امروز یه کار ریسک دار کردم
ک شاید تو این راه جونمم از دست میدادم
ولی من تصمیمو گرفته بودم گفتم حتی اگه بمیرمم باید این کارو انجام بدم
گفتم خدایا مواظبم باش بزار انجامش بدم ک فردا همش دلم نگه اگه فلان کارو کرده بودی اوضات الان خوب بود
با ترسو لرز رفتم بیرون ک تصمیمو عملی کنم
خدا میدونه تا رسیدم به مقصد پاهام لرزید
رعشه گرفته بودم.....
خلاصه تصمیمو عملی کردم.......
وقتی اومدم خونه فقط میخندیدم
مامانم گفت چی شد؟موفق شدی؟!گفتم مامان نه از چیزی ک میترسیدم سرم اومد
.....
گفت پس چرا میخندی؟
گفتم نمیدونم شاید چون هنوز داغم....نمیفهمم چی شده؟!
شایدم این جمله درست باشه:
"اونی ک گریه میکنه یه درد داره ولی اونی ک میخنده هزارویه درد داره"
نمیدونم .....
چرا اون بغضی ک قبل از عملی کردن تصمیمم داشتم دیگه ندارم؟!
چرا؟!یعنی هنوز داغم؟!!
ناراحتما ولی .......
نمیدونم..............
حالم خیلی بده ولی نمیدونم چمه!؟!؟!
شدم مثه کارآگه قصه ها ...
ماجراجو.........
نمیدونم چی بگم؟!!!!!!!!
فقط واسم دعا کنید
سلام نوه دارلینگ خانوم دعای ما بچه ها پشت شماست
شاید هم دلیل اینکه الان اروم تر هستید اینه که به گفته حضرت علی (ع) :
ترسی که ادم میخواد یک کاری رو انجام بده خیلی بیشتر از انجام خود اون کاره
دقیق نمیدونم چه اتفاقی افتاده ولی امیدوارم هرچی که هست ختم به خیر بشه براتون
و دلتون همیشه آروم باشه
سلام بر خدای مهربانم. خدایی که در این نزدیکی است. خدایی که به بندگان خود و دیاموند111 زندگی را هدیه کرد. آقای حسام313 تموم تلاشت رو بکن. نا امیدی در این زندگی معنایی نداره. و همیشه شکرگذار خدا باش. اینجا می خوام بهت یه چیزی بگم. یه روزی یه جوان اومد پیش آقای بهجت گفت حاج آقا من می خوام برم گناه کنم یه کاری بکن و یه راهی به من نشون بده که گناه نکنم. آیت الله بهجت هر چی گفت قرآن و نماز و از این کارا بکن طرف گفت اینا جواب نمیده یه راهی بگو که من الان دارم میرم بستر گناه فراهم است برم و گناه نکنم. می دونی آیت الله بهجت به اون چی گفت؟؟؟ بهش گفت هر وقتی که گناه کردی بعدش استغفار کن می دونی یعنی چی ؟ یعنی اینکه یا اون طرف دفعه دیگه اون گناه رو انجام نمی ده یا اینکه دیگه استغفار نمی کنه و وقتی دید داره گناه می کنه میگه به عنوان مثال دیاموند111 خاک توی سرت تو هم داری استغفار می کنی و هم گناه؟؟؟
اینو دقت کن و رعایت کن که پیروز بشی. من مطمئنم . تا حالا به هر که تضمین دادم درست شده. البته من کسی نیستم که تضمین بدم من فقط برات دعا می کنم . چون کار دیگه ای فعلا از دستم بر نمی یاد. حتما برخیز و تموم تلاشت را بکن
آخه گفتی داداش حسام
ناشکری نمیکنما ولی کاش واسه یه مدت میرفتم تو کما .....
دلم میخواد یه جایی برم ک هیچ کس نباشه
نه گوشی میخوام نه نت
هیچ کسو نمیخوام فقط میخوام خودم باشم و خدام
دلم یه خونه رویایی میخواد
یه کلبه وسط جنگل ک هیچ آدمی از اون جا حتی رد نشه چ برسه زندگی کنه
یه جنگل ک پر از حیوونای سخنگو باشه
سوءتفاهم نشه
ولی من ترجیح میدم با حیوونا حرف بزنم تا آدما
انگاری اونا بیشتر آدمو درک میکنن ......
اونجا دیگه مشغله فکری ندارم
دیگه فکر اینکه اینو چیکار کنم یا از این درس عقب افتادم ،ندارم
حاضرم تموم زندگیمو بدم ولی واسه یه مدت چنین جایی برم
خدا جون میشه؟!
بخدا دیگه سرم درد گرفته دیگه خسته شدم
چقد فکر؟چقد تلاش؟نمیخوام هیچیو نمیخوام
نه خوشبختیو میخوام نه این زندگیو نه رفاه و آسایش و....
فقط میخوام تنها باشم
هسچکشو نمیخوام .......
