1391 مهر 24، 20:50
بارها و بارها، بابا و مامانم منو بدرقه کرده اند، سفرهای کوتاه سفرهای دور
دیشب اولین بار بود که من اونا رو با هم بدرقه کردم، قرآن هم بالای سرشون گرفتم
دیشب بابا مامانم راهی خانه ی خدا شدند:
اجابت مي كنم دعوت تو را، خدايا!
اجابت مي كنم دعوت تو را، اجابت مي كنم دعوت تو را،
شريكي نيست مر تو را،
اجابت مي كنم دعوت تو را
خدایا نگاهشان دار.
یه عکس-نوشته در همین رابطه
http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid202826
دیشب اولین بار بود که من اونا رو با هم بدرقه کردم، قرآن هم بالای سرشون گرفتم
دیشب بابا مامانم راهی خانه ی خدا شدند:
اجابت مي كنم دعوت تو را، خدايا!
اجابت مي كنم دعوت تو را، اجابت مي كنم دعوت تو را،
شريكي نيست مر تو را،
اجابت مي كنم دعوت تو را
خدایا نگاهشان دار.
یه عکس-نوشته در همین رابطه
http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid202826