاای امور زندگی در مرحله بعدی هم باید ازدواج کنم . با یه حساب کتاب سر انگشتی دیدم سه الی چهار سال طول میکشه تا بتونم همچین شرایطی رو فراهم کنم .بعد از اینکه از اتوبوس پیاده شدم روی تابلو هایی که روی دیوار نصب شده بود دو آیه رو در کنار هم دیدم اولی این بود :"الیس الله بکاف عبده" و دومی این بود که خدا روزی میدهد هر که را بخواهد بدون حساب.
فقط یه نتیجه تونستم بگیرم که خدا میگفت همه چیزایی که توی ذهنته با من تو فقط بیا
(1391 آذر 8، 8:18)Alireza 68 نوشته است: [ -> ]نقل قول: کم نمیارم
ولی دنیا
این حق من نبود...
این حق من نبود دنیا
ولی
کم نمیارم
ماسا خانوم کم نیارید درسته آفرین
ایستادگی کن تا روشن بمانی
شمع های افتاده خاموش می شوند ...
نمیدونم چی داره شمارو اینقدر ناراحت میکنه و شاید هم دونستنش درست نباشه و لزومی نداشته باشه
امایادتون باشه میگذرد چون میگذرد غمی نیست هرچی که باشه گذشت زمان باعث تسکین و حتی فراموشش میشه
خیلی منون داداش علیرضا..
چاره ای هم ندارم فقط منتظر نشستم که زمان بگذره..
با یه مشت فکر و وسوسه ی پوچ که چاره ای ندارم جز مقابله باهاشون..
فقط منتظرم زمان بگذره که ببینم چی میشه؟
چی تغییر میکنه...
درست میشه به امید خدا
اومدم به جای مادرم درد دل کنم
دلم خیلی گرفته
از دست بچه هام
گاهی وقتا میشینم یک گوشه برای خودم یک دل سیر گریه میکنم
اما باز هم دلم سبک نمیشه
همیشه استرس دارم
خیلی وقته دلم خوش نیست
چی میشه این سختی ها یک شبه تموم بشن
چی میشه دیگه با فکر سر بر بالین نزارم
چی میشه با دل ناخوش از خواب پا نشم
دعا کنین برا مادرم قصه هاش تموم بشه
از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو
آه ای خدای قادر بی همتا
یکدم ز گرد پیکر من بشکاف
بشکاف این حجاب سیاهی را
شاید درون سینه من بینی
این مایه گناه و تباهی را
آه ای خدا که دست توانایت
بنیان نهاده عالم هستی را
بنمای روی و از دل من بستان
شوق گناه و نفس پرستی را
جناب مرد..
مادرا فقط با محبت بچه هاشون آروم میشن و راضی
ببوسیدشون و بهشون بگید که چقدر دوستشون دارید.. بهترین حس دنیا رو بهشون دادین اینجوری
اوا مبینا گریه نداره که
خرجش یه دونه بوس غافل گیر کنندس از ته دله
...اینقدر خوشحال میشن که نگو
من چند روز پیش تولد سال قمریم بود
مامانم داشت غذا می پخت رفتم یهو بوسیدمش گفتم : مرس مامان منو به دنیا آوردی! خیلی مهربونی..میدونم خیلی سختی کشیدی
اینقدر خوشحال شد که نگو..تا 3 روز بعدشم یادش بود
گاهی یه معذرت خواهی کافیه ... این غرور بی جا ... نه اصلا غرور نیست... یه ذره از خود گذشتگی ..
کاش از خودمون میگذشتیم
حتی اگر تقصیر ما نیست
یه جمله ساده
"معذرت میخوام"
تموم میشه
(این یه درددله کسی به خودش نگیره)
(البته همه باید به خودمون بگیریم...)
من همیشه میگم یه کیک کوچیک و ساده جای یه کامیون معذرت خواهی رو پر میکنه
اینا روش های نوین منت کشیه ..
ماها وقتی با خانوادمون پای تلفن حرف میزنیم خیلی فرق داره تا با دوستامون..اینجا هزار بار به دوستمون میگیم عزیزم..فدات شم..قربونت برم
اما مامان که زنگ میزنه کجایی؟؟
هان...میبام..چقدر گیر میدی..خوب میام دیگه..
که اشتباه اینجاس چون هممون با چشمامون دیدم ضربه هایی رو که از بعضی از همون دوستا خوردیم..اما کیه که از مادرش ضربه خورده باشه؟؟
جیغ و داد و جر و بحث عیب نداره به شرطی که تهش منت کشی هم باشه