خستم دیگه نا ندارم
میخوام یه مدت استراحت کنم
این چیزه زیادیه؟؟
چیز زیادی ازت میخوام؟؟؟؟؟
خدایا سلام. منو میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همونم که یه روز با یکی از بچه های اینجا توی نت آشنا شدم و بهم این سایتو داد. می دونم که بی دلیل نبود این سایته که من رو به اینجا معرفی کردی. اینجا خیلی ها مهربونن و خیلی ها عبوس اند ولی هیچ کدومشون مهربون تر از تو که نیستن. تو ستار العیوبی. من یه هفته دیگه کنکور دارم پایه ای یه کاری کنیم ؟ چی؟؟؟ آره پایه هستی می خوام این یه هفته رو اصلا گناه نکنم. الان داری میگی آفرین ولی بیا دستم رو بگیر بهت خیلی نیاز دارم. آره این راه رو تکی نمیشه رفت تورو می خوام . یه لطفی می کنی خدا؟ این یه هفته منو از شر این شیطان کثیف حفظ کن. این هفته هوامو داشته باش . بیشتر از قبل داشته باش. خیلی خیلی خیلی دوستت دارم. بریم؟؟؟ حرکت؟؟؟ پس یا علی مدد
:22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22::22:
شرمنده ام
شرمنده ام که اینقدر نا امیدت کردم
خیلی ازت دور شدم
نوکر رخ ارباب نبیند سخت است ولی با چه رویی ؟
یا ابن الحسن
سلام خدا. خوبی؟؟؟؟؟؟ مثل اینکه اگه اشتباه نکنم فردا عیده. خدا جون عیدت مبارک. من دوستت دارم کمکم کن تا گناه نکنم
آقا من یه مشکلی دارم ممنون میشم اگه راهنمائیم کنید
چن وقته ک به فکر مرگم اصن احساس میکنم بهش نزدیکم ...
دیشب یه دفه به فکر اهدای اعضای بدنم افتادم
رفتم سایت اهدای عضو
مامانم اومد بالاسرم گفت داری چیکار میکنی؟!گفتم میخوام از این کارتای اهدای عضو بگیرم ...
گفت عقلتو دادی اجاره،بیا از اون سایت بیرون تا یه چی بهت نگفتم.........
خلاصه تو سایته هم نوشته بود ک پدرومادر حتما باید در جریان باشن
چون اگه رضایت اونا نباشه بعد از مرگ نمیشه اهدا کرد....
حالا گیر کردم نمیدونم چطوری این قضیه رو باهاشون درمیون بزارم
میدونید چیه؟
دوس ندارم بدونن دخترشون تو این سن به فکر مرگه .....
بنظرتون چیکار کنم؟
(1392 خرداد 30، 13:29)darling نوشته است: [ -> ]آقا من یه مشکلی دارم ممنون میشم اگه راهنمائیم کنید
چن وقته ک به فکر مرگم اصن احساس میکنم بهش نزدیکم ...
دیشب یه دفه به فکر اهدای اعضای بدنم افتادم
رفتم سایت اهدای عضو
مامانم اومد بالاسرم گفت داری چیکار میکنی؟!گفتم میخوام از این کارتای اهدای عضو بگیرم ...
گفت عقلتو دادی اجاره،بیا از اون سایت بیرون تا یه چی بهت نگفتم.........
خلاصه تو سایته هم نوشته بود ک پدرومادر حتما باید در جریان باشن
چون اگه رضایت اونا نباشه بعد از مرگ نمیشه اهدا کرد....
حالا گیر کردم نمیدونم چطوری این قضیه رو باهاشون درمیون بزارم
میدونید چیه؟
دوس ندارم بدونن دخترشون تو این سن به فکر مرگه .....
بنظرتون چیکار کنم؟
سلام. به نظرم یه مدت صبر کنید و کم کم با اونا صحبت کنین. یعنی اول بحث رو بیارین وسط بعدش برین مثلا درباره اونایی که عضو اهدا کردن حرف بزنین و کم کم راه رو باز کنین و اونا رو متقاعد کنین
الان رفتم ثبت نام کردن و گفتن تا 3ماه دیگه کارتم میاد در خونه
بنظرتون بزارم وقتی کارت اومد در خونه خودشون بفهمم یا نه از الان بگم؟؟
darling"
اگه به فکر مرگی چیز تازه ای نیست همه اینجور شدن
من پارسال کارت اهدام اومد در خونمون
آدم از بی هدفی و بی انگیزگی به اینجا کشیده میشه
به خدا مرگ شیرین ترین بخش زندگیه
ولی نه برا ما که انقد گناه دارم برا این مرگ تو نظرمون ترسناکه
به علی قسم اگه خودکشی گناه نبود تا حالا n بار خودمو کشته بودم هر چند یه بار تا تهش رفتم و برگشتم
این دنیا هیچ چیز جالبی برام نداره اگه خانوادمم نبود که کلا دنیارو گل میگرفتم
الان همه رفیقام به فکر درس و زن و زندگین
زن بچه ما شده دایی مجردمون
از سر کار که میام کلید میگیرم میرم خونه داییم تا نصفه شب هر غلطی میخوام میکنم دوباره میام خونه میخوابم تا فردا.... دوباره... تکرار
اصلا حالم از زن گرفتن بهم میخوره زن بگیری که چی؟
یه چند تا بچه مثه خودمو وارد این دنیا کنم که چی؟
یه دختر دیگرو بدبخت کنم که چی؟
دختری رو که میخواستم بهم ندادن سر لجبازی با من
میخوام با کل دنیا لج کنم.
اصلا چرا دارم اینارو اینجا میگم
به خدا ما بدبخت ترین نسل کل آدمایی دنیاییم
قشنگترین احساسامون رو به جای این که به اونی که دوسش دارم بگیم تایپ کردیم..
محب الزهرا خدا خیرت بده
حذفات با تموم تلخیش واسه دل من شیرین بود
چون درد خودمه
میدونی این روزا اصلا حوصله ندارم برا بقیه توضیح بدم چمه
دوس دارم یکی از نگاهم دردمو بفهمه و بدونه اینکه من چیزی بگم
دلداریم بده
تا من بخوام حرف بزنم بگه نه نگو خودم میدونم
بخدا خیلی سخته درد داشته باشی ولی ندونی چته
بخدا خیلی سخته بغض داشته باشی ولی نتونی گربه کنی
بخدا خیلی سخته